یادی که در دلـــــها هــرگـز نـمی مــیرد یاد شهیدان است

منوی کاربری


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

Up Page
جنگ دفاع مقدس وصیت شهدا
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 417
:: کل نظرات : 111

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 4
:: تعداد اعضا : 8

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 348
:: باردید دیروز : 82
:: بازدید هفته : 847
:: بازدید ماه : 2,247
:: بازدید سال : 9,590
:: بازدید کلی : 162,468
تشکر

ممنونم که به این یادمان شهدا سر زدید .


تشکر میکنم اگه نــــــظر هم بدید .


السلام علیک یا صاحب الزمان

معرفی وبلاگ مذهبی

ضمن سپاس و تشکر از حضورتان


لطفا بقیه وبلاگ های بنده را ببینید:


1 - وبلاگ نـــ ــــــ ــــور ( مذهبی جامع )


2 - وبلاگ ال یاسین ( مذهبی عمومی )


3 - وبلاگ مشـــکوة ( تخصصی قرآنی )


4 - یاد یـار مـهربان ( تخصصی مهدویت )


      منتظر حضور سبزتان هستم




شلمچه ، قبله گاه عشاق

اولین ساعات زیارتگاه شلمچه 


السلام علیکم یا انصار ابی عبد الله الحسین و رحمة الله و برکاته




عاشقان عاشق بلایند.
دُرَّ حیات در احتجاب صدف عشق است
و آن را جز در اقیانوس بلا نمی توان یافت؛
در ژرفای اقیانوس بلا .
عاشقان غواصان این بحرند و اگر مجنون نباشد چگونه به دریا زنند ؟

1334866346866754.gif

نویسنده : باز مانده
شنبه 1396/05/07

خلبان شهید عباس دوران، مردی که بغداد را لرزاند

عباس دوران ۲۰ مهر ماه سال ۱۳۲۹ در شهرستان شیراز دیده به جهان گشود.

وی دوران کودکی، نوجوانی و جوانی را در شیراز گذراند و پس از گذراندن دوران ابتدایی پای به دبیرستان نهاد. عباس دوران در سال ۱۳۴۸ موفق به اخذ مدرک دیپلم طبیعی از دبیرستان سلطانی شیراز شد.

وی در همین سال به استخدام فرماندهی مرکز آموزش هوایی درآمد. در سال ۱۳۴۹ به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت و پس از گذراندن دوران مقدماتی پرواز در ایران، در سال ۱۳۵۱ برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا رفت.

عباس دوران ابتدا در پایگاه «لکلند» دوره تکمیلی زبان انگلیسی را طی کرد و سپس در پایگاه «کلمبوس» در ایالت می سی سی پی موفق به آموختن فن خلبانی و پرواز با هواپیماهای بونانزا، تی۴۱ - تی ۳۷ گردید.

با شروع جنگ تحمیلی سر از پا نشناخته به دفاع از کیان جمهوری اسلامی ایران پرداخت و با ۱۰۳ سورتی پرواز جنگی در طول عمر کوتاه اما پر بارش، یکی از قهرمانان دفاع مقدس شناخته شد.

خلبان عباس دوران همواره به دوستان و همکارانش تاکید می‌کرد که هرگز تن به ذلت نخواهد داد و اگر در حین پرواز مورد اصابت موشک دشمن قرار گیرد، هواپیمای سانحه دیده را بر سر دشمن زبون خواهد کوبید. وی همان طور که گفته بود بر این پیمان خویش صادقانه ایستاد و جان فدا کرد.

شهید عباس دوران در هفتم آذر ۱۳۵۹ در عملیات «مروارید» حماسه‌ای بزرگ آفرید و به کمک خلبان شهید حسین خلعتبری پنج فروند ناوچه عراقی را در حوالی اسکله الامیه و البکر منهدم ساخت و بقایای آن را به قعر آب‌هاب نیلگون خلیج فارس فرستاد.

وی سرانجام در سحر گاه روز ۳۰ تیر ماه سال ۱۳۶۱ که لیدری دسته پرواز را به عهده داشت، به قصد ضربه زدن به شبکه دفاعی و امنیتی نفوذ ناپذیر مورد ادعای صدام، با پنج نفر از زبده‌ترین خلبان نیروی هوایی در حالی که هنوز ستیغ آفتاب ندمیده بود، با اراده‌ای پولادین به پالایشگاه الدوره یورش بردند و چندین تن بمب هواپیماهای خود بر قلب دشمن حاکمان جنگ افروز عراق ریختند و پس از نمایش قدرت و شکستن دیوار صوتی در آسمان بغداد، هنگام بازگشت، هواپیمای لیدر مورد اصابت موشک دشمن واقع شد و شهید دوران اگر چه اجازه ترک هواپیما را به همرزم خلبانش؛ ستوان‌یکم منصور کاظمیان در عقب کابین داد، اما خود به رغم اینکه می‌توانست با استفاده از چتر نجات سالم فرود آید، صاعقه‌وار خود و هواپیمایش را بر متجاوزان کوبید و بدین ترتیب مانع از برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها به ریاست صدام در بغداد شد.

پس از سالها انتظار در تیرماه ۱۳۸۱ بقایای پیکر شهید دوران توسط کمیته جستجوی مفقودین به میهن منتقل شد و در پنجم مرداد ۱۳۸۱ طی مراسمی رسمی با حضور مسئولان کشوری و لشکری، خانواده شهید و بستگان در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی، بر دوش همرزمان خلبانش تشییع شد.

پیکر مطهر آن شهید تیز پرواز سپس برای خاک سپاری با یک فروند هواپیمای سی ۱۳۰ به زادگاهش شیراز منتقل شد. شهید خلبان عباس دوران به هنگام شهادت ۳۲ سال داشت و امیررضا تنها یادگار اوست.

:: موضوعات مرتبط: درس های جبهه , معنویت و عبادت , ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , تاریخ دفاع مقدس , کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , پیام شهید , سیره شهدا , حماسه سازان , سرداران , نگارستان خون , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: فرهنگ جبهه , سیره شهدا , سرداران , شهید عباس دوران ,
:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 30
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1396/01/10

 

فتح المبین عملیات تاریخی چرا؟

اشاره:

عملیات فتح‌المبین یکی از عملیات‌های بزرگ دوران هشت سال دفاع مقدس است که در سال دوم جنگ، در غرب رودخانه کرخه توسط فرماندهان و رزمندگان اسلام طراحی و با موفقیت اجرا شد. مجموعه‌ای از حوادث و شرایط همراه با ابعاد، کیفیت و پی‌آمدهای عملیات فتح‌المبین موجب گشت تا همواره از این عملیات به عنوان یک رویداد تاریخی و حماسه‌ای بزرگ یاد شود؛ نکته‌ای که علاوه بر فرماندهان و کارشناسان داخلی مورد اعتراف شخصیت‌ها و فرماندهان عراقی و همچنین کارشناسان خارجی جنگ ایران و عراق نیز قرار گرفته است. پرسش اساسی این است که چرا عملیات فتح‌المبین به یک رویداد تاریخی و یک حماسه بزرگ تبدیل شد؟

پرسش فوق همراه با سؤالات مهم دیگری مانند: دلایل طراحی عملیات ‌در آن ‌‌مقطع  -  حدود 20 ماه پس ‌‌از آغاز جنگ - ، اهمیت و ضرورت‌ انجام عملیات، آثار و کارکردهای عملیات و ضرورت‌های مطالعه و بررسی آن، مجموعه سؤالاتی هستند که در سخن‌رانی سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید - جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح - به طور اجمالی به آن اشاره شده است.

 

 مقـــدمه

مجموعه‌ای از حوادث دوران جنگ تحمیلی حتی برای کسانی که جزء حماسه‌سازان آن دوران بوده‌اند، بسیار متأثر کننده است؛ چرا که این جنگ از نظر تاریخی جزء بی‌سابقه‌ترین جنگ‌هایی بوده که ملت ایران در 300 سال گذشته متحمل شده است. در دوران جنگ تحمیلی بین دو سه میلیون رزمنده ایرانی در مدت هشت سال با ارتش سراسر مسلح و مجهز عراق جنگیدند. ملت ایران در این جنگ طعم شیرین دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی کشور را با وجود تمامی سختی‌ها و مشقت‌های آن چشید. از نظر گستردگی پنج تا شش استان از ایران و هفت تا هشت استان از کشور عراق همراه با نبردها، ناوها و قایق‌ها در بخش بزرگی از خلیج فارس و نیز استفاده از انواع موشک‌ها و هواپیماهای جنگی فضای جغرافیایی بسیار بزرگی را به خود اختصاص داد.

از نظر بین‌المللی نیز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال‌های پایان دوران جنگ سرد اتفاق افتاد؛ دورانی که رقابت دو بلوک شرق و غرب موجب ایجاد فضاهای ژئوپلیتیکی حساسی شده بود. در این دوران قدرت‌های بزرگ با حمایت از یک طرف جنگ، در صدد توسعه حوزه منافع حیاتی خود برآمدند. با نگاهی به برخی از جنگ‌های این دوره مانند جنگ ویتنام، جنگ دو کره و جنگ اعراب و اسرائیل مشاهده می‌شود که هر کدام از قدرت‌های بزرگ از یک طرف جنگ حمایت کرده‌اند، اما در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می‌بینیم که هر دو ابرقدرت شرق و غرب و همه قدرت‌های بزرگ دیگر به حمایت از عراق برخاستند و مردم ایران تنها با اتکال به خداوند، رهبری و ایمان به دفاع از سرزمین خود پرداختند و این نیز یکی از ویژگی‌های هشت سال دفاع مقدس می‌باشد.

پرسش اساسی که در آستانه سال‌گرد این عملیات پیش روی قرار دارد، این است که چرا عملیات فتح‌المبین به یک رویداد تاریخی و یک حماسه بزرگ تبدیل شد؟ البته این سؤال را می‌توان برای سایر عملیات‌های بزرگ نیز مطرح ساخت. اساساً چه نیازی به بزرگ‌داشت این عملیات‌ها وجود دارد؟ کارکرد این عملیات‌ها چیست؟ برای استفاده از تجربه‌ها و دست‌آوردهای مهم این عملیات‌ها چه تلاش‌هایی صورت گرفته و می‌گیرد؟ پاسخ به این پرسش‌ها بیش از هر چیز مستلزم بررسی و مطالعه عمیق حوادث جنگ می‌باشد.

 


:: موضوعات مرتبط: درس های جبهه , ایثار و فداکاری , ولایت مداری , رهنمودهای جهادی , مقالات و گفته ها , تاریخ دفاع مقدس , کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها , نگارستان خون , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: عملیات ها , مقالات , مناطق عملیاتی , فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 51
نویسنده : باز مانده
جمعه 1394/07/17

 

 

 

 

* تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران در 31 شهریور 1359 آغاز و در 29 مرداد 1367 پابان یافت. این دوران 8 ساله دوران دفاع مقدس نام گرفت.

* کل شهدای دفاع مقس 188 هزار و 15 نفر است که از این تعداد 171235 نفر در جبهه های جنگ و 16708 تفر بر اثر حملات هوایی و توپخانه ای دشمن بعثی به شهرها و مناطق مسکونی به شهادت رسیده اند.

* تعداد 132770 نفر از شهدا مجرد(71 درصد) و مابقی متاهل بوده اند.

* 44 درصد شهدا در گروه سنی 16 تا 20 سال و 30 درصد در گروه سنی 21 تا 25 سال و 8 درصد در گروه سنی 26 تا 30 و مابقی در سایر گروه های سنی بوده اند.

* از شهدای دفاع مقدس 64 درصد بسیجی و نیروی سپاه(وظیفه و کادر) و 23 درصد نیروهای کادر و وظیفه ارتش و 2.8 درصد از نیروهای انتظامی و 1.3 درصد تیز از نیروهای جهاد سازندگی بوده اند.

* به نسبت جمعیت بیشترین تعداد شهید را قشر روحانیون تقدیم کرده اند.

* استان اصفهان با 23 هزار شهید بالاترین آمار شهدا در دفاع مقس را در میان استان های دیگر داراست.

* تقریبا 20 هزار تن از شهدا از اسماءالله ، 45 هزار تن محمد ، 30 هار تن علی ، 20 هزار تن رضا ، 13 هزار تن حسین ، 5400 تن اکبر و 3500 تن هم اصغر برخوردار بوده اند.

* در فهرست شهدای جنگ تحمیلی 4363 نفر شهیده زن وجود دارند که بیشترین آن ها عمدتا در بمباران و موشک باران شهرها به شهادت رسیده اند.

* در طول 8 سال دفاع مقدس ، 320 هزار نفر از رزمندگان اسلام جانبار شدند که در حال حاضر 100 هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد. حدود 8 هزار جانبار نیز در شرایط بحرانی می باشند.

* در این دوران حدود 45 هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نیروهای عراقی در آمده اند که مردم به آن ها لقب آزادگان دادند.

* حدود 25 هزار نفر نیز مفقود الاثر شدند که تاکنون پیکر مطهر نزدیک به 20 هزار تن از آن ها در عملیات های متعدد تفحص پیدا شده است.

* رزمندگان اسلام در طول 8 سال دفاع مقدس بیش از 200 عملیات بزرگ و کوچک انجام دادند، یعنی هر دو هفته یک عملیات.

* در دوران جنگ مجموعا رژیم بعث عراق 238 فروند هواپیما ، 91 فروند هلی کو.پتر ، 7360 دستگاه زرهی ، 965 قبضه توپخانه و 410 هزار نفر از نیروهای خود را از دست داد.


:: موضوعات مرتبط: درس های جبهه , ایثار و فداکاری , رهنمودهای جهادی , مقالات و گفته ها , تاریخ دفاع مقدس , کارنامه عملیات ها , مقالات و تحلیلها , نگارستان خون , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: مقالات , تاریخ دفاع مقدس ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 50
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/06/07

ماموریت های خارق العاده عقابان تیز پرواز ایران در هشت سال دفاع مقدس

دوران هشت ساله دفاع مقدس سرشار از افتخار وبالندگی برای ایرانیان و رهروان اسلام ناب محمدی در سراسر تاریخ است. درمیان حماسه های بی نظیر رزمندگان اسلام، انجام ماموریت های خارق العاده و حیرت آور توسط خلبانان تیزپرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران همچون خورشید می تابند.
خلبانان جسور و شجاع ایران در این جنگ حماسه هایی خلق كردند كه فقط در افسانه ها و داستان های تخیلی ملل دیگر باید سراغ آنها را گرفت.
گزارش آمارگونه از عملكرد این انسان های اسوه و اسطوره های زنده ی تاریخ گویای بخشی از این حماسه بزرگ است.
ـ در طول 8 سال دفاع مقدس 149 فروند انواع هواپیماهای دشمنان شكار پنجه های قوی عقابان نیروی هوایی ارتش شدند.
ـ دوربردترین شکار هوایی جهان توسط تامکت ایرانی و به وسیله موشک فونیکس به خلبانی امیر اصلانی با هدف قرار دادن جنگنده میراژ دشمن از فاصله 150 کیلومتری.
ـ بی نظیرترین شکار هوایی تاریخ جنگ های هوایی درجهان با سرنگونی 4 فروند میگ-23 دشمن در یک پرواز ، توسط یک هواپیمای جنگی ایران و به وسیله تنها یک موشک فونیکس اتفاق افتاد. این كار عظیم را خلبان هوشنگ فرح آور انجام داد .دشمن سرنگونی 3 فروند از هواپیماهایش را تایید کرد.
ـ شکار 19 هواپیمای عراقی تنها در ماه اول جنگ.
ـ شکار 3 فروند میگ-23 توسط یک تامکت در یک پرواز در ماه اول جنگ.
ـ شکار 4 فروند MiG-23MLA در یک روز و توسط یک تامکت در عملیات سلطان توسط صدقی در 7 آبان 59.
ـ شکار 3 میراژ اف1 عراقی در یک روز توسط یک تامکت در 12 آذر1360.
ـ شکار 3 میراژ و یک میگ-23 عراقی در یک روز توسط یک تامکت به خلبانی شهرام رستمی در 30 مهر 1360.
ـ شکار 2 فروند MiG-23MF در یک روز توسط یک تامکت و تنها به ضرب یک موشک فونیکس.
ـ شکار 2 میگ-23 و یک میگ-21 در یک روز و توسط یک تامکت در 30 آبان 1361.
ـ شکار 2 میگ و یک سوخو در یک روز و توسط یک تامکت به وسیلة موشک فونیکس.
ـ شکار 2 میراژ اف 1 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی جمشید افشار در 15 مهر 1365.
ـ شکار 4 میراژ اف1 در یک روز و توسط یک تامکت به وسیلة 2 موشك فونیکس و AIM-7 و AIM-9 در 29 بهمن 1365.
ـ شکار 3 میراژ اف1 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی امیراصلانی در یکم اسفند 1365.
ـ شکار 3 میراژ اف1 عراقی در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی قیاسی در 20 بهمن 1366 .
مجله فرانسوی Fuerza-Aerea آمار دیگری در مورد شكارهای عقابان ایرانی نوشته است.
در این مجله کل آمار پرنده های سرنگون شده دشمنان توسط تامکتهای ایرانی برابر 197 فروند است که البته گمان می رود این تعداد شامل پیروزیهای هوایی ثبت نشده یا تایید نشده هم باشد:
27 فروند میگ-21.
58 فروند میگ-23.
12 فروند میگ-25.
3 فروند میگ-27.
11 فروند سوخو-20.
13 فروند سوخو-22.
1 فروند میراژ-5 (متعلق به نیروی هوایی مصر).
44 فروند میراژ اف-1.
2 فروند سوپر اتاندارد (متعلق به نیروی دریایی فرانسه و در اجاره نیروی هوایی عراق).
4 فروند توپولوف-22.
2 فروند بمب افکن اچ6 دی (نوع چینی بمب افکن توپولف-16).
3 فروند بالگرد.
1 موشک اگزوست و 2 موشک کرم ابریشم سی 601.
15 فروند پرنده که نوع آنها تاکنون معلوم نگشته اند.

:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , عجائب و امدادهای غیبی , مقالات و گفته ها , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مقالات و تحلیلها , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: خاطرات , درس های جبهه , فرهنگ جبهه , یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 235
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1393/06/06
 

ماجرای كانال كمیل

از یكی از مسئولین اطلاعات پرسیدم: "یعنی چی گردانها محاصره شدن آخه عراق كه جلو نیومده اونها هم كه توی كانال سوم و دوم هستن". اون فرمانده هم جواب داد: "كانال سومی كه ما تو شناسایی دیده بودیم با این كانال فرق داره، این كانال و چند كانال فرعی دیگه رو عراق ظرف همین دو سه روز درست كرده. این كانالها درست به موازات خط مرزی بود ولی كوچكتر و پر از موانع. "بعد ادامه داد: " گردانهای خط‌شكن برای اینكه زیر آتیش دشمن نباشن رفتن داخل كانال. با روشن شدن هوا تانكهای عراقی هم جلو اومدن و دو طرف كانال روبستن. عراق هم همین طور داره رو سر اونها آتیش می‌ریزه".
بعد كمی مكث كرد و ادامه داد: "می‌دونی عراق شانزده نوع مانع سر راه بچه‌ها چیده بود . می‌دونی عمق موانع نزدیك چهار كیلومتر بوده، می‌دونی منافقین تمام اطلاعات این عملیات رو به عراقی‌ها داده بودن.
" خیلی حالم گرفته شد ، با بغض گفتم: "حالا باید چیكار كنیم"
گفت: "اگه بچه‌ها بتونن مقاومت كنن یه مرحله دیگه از عملیات رو انجام می‌دیم و اونها رو می‌یاریم عقب"
در همین حین بیسیم‌چی مقر گفت: "از گردان‌های محاصره شده خبر اومده"، همه ساكت شدند، بیسیم‌چی گفت: "میگه برادر یاری با برادر افشردی دست داد". این خبر كوتاه یعنی فرمانده گردان حنظله به شهادت رسید. عصر همان روز هم خبر رسید حاج حسینی و ثابت‌نیا، معاون و فرمانده گردان كمیل هم به شهادت رسیدند. توی قرارگاه بچه‌ها همه ناراحت بودند و حال عجیبی در آنجا حاكم بود.

***  ادامه مطلب را ببینید

:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , ولایت مداری , مظلومیت و صبر , شجاعت و مقاومت , عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , سیره شهدا , نام آوران , عطر تفحص , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: خاطرات شهدا , سیره شهدا , فرهنگ جبهه , عملیات ها , فکه , مناطق عملیاتی ,
:: بازدید از این مطلب : 1412
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/05/05

پنجم مرداد، سالروز عملیات مرصاد-آخرین عملیات جنگ تحمیلی

آخرین عملیات جنگ تحمیلی، نبردی بزرگ در جبهه‌ غرب میان ایران و سازمان موسوم به مجاهدین خلق بود که در روز سوم مردادماه 1367 آغاز و پس از سه روز پایان یافت.

صدام که در تعدادی از عملیات‌های خود در خرداد و تیرماه 1367 به پیروزی دست یافته بود، سرمست از این موفقیت‌هایش تصمیم گرفت تا پیش از تشدید فشارها و اجبار برای پذیرش آتش‌بس،حمله جدیدی را به خاک ایران طرح‌ریزی و اجرا کند که برای این کار، نیروهای منافقین موسوم به ارتش مجاهدین را به کار گرفت.
ادامه مطلب را ببینید

:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: عملیات ها , عملیات مرصاد ,
:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/04/28

ورود به خاك عراق در عملیات رمضان

 

صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسري اسرائيل به جنوب لبنان ، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتياز خرمشهر را براي خود نگه دارد . از سوي ديگر فرماندهان ايراني با اطلاع از اين قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه اي از خاك عراق و گرفتن امتياز ارضي ، پايان عادلانه اي به جنگ دهند .

به اين ترتيب عمليات رمضان در چهار محور و پنج مرحله از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش ايران طراحي و اجرا گرديد ، تا با عبور از خط مرز بين المللي ، يك زمين مثلث شكل به وسعت 1600 كيلومتر مربع تصرف شود . اين منطقه از شمال به كوشك و طلاييه و پاسگاه هاي مرزي در جنوب هويزه و حاشيه جنوبي هور الهويزه و از غرب به رودخانه اروند ( در نقطه تلاقي دجله و فرات به نام القرنه ) تا شلمچه در غرب خرمشهر ، و از شرق به خط مرزي شمالي – جنوبي و از كوشك تا شلمچه منتهي مي شد .

مهندسين عراق در منطقه شمال غربي بصره و تنومه خطوط پدافندي عراق را با ساخت يك كانال به طول 30 و عرض يك كيلومتر ( كه مختص پرورش ماهي بود ) با پمپاژ آب و احداث موانع و كمين و سنگرهاي تيربار به عنوان مانع اساسي و بازدارنده از حملات احتمالي نيروهاي ايراني به سوي بصره تدارك ديده بودند . همچنين در قسمت جنوبي منطقه ( رو به روي شلمچه ) آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نيروهاي زرهي و پياده ، عملا ممانعت به عمل آيد .

 

ramezan.jpg

 

سرانجام عمليات رمضان در شب 21 رمضان و سالروز شهادت امام علي (ع) در ساعات 21 و 30 دقيقه شامگاه 23 تير ماه 1361 با رمز يا صاحب الزمان ادركني در منطقه عملياتي شلمچه و شرق بصره آغاز شد . در اين حمله 8 لشگر پياده از سپاه و دو لشگر زرهي از ارتش به عنوان نيروي اصلي و همچنين يك تيپ پياده ازسپاه و يك لشگر زرهي از ارتش به عنوان نيروي ذخيره حضور داشتند كه تحت امر چهار قرارگاه عملياتي كار مي كردند .

در مرحله نخست – در سه محور – به علت موانع و استحكامات مثلثي شكل و ميادين مين فراوان ، نيروهاي ايراني نتوانستند با سرعت عمل به تمامي اهداف مورد نظر دست يابند ، لذا با روشن شدن هوان از ادامه پيشروي خودداري شد . اما در محور جنوبي – جنوب پاسگاه زيد – چهار تيپ از سپاه و دو تيپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگيري همه مواضع دشمن را در هم كوبيده و تا عمق 30 كيلومتري مواضع عراقي ها رسيده و خود را به نهر كتيبان در شرق اروند و كانال ماهيگيري برسانند ، به گونه اي كه به قرارگاه فرماندهي لشگر 9 زرهي عراق دست يافته و علاوه بر غنيمت گرفتن خودرو تويوتا فرماندهي ، قرارگاه را منهدم مي كنند . علي رغم اين موفقيت ، جناح راست نيروها بازمانده بود و با روشن شدن هوا عراقي ها با يك لشگر زرهي فشار اصلي را معطوف اين منطقه كرده و از پيشروي نيروهاي ايراني ممانعت به عمل آوردند .

در اين مرحله از عمليات 85 دستگاه تانك و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانك و نفربر نيز به غنيمت گرفته شد .

مرحله دوم نيز در محور مياني – جنوب پاسگاه زيد – و با همان يگان ها و تقويت دو تيپ ديگر در تاريخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت كه چندان موفقيت آميز نبود و تنها مقداري خسارت به دشمن وارد آمد و شماري از آنان كشته و زخمي و اسير شدند .

در مرحله سوم احتمال مي رفت كه دشمن با تجمع نيروهاي زرهي قصد پاتك دارد ، لذا در تاريخ 30 مرداد ماه 1361 از شركت نيروهاي زرهي خودي صرف نظر شد تا نيروهاي پياده بتوانند به انهدام تانك ها و نفربر ها بپردازند . بنابراين عمليات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زيد آغاز شد و نيروهاي ايراني به طور خيره كننده اي به در هم شكستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند . رزمندگان اسلام توانستند در اين مرحله مهم ، در زميني به وسعت 180 كيلومتر مربع ، نزديك به 700 دستگاه تانك و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانك و نفربر دشمن را كه 4 دستگاه از نوع پيشرفته تي – 72 بود به غنيمت بگيرند .

مرحله چهارم عمليات در يكم شهريور ماه 1361 از محور جنوبي منطقه عملياتي شلمچه شروع شد اما به دليل آمادگي و هوشياري عراقي ها و استحكامات و مواضعي كه تعبيه شده بود ، راهي از خط نخست دشمن ، به روي رزمندگان اسلام باز نشد .

مرحله پنجم و پاياني كه تلاش نهايي و اصلي اين عمليات سياسي – نظامي بود ، در 6 شهريور ماه 1361 از شمال پاسگاه زيد و در حد فاصل دژ مرزي عراق و خاكريزهاي مثلثي آغاز شد . در آغاز درگيري و نبرد ، همه چيز طبق طرح فرماندهان ايراني پيش رفت و نيروهاي ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاكسازي و الحاق ، خاكريزي مناسب و دو جداره در جناح شمالي دشمن بسازند . ولي از آنجا كه دقت كافي در ساخت آن به كار نرفت ، دشمن توانست 5 كيلومتر در آن رخنه كند . در اين مرحله 130 دستگاه تانك و نفربر منهدم و 11 دستگاه نيز به غنيمت گرفته شد و همچنين 800 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند .

بنابراين در اين عمليات 1097 دستگاه تانك و نفربر منهدم شده و 50 دستگاه تانك و نفربر به غنيمت نيروهاي ايراني درآمد . همچنين 8715 تن از نيروهاي بعثي عراقي نيز كشته و زخمي و اسير شدند .

جمهوري اسلامي ايران با اجراي اين عمليات سياسي – نظامي نشان داد كه در نفوذ به خاك عراق و ادامه نبرد ، تنها به دنبال خواسته هاي به حق مردم مظلوم خود است ؛ هر چند كه تنها محدوده پاسگاه زيد عراق به وسعت 400 كيلومتر مربع تصرف و لشگر 9 زرهي عراق به طور كامل منهدم شد و هدف اصلي تامين نگشت ، اما اين عمليات يك اقدام مثبت تلقي گرديد .

 

خلاصه گزارش عملیات :

نام عمليات : رمضان

زمان اجرا : 23/4/1361

مكان اجرا : منطقه عملياتي شلمچه ( شمال غربي خرمشهر و شرق بصره )

رمز عمليات : يا صاحب الزمان ادركني

تلفات دشمن : 8715 نفر كشته ، زخمي و اسير

ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش

اهداف عمليات : فتح منطقه اي از خاك عراق و گرفتن امتياز ارضي براي پايان عادلانه به جنگ دو ساله در طي 5 مرحله


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: عملیات ها ، عملیات رمضان ، فرهنگ جبهه ، یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1393/04/10

کربلای پنج از علمیات های مهم و طولانی دوران دفاع مقدس بود.در این عملیات شیرازه ارتش عراق به لرزه درآمد.صدها تیپ و گردان آنها از بین رفت.سران استکبار هر آنچه که عراق برای جنگ با ایران احتیاج داشت در اختیار گذاشته بودند.

از بمب های خوشه ای و شیمیایی گرفته تا پیشرفته ترین تانکها و هواپیماها.دولت های مرتجع عربی هم پول و نیروی انسانی در اختیار صدام گذاشته بودند.

یکی از سخترین مراحل این عملیات تصرف و نگهداری منطقه ای بود به نام سه راه شهادت.هر نیمه شب خاکریز اطراف سه راه کامل می شد.صبح روز بعد تانک های عراق آنقدر شلیک می کردند تا خاکریز محو می شد.

آنگاه هر جنبنده ای که به سمت سه راه می آمد در دید مستقیم دشمن بود.اطراف سه راه پر بود از خودروهای سوخته.برای همین ارسال تدارکات و مهمات با مشکل روبرو بود.

در یکی از روزهای بارش خمپاره عراق بر روی منطقه سه راه شدت گرفت.بچه ها داخل سنگرها بودند اما حدود بیست نفر از بچه ها به شدت مجروح شدند.ساعتی بعد یک نفربر خود را به منطقه سه راه شهادت رساند.بعد از تخلیه بار مجروحین را سوار نفربر کردیم، راننده می گفت:دیگر جا ندارم ولی ما اصرار کردیم که این یکی را هم سوار کن!

همه مجروحین را پشت نفربر جا دادیم.دیگر هیچ جایی در پشت نفربر نبود.در را بستیم و راننده حرکت کرد.خاکریزی وجود نداشت.راننده باید سریع از این منطقه عبور می کرد.

از داخل سنگر به دور شدن نفربر نگاه می کردیم.یکدفعه رنگ از چهره همه ما پرید.گلوله تانک عراقی به کمر نفربر اصابت کرد.

نفربر در شعله های آتش می سوخت.هیچ راه خروجی برای آن مجروحین وجود نداشت.چند نفر می خواستند به کمک آنها بروند اما بارش رگبار تیربارهای عراقی ها آنها را زمین گیر کرد.

صدای ناله و مرگ را برای اولین بار در آنجا شنیدم.مجروحین داخل نفربر از عمق جان فریاد می زدند و می سوختند.

اشک می ریختیم ناله می کردیم.هیچ کاری از دست ما ساخته نبود.سوختن بهترین دوستانمان را فقط از دور نگاه می کردیم.با خود می گفتیم:ای کاش همه مجروحین را سوار نمی کردیم ای کاش...

بوی گوشت سوخته فضا را پر کرده بود.صدای گریه بچه ها قطع نمی شد. با تاریک شدن هوا سراغ نفربر رفتیم.در را باز کردیم آنچه می دیدیم باور نکردنی بود.

لایه ای از خاکستر و استخوان های سوخته کف نفر بر را گرفته بود.هیچ عامل مشخصه ای از آن همه دلاور وجود نداشت.

همه از بین رفته بودند هیچ چیز از آنها باقی نمانده بود.

اسامی آنها به عنوان شهدای مفقودالجسد ثبت شد.شهدای که در راه اسلام از همه وجود خود گذاشتند.

در وصیت نامه یکی از شهدا نوشته بود:
آیا می دانید که این انقلاب و اسلام و این آزادی چگونه به دست ما رسیده است!؟

 


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها , سیره شهدا , شهدای گمنام , در مسیر شهدا , جنگ نرم , تصاویر شهدا , زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسب‌ها: خاطرات جبهه , یاد یاران , عملیات ها , کربلای پنج , فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/01/22

به روایت  شهید صیاد شیرازی:

 شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خوردوهایی که در انتظار جابه جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.بر این اساس با یک فروند هلی کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاههای تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم.
نیمه شب چهارم تیر ماه بود و تا ساعت یک ونیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین طور در حال پیشروی است. ساعت 5 به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تاکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چاره‌ای نداریم هلی‌کوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم آتش آماده شد ابتدا خودم با یک هلی کوپتر 214 برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم.
صبح روزپنج مرداد عملیات با رمز یا علی (ع) آغاز شد. در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد.
همزمان با عملیات هوانیروز علاوه بر گروه‌های مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی می‌توانستند به عقب برگردند. بعضی از آنها به روستاها پناه بردند و بعضی هایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند.
عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتارکرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.حالا من از این عملیات نتیجه می گیرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هرزمان طوری مقدر می کند که بسیاری از مشکلات ما باید با حالت سرافرازانه حل شود.
خداوند می فرماید: بجنگید تا آن کفار که من می خواهم به دست شما عذابشان بدهم و به ما قول و وعده می دهد تا آنها را خوار کند و به شما پیروزی وعده می دهد و قلبهای شما را شفا بخشد. کدام قلب ها؟ قلبهایی که قبل از این عملیات گرفته و غم زده بود.
رزمندگان اسلام قلب و دلشان با امامشان برای همیشه گره خورده بود. امام اشاره‌ای دارند که پذیرش قطعنامه مثل نوشیدن زهر بود برای رزمندگان اسلام که سالها فداکاری کرده بودند. در حالی که هشت سال تلاش شده بود بعد از آن ما دلمان می خواست به صورتی دیگر نبرد تمام می شد. دلمان گرفته بود. اما خداوند با این پیروزی بزرگ و با این کشتار دسته جمعی بدترین و خبیث ترین دشمنانمان به دست ما ، موجب رضایت خاطر رزمندگان اسلام شد و پایان نبرد هشت ساله دفاع مقدس با این عملیات درخشان مرصاد انجام گرفت


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , عجائب و امدادهای غیبی , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , سیره شهدا , سرداران , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: خاطرات شهدا , شهید صیاد شیرازی , فرهنگ جبهه , عملیات ها , عملیات مرصاد ,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/11/04

عملیات کربلای 4 در شب های سرد زمستان خوزستان که سرمایش به استخوان می زد انجام شد. قبل از عملیات بچه های رزمنده که بیشترشان غواصان بودند در یک آبگیر تمرین غواصی می کردند به طوری که وقتی از آب بیرون می آمدند فک هایشان به هم می خورد و بدن هایشان کبود بود. منطقه کربلای چهار وسیع بود، یک طرف آن به بچه های لشکر المهدی قهرمان و طرفی دیگر نیز به لشکر 19 فجر منتهی می شد.

آنجا طوری بود که سیم های خاردار حلقوی آن هم به تعداد بسیار زیادی در فاصله های 10 ها کیلومتری به هم پیوسته بودند و بین اینها نیز کانال هایی عمیق بود که میدان جنگ ساخته شده بود. کانال های عمیق شاید عرض 8 متر و عمق 9 متری داشتند و مالامال از مین و سیم های خاردار، نمی دانستیم چه دست و قدرتی بود که جوانان 18 و 20 ساله از این موانع عبور می کردند. عملیات شروع شد، بچه های تخریب راه را بازکرده بودند و نوار سفیدی را کشیده بودند اما طناب معبر سفید در شل ها گم شده بود و خود بچه ها روی مین ها می رفتند. خیلی شب سخت و فوق العاده ای بود.

برخی غواص بودند که قرار بود بعد از کمی حرکت به جلو سوار قایق شوند و عملیات را ادامه دهند، دشمن هم مرتب منور می انداخت تا منطقه را با نورافشانی زیر نظر داشته باشد. بچه های غواص باید آرام آرام می رفتند تا موج ایجاد نشود و شرایط طوری بود که حق سرفه کردن هم نداشتند. بچه ها وقتی در آن شب سرد در آب راه می رفتند تا گردن در آب بودند. در ادامه مسیر که گویی قبلا شانه راه بوده و آب آنجا را فراگرفته بود یک دفعه زیرپای بچه ها خالی می شد و تمام قد زیر آب می رفتند.

دل در دل بچه ها نبود، ما پشت بی سیم بودیم و نمی توانستیم خوب حرف بزنیم. اصلا نمی شد آشکارا حرف زد. همه در این فکر بودیم بچه ها چه می شوند. بچه ها بعد از این آب باید بالای خاکریز می رفتند تا درگیری آغاز شود، اما شرایط خیلی سخت بود به خصوص برای بچه های غواص، وقتی پا می گذاشتند که از خاکریز بالا روند،پاهایشان لیز می خورد.

رزمندگان لشکر 19 فجر تنها لشکری بودند که توانستند اهداف خود را به خوبی اجام دهند و چون یگان های دیگر با مشکل مواجه شده بودند مجبور به بازگشت عقب شدیم. قبل از مقر ابوذر در بوبیان دو مقرر دیگر بود، سردار اسلامی نسب را آنجا شهید کردند و وقتی خبرش رسید همه احساس کردیم ضایعه بزرگی به گردان وارد شد. صبح آن روز گفتند نشد شهید را به عقب بیاوریم.

شهید ابراهیم موحود هم در انتهای پنج ضلعی آنجایی که وارد کانال اصلی می شدیم روی مین رفته و از وسط دو نیم شده بود.

 

اسرا بعد از سه ماه جای شهدای ما را لو دادند؟!

 سردار غیب پرور ادامه خاطره خود را از پیدا شدن پپکر مطهر شهدای کربلای 4 به ویژه شهید اسلامی نسب اشاره کرد و گفت: تعدادی اسیر در کربلای 5 گرفتیم. گفتیم جای بچه های ما کجاست؟ هر چه سوال می کردیم جوابمان را نمی دادند و می گفتند نمی دانیم.

فکر می کردیم سماجت می کنند و نمی خواهند همکاری کنند، مرتب قسم می خوردند و می گفتند نمی دانیم. تا سه ماه اسرا را نگه داشتیم، بعد از سه ما گفتیم اسرا را تحویل دهیم. آنان را سوار ماشین وانتی که داشتیم کردیم. بین مسیر یکی از این عراقی ها روی سر کاپوت ماشین می زد و می گفت بایستید. در آن منطقه دو پوکه هواپیما که روی آن پرچم عراق کشیده شده بود دیدیم.

اسرا گفتند یادمان آمد موقعی که شهدای شما را زیر خاک کردند این دو پوکه هواپیما هم بود. آن موقع مسئول خط بودم به ایاز رنجبر که هم اکنون معاون اجرایی سپاه فجر فارس است گفتم اگر بچه ها پیدا شدند به معراج شهدا انتقال نده، خبرم کن تا بیایم و شهدا را ببینم.

وقتی رنجبر خبر داد که پیکر شهدا پیدا شده آنجا آمدم، پیکر شهید اسلامی نسب بعد از سه ماه سالم بود و بوی عطر از آن بلند می شد. خدایا! خیلی عجیب بود. جنازه عراقی ها که یکی دو روز از آن می گذشت بوی تعفنش بلند می شد اما شهید ما هنوز بعد از سه ما پیکرش سالم بود. بعد از سه ماه و هشت روز که شهید اسلامی نسب را برای خاکسپاری آورده بودند پهلوی این شهید شکافته بود و خون تازه بیرون می آمد.


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , عجائب و امدادهای غیبی , عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , سرداران , بسیج و سپاه ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , کربلای چهار , خاطرات جبهه , فرهنگ جبهه , درس های جبهه , عجائب جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/10/19

عبور از موانع نفوذ ناپذیر دشمن

نوزدهم دی ماه سالروز عملیات غرور آفرین کربلای 5 است . پس از این عملیات بود که تلاشهای بین المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافت

سنگینی شرائط دشوار پس از عملیات کربلای 4 شکل گیری عملیات دیگری را ایجاب میکرد عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و  ضمنا از جنبه نظامی و سیاسی بسیار ارزشمند باشد تا آثار نا مطلوب عملیات کربلای 4 را جبران نماید .

ارزشمندترین منطقه موجود، شلمچه بود كه دشمن در آن مستحكمترین مواضع و موانع را داشت؛ بطوری كه عبور از آنها غیرممكن می‌نمود و با توجه به اصول نظامی شناخته شده و محاسبات كمی، ضریب موفقیت بسیار ناچیز بود و بالطبع تضمین پیروزی از سوی فرماندهان عملیات را غیرممكن می‌ساخت؛ لیكن ضرورت غیرقابل انكار ادامه جنگ در آن موقعیت و لزوم تسریع در تصمیم‌گیری پس از عملیات كربلا4 سبب گردید كه صرفاً برای انجام تكلیف و با امید به نصرت الهی، تمامی نیروهای خودی اعم از رزمنده و فرمانده برای عملیات بزرگ كربلا-5 آماده شوند.

 

 karbala5.jpg

ادامه مطلب را ببینید


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , عشق و عرفان , کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: عملیات ها , عملیات کربلای 5 , فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/07/05

عمليات ثامن الائمه، شكست حصر آبادان

5مهر 1360



 

   

در دورترين منطقه جنوب غربي ايران، جزيره اي به نام آبادان قرار دارد كه از جنوب، آب هاي گرم خليج فارس و از شمال و مشرق رودخانه هاي كارون و بهمنشير و از غرب، اروندرود آن را در برگرفته اند. اروند رود – كه تنها رودخانه قابل كشتيراني در ايران است و تا پيش از جنگ تحميلي عراق عليه ايران، بنادر بزرگ و فعال خرمشهر و آبادان در مسير اين آبراه واقع بوده اند. آبادان را از عراق جدا مي كند. تاريخ شهر آبادان با تاريخ صنعت كشورمان و به ويژه پالايشگاه آن گره خورده است.

 

 

 

محاصره شهر آبادان

 

پس از تجاوز عراق در 31 شهريور 1359 و اشغال سريع بخش هايي از خاك ايران، خرمشهر مهم ترين شهر بندري ايران، پس از 40روز مقاومت دليرانه، با خيانت آشكار ليبرال ها و منافقين، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژيم عراق در صدد برآمد تا جزيره آبادان را هم اشغال كند و تلاش كرد تا از طريق شرق كارون و شمال بهمنشير وارد آبادان شود، زيرا عبور از اين قسمت آسان تر از عبور از رودخانه كارون در جنوب خرمشهر بود. با چنين وضعيتي آبادان در يك محاصره 330 درجه اي قرار مي گرفت و عبور از رودخانه بهمنشير مي توانست آن را با خطر جدي روبه رو كند. دشمن مي پنداشت اگر بتواند از اين رودخانه بگذرد، آبادان را براي هميشه از آن خود كرده است.

 

عراقي ها براي تصرف آبادان در 8آبان 1359، در منطقه ذوالفقاري روي رودخانه بهمنشير پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتي از نيروهاي خود، وارد جزيره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاري را انتخاب كرده بودند كه با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از ديد رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتي وارد شهر گردند.

 

عمليات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان يكي از چهار عمليات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هايي كه براي آزاد سازي مناطق اشغالي انجام گرفت، به شمار مي رود ولي اين عمليات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» براي انتقال استراتژي جنگ از وضعيت گذشته به وضعيت جديد بود. سردار محسن رضايي در اين باره مي گويد:

«عمليات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژي مرحله دوم جنگ است و يكي از نقاط اعتماد به نفس در استراتژي مرحله دوم، عمليات ثامن الائمه (ع) بود كه حلقه واسط و مبداء تحول بود.»

 

رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پياده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازي و فداكاري بسيار، چنان مقاومتي از خود نشان دادند كه دلاوري ها و شجاعت هاي آنان در اين منطقه به نام «حماسه ذوالفقاري» به عنوان برگ زريني در تاريخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسيد. در اين نبرد 280نفر از نيروهاي بعثي به هلاكت رسيده و 130نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ايران توانستند از نفوذ نيروهاي دشمن به شهر آبادان جلوگيري به عمل آوردند.

 

نيروهاي عراقي بعداز اين شكست، سعي كردند از طرف فياضيه (بين ايستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پيشروي كنند كه در اين منطقه نيز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشيني شدند. اين عمليات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نيروهاي بعثي از روستاي نخلستان عبادي نيز پاكسازي و تا 4 كيلومتري شمال رودخانه بهمنشير مجبور به عقب نشيني شدند.

 

بعداز اين حماسه، جهاد سازندگي موفق شد، جاده اي در ميان باتلاق هاي اطراف آبادان احداث كند. اين جاده نيروهاي دشمن را دور مي زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل مي شد. از طريق اين جاده كه به جاده وحدت معروف بود، تداركات نظامي نيروهاي ايراني آسان تر و سريع تر انجام مي گرفت.

 

عملیات ثامن الائمه

 

به دنبال صدور فرمان امام خميني (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبني بر اين كه :

 

«حصر آبادان بايد شكسته شود»

 

نيروهاي مسلح تمام تلاش و امكانات خود را براي شكستن محاصره آبادان به خاطر اجراي فرمان امام خميني(ره) به كار بستند.

 

 


:: موضوعات مرتبط: ولایت مداری , شجاعت و مقاومت , مقالات و گفته ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: مناسبت ها , عملیات ثامن الائمه , عملیات ها , مقالات ,
:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/06/29

پیوستن 18 عراقی با شنیدن صوت اذان شهید «ابراهیم هادی» به سپاه اسلام

در عملیات «مطلع‌الفجر» که به منظور آزادسازی ارتفاعات غربی گیلانغرب اجرا شد، شهید مفقود «ابراهیم هادی» با حرکت به سمت دشمن اذان صبح سرداد که قلب دشمن را بلرزه درآورد و 18 نفر از نیروهای عراقی با شنیدن صوت دلنشین اذان او خود را تسلیم سپاه اسلام کردند.

در عملیات «مطلع‌الفجر» که به منظور آزادسازی ارتفاعات غربی گیلانغرب اجرا شد، شهید مفقود «ابراهیم هادی» با حرکت به سمت دشمن اذان صبح سرداد که قلب دشمن را بلرزه درآورد و 18 نفر از نیروهای عراقی با شنیدن صوت دلنشین اذان او خود را تسلیم سپاه اسلام کردند.

در 20 آذر ماه 1360 عملیات «مطلع‌الفجر» در جبهه میانی «گیلانغرب» و «شیاکوه» به منظور آزادسازی ارتفاعات غرب گیلانغرب به مدت 17 روز با رمز «یا مهدی (عج) ادرکنی» انجام گرفت.
در این عملیات که تا 6 دی‌ماه همان سال ادامه یافت، نیروهای خودی در ارزش‌گذاری 3 جبهه مانند دشمن اولویت اول را برای جبهه‌ جنوبی قائل بودند و جبهه‌های میانی و شمالی در رتبه دوم و سوم قرار داشت. به همین دلیل فرماندهی نیروی خودی در جبهه جنوبی تمرکز یافته بود و جبهه میانی عمدتاً با اتکای به توان تقویت شده سپاه منطقه 7 و قرارگاه ارتش در غرب کشور اداره می‌شد.
به عبارت دیگر، اگر چه 2 عملیات «مطلع‌الفجر» و «محمد رسول‌الله(ص)» از سلسله عملیات‌های دوره آزادسازی شناخته می‌شود اما توانی که در این عملیات‌ها به کار گرفته شد، همچون عملیات‌های جبهه جنوب نبود.
عملیات مطلع‌الفجر که به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش انجام شد، ارتفاعات «شیاکوه» و «برآفتاب» به تصرف خودی درآمد، اما پاتک‌های سنگین و متوالی دشمن از یک سو و عدم امکان پشتیبانی از نیروها به سبب دوری مسافت خط مقدم با عقبه از سوی دیگر، موجب شد با وجود 17 روز مقاومت، قله‌های آزاد شده بار دیگر به تصرف دشمن درآمد. 
در این عملیات مداحی دل‌سوخته، معلمی فداکار، کشتی‌گیری قهرمان و فرمانده پرتلاش گروه چریکی شهید اندرزگو در غرب کشور، شهید مفقود «ابراهیم هادی» شجاعانه با حرکت به سمت دشمن اذان صبح سرداد که قلب دشمن را بلرزه درآورد. 18 نفر از نیروهای عراقی با شنیدن صوت دلنشین اذان این شهید والامقام خود را تسلیم سپاه اسلام کردند و جالب آنکه همه آنها در شلمچه به شهادت رسیدند. عملیات «مطلع‌الفجر» شاهد به خون نشستن پیکر شهید «غلامعلی پیچک» فرمانده محور تنگه کورک نیز بود.


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , توسل و مناجات , شجاعت و مقاومت , عجائب و امدادهای غیبی , عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , سیره شهدا , نام آوران , شهدای گمنام , در مسیر شهدا , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: شهدای گمنام , خاطرات شهدا , عجائب جبهه , درس های جبهه , سیره شهدا , فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 113
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/05/03

عملیات مرصاد

عملیات مرصاد

عملیات مرصاد

نام‌ عمليات: مرصاد

زمان‌ اجرا: 3/مرداد /1367

تلفات‌ دشمن‌:4800 (كشته، زخمي‌ و اسير)

رمز عمليات: يا صاحب الزمان (عج)

مكان‌ اجرا: خطوط جبهه میانی جنگ

ارگان‌هاي‌ عمل‌كننده: نیروهای ارتش جمهوری اسلامی و رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ - در دو مرحله

اهداف‌ عمليات: در هم کوبیدن تجاوز نیروهای منافق ضد انقلاب و باز پس گیری مناطق اشغال شده

 شكست در عملیات فروغ، باعث شكسته شدن رجوی در ذهن تعداد زیادی از نیروها و ریزش سازمان گردید بطوريکه تعداد كثیری از اعضا و هواداران سازمان جدا شدند.

 در توجیه شكست عملیات ، رجوی گفت: تمامی اتكاء ما به ارتش و ایدئولوژیمان بود و روی عناصر سیاسی كار جدی صورت نداده‌ایم و آن را با قیام كربلا قیاس نمود كه امام‌ حسین(ع) نیز تمامی اتكای را بر دو عنصر شمشیر و ایدئولوژی خود نهاد و از معادله‌های سیاسی چشم‌پوشی كرد!! و همین باعث شكست گردید .

 مقدمه

 در تیرماه 1367 جمهوری اسلامی ایران رسما قطعنامه 598 را پذیرفت در حالی كه از بدو تصویب این قطعنامه در 30 تیر 1366، ایران آن را رد نكرده بود و برای تأمین اهداف خود، از طریق مذاكره با دبیركل سازمان ملل، برای پذیرش قطعنامه شروطی را طی نموده بود و در واقع عملا آن را به صورت مشروط پذیرفته بود.

 اما به دلیل كارشكنی آمریكا، انگلیس و فرانسه در طول مذاكرات و ورود مستقیم آمریكا به جنگ با ایران، پس از مشورت و تصمیم مسئولان عالی‌رتبه، با موافقت امام خمینی، در 27 تیرماه سال 67 ایران اعلام كرد قطعنامه 598 را بدون قید و شرط پذیرفته است.

  اما ارتش صدام در تاریخ 31 تیرماه به خاك ایران حمله كرد و از منطقه جنوب به سمت خرمشهر و اهواز پیشروی نمود. پس از ضد حملات موفق ایران، ارتش عراق در جبهه‌های میانی و غرب كشور نیز به عملیات نظامی مبادرت كرد كه آنها هم با بسیج مجدد نیروهای مردمی و نظامی جمهوری اسلامی، ناموفق شدند. در نتیجه نیروهای عراقی عقب نشینی كردند و رژیم عراق در اول و سوم مرداد ماه رسما عقب‌نشینی خود را از جبهه‌های جنوب و میانی و غرب كشور اعلام نمود. اما هم زمان عملیات مشترك عراق و سازمان منافقین آغاز گردید. چگونه سازمان منافقین تصمیم به عملیات گرفت؟پس از عملیات مهران، در جمع‌بندی رهبری سازمان، هدف عملیات بعدی، تهران منظور شد و برای رسیدن به حداكثر توان برای انجام این عملیات یك مقطع 3 ماهه در نظر گرفته شد و بلافاصله اعزام اعضا و مرتبطان سازمان از ایران و خارج از كشور به عراق، به طور وسیعی آغاز شد. همچنین سازمان در این مقطع به منظور جذب اسرا و استفاده از آنها در عملیات نهایی فعال‌تر شده بود. افراد تازه وارد و نیروهای ارتش سازمان تحت آموزش و مانورهای فشرده قرار گرفته بودند و در آموزش‌های جدید ، آموزش سلاح‌های ضد هوایی هم منظور شده بود.

 پیش از این منافقین در تحلیل درون گروهی خود، امكان موافقت ایران با قطعنامه را غیرممكن دانسته و به صراحت اعلام می‌كردند: تنها در صورتی جمهوری اسلامی قطعنامه را خواهد پذیرفت كه به لحاظ سیاسی ـ نظامی و اقتصادی به بن‌بست كامل برسد. به عقیده آنان ، این اقدام به منزله فروپاشی نظام خواهد بود ...

 تحلیل رجوی در مورد نتیجه جنگ ایران بود كه ایران به دلیل بسته بودن تمامی راه‌های بازگشت به صلح با عراق، ناچار به ادامه جنگ خواهد بود. هر قدر هم جنگ به طول بینجامد، از یك طرف توان نظامی و اقتصادی ایران بیشتر تحلیل می‌رود و از طرف دیگر بازگشت به سمت آتش‌بس و صلح غیر ممكن‌تر می‌شود و این جنگ تا شكست ایران ادامه خواهد یافت.

 با اعلام خبر پذیرش قطعنامه از سوی ایران، نقشه‌ها و طرح‌های قبلی سازمان با بن‌بست مواجه شد. در آن شرایط، سازمان در كنار امیدواری به داشتن پشتوانه خرده عملیات‌های مرزی، حمایت نمایندگان كنگره و سنای آمریكا را نیز یدك می‌كشید.

 در 30 خرداد 1367 نماینده كنگره و 14 سناتور آمریكایی طی نامه‌ای به جرج شولتز وزیر خارجه وقت آمریكا، از وی خواسته بودند كه به جنبش‌های مقاومت داخلی در ایران توجه كند، و در همین راستا حمایت از سازمان منافقین ـ مستقر در عراق ـ را اكیدا توصیه كرده بودند.

 مروین دایملی نماینده كنگره آمریكا در روز دوشنبه 6 تیر ماه 67 در تظاهرات سازمان در واشنگتن شركت كرده و طی سخنانی كه از یكی از شبكه‌های تلویزیونی آمریكا هم پخش شد اظهار داشت: نباید دست از تلاش كشید، مطمئن باشید كه با كمی صبر و تلاش بیشتر به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت . سازمان نوار ویدئویی سخنرانی مزبور را برای كلیه كادرهای سازمان پخش كرد.

 سازمان برای فرار از وضعیت به وجود آمده ناشی از پذیرش قطعنامه توسط ایران، مجبور شد دست به حمله بزند تا به قول رجوی از سوخت رفتن نیروها جلوگیری نماید.

  پیامدهای عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) در سازمان منافقین

 یكی از پیامدهای این عملیات، زیر سوال رفتن خط استراتژی سازمان، به تبع آن زیر سوال رفتن رهبری بود. سازمان استراتژی‌ و برنامه‌های مختلفی را از ابتدای تاسیس و خصوصا پس از پیروزی انقلاب مورد آزمایش قرار داده بود كه با ورود به فاز جدید و تشكیل ارتش آزادیبخش، همه آنها را به نوعی مردود و بی‌جواب قلمداد كرده بود و تنها راه مبارزه و براندازی نظام را مبارزه مسلحانه و جنگ نوین ارتش آزادیبخش دانسته بود.

 با مطرح كردن این قضیه كه صلح طناب دار رژیم است و هیچ گاه رژیم صلح نمی‌كند اقدام به عملیاتهای جدار مرز و نهایتا چلچراغ و فروغ نمود و چون در عملیات فروغ جاویدان با شكست مواجه شد و صلح و آتش‌بس نیز میان ایران و عراق نیز برقرار شد.

 لذا برای جبران این مساله، رجوی علت شكست و ناكامی را در پرسنل سازمان و بی‌ایمانی و ضعف آنها عنوان كرد و گفت:

 اگر ایراد و مشكلی هست در خود شماست؛ خط مشی ما مشكلی نداشته است.

 سازمان همواره با فرافكنی و برخوردهای ایدئولوژیك مترصد توجیه عملكرد خود می‌باشد. پس از شكست در عملیات فروغ، رجوی در یك نشست طولانی در عراق، علت شكست را به نیروها و ضعف ایدئولوژیك آنان معطوف داشت تا سرپوشی بر محاسبات غلط (اطلاعاتی و تحلیلی) خود بگذارد.

 رجوی آخرین نقطه پیشروی (تنگه چارزبر=تنگه مرصاد) نیروهایش را بهانه كرد و اعلام داشت: شما در تنگه‌ی چارزیر گیر نكردید بلكه در تنگه توحید، زمین‌گیر شدید. و اضافه كرد: ضعف ایدئولوژیك شما باعث گردید تا در تنگه آرزوها و خصلت‌ها و خواسته‌هایتان درجا بزنید.

 سپس با یك برنامه‌ریزی قبلی تعدادی از نفرات را صدا زد و از آنان سوال كرد: وقتی به تهران می‌رسیدی چه كاری برایت اولویت داشت؟ و سوال شونده بی‌درنگ پاسخ می‌داد: قصد داشتم پیش پدر و مادرم بروم و این پیروزی را به آنها تبریك بگویم. رجوی خطاب به بقیه نیروهای حاضر، از این روحیه به مثابه مادی شدن خصلت‌های بورژوازی یاد نمود و آن را در تضاد با ایدئولوژی مجاهدین خواند و گفت: خب، معلوم است با این تفكر، بایستی در چارزبر گیر می‌افتادیم، وقتی دیدار با فامیل بهانه‌ای برای رسیدن به هدف می‌شود، بالتبع از جوهر و تقدس هدف غائی می‌كاهد.

 این خط در وادار كردن نیروها به خسّت و كم‌كاری و بی‌ایمانی و عدم باور به توانایی‌های خویش كه در جلسات عمومی انجام شد، نمود پیدا كرد.

 به رغم این كار، شكسته شدن رجوی در ذهن تعداد زیادی از نیروها باعث ریزش نیرو گردیده، تعداد كثیری از اعضا و هواداران سازمان جدا شدند.

 در راستای همین شكست، شعار محوری سازمان هم كه صلح وآزادی بود هم زیر سوال رفت. به همین دلیل است كه رجوی همیشه در سخنرانی‌هایش پس از عملیات فروغ، تاكید می‌نماید كه ما زاییده جنگ نبودیم كه با صلح از بین برویم و دایم بر این موضوع توقف و تاكید خاصی داشت زیرا در ذهن افراد این سوال مطرح شد كه ما برای تحقق صلح مبارزه می‌كردیم. اكنون كه صلح محقق شده چرا باید مبارزه كرد؟

 پس از این نیز رجوی استراتژی جرقه و جنگ را دنبال می‌كرد (جرقه از سازمان، جنگ از دو رژیم ایران و عراق) قبول قطعنامه 598 از طرف نظام و شكست عملیات فروغ، استراتژی جنگ مسلحانه سازمان را به بن‌بست كشانید و یا حداقل این نگرانی را به دنبال داشت كه پس از آتش‌بس میان بغداد و تهران، تكلیف سازمان ارتش آزادیبخش و مشی مسلحانه چه خواهد شد؟

 رجوی در یك نشست اختصاصی با اعضا به این مهم پرداخت و با رسم یك مثلث روی تابلو نوشت:

 یك ضلع این مثلث صلح است، یك وجه‌اش جنگ است و ضلع سوم نه جنگ و نه صلح. ضلع سوم شرایط فعلی است كه ما را قفل كرده و اگر این حالت به سمت صلح برود بی‌شك مجاهدین در خاك عراق به پایان خواهند رسید، لذا وظیفه‌ی ما این است كه زمان را جلو بكشیم.

 رجوی ادامه میدهد : جامعه‌شناسی و روانشناسی طرف عراقی و رژیم، مبین آن است كه هیچكدام در پی صلح دائم نیستند و قطعا روزی جنگ دومی آغاز خواهد شد، وظیفه ما این است كه ضلع فعلی این مثلث (نه جنگ و نه صلح) را به سمت ضلع دوم یعنی جنگ دوم سوق دهیم. این استراتژی بعدها تحت نام جرقه و جنگ - جرقه از مجاهدین، جنگ از آنها معروف شد و همه نیروها روی این استراتژی كوك شدند تا با ایجاد فتنه روابط و مذاكرات دو طرف را مخدوش كنند.

 رجوی معتقد بود كه استخبارات و مخابرات (سازمانهای جاسوسی عراق) عراق زمینه مناسب‌تری نسبت به سیستم سیاسی و اجتماعی عراق دارند تا او بتواند با تحریك آنان استراتژی خود را جلو ببرد. از همین رو بخش رابطه با دو سرویس عراقی بسیار فعال شد تا دائما برای پیشبرد سیاست خود، فضاسازی نمایند.

 اگرچه عمر رژیم صدام به آنجایی نرسید كه خواسته سازمان (جنگ دوم) تحقق یابد؛ ولیكن فضا به اندازه‌ای باز شد كه آنها توانستند در راستای عینی كردن مشی مسلحانه خود و ارتقا روحیه نفرات پاسیو شده (اصطلاح سازمان در مورد نیروهای ناامید) ، مسیر جنگ شهری را مجددا باز كنند و با خمپاره و ترور، تاكتیك قدیمی خود را دنبال كنند.

 شكست در استراتژی و شعار محوری و همچنین تحولات منطقه‌ای همچون جنگ عراق علیه كویت و لشكركشی نیروهای چندملیتی علیه عراق و به تبع آن نزدیكی هرچه بیشتر عراق به ایران و سعی جدّی عراق بر حل ریشه‌ای مشكلات و معضلات موجود بر سر راه تعمیق روابط دو كشور، همه این مسائل موجب ریزش شدید نیرو گردید. بنا به گزارشات موثق حدود 2000 نفر نیروی بریده از سازمان در اروپا حضور دارند كه از عملیات فروغ به بعد شروع به انفصال نموده‌اند.

 دیگر پیامد عملیات، محكومیت سازمان و عملیات فروغ از جانب گروههای اپوزیسیون بوده است. عمده‌ی گروههای مخالف جمهوری اسلامی نظیر حزب دموكرات كردستان، چپی‌ها و سلطنت‌طلبان، عملیات فروغ را نتیجه‌ی توهمات و خیال‌پردازی‌‌های رجوی دانسته و حتی برخی سازمان را عامل ایجاد وحدت در جمهوری اسلامی عنوان كردند.

 پیامد دیگر عملیات فروغ جاویدان تلفات آن عملیات است. سازمان 1304 نفر كشته خود را رسما تایید و با عكس و زندگی‌نامه منتشر كرده است. تعداد مجروحین نیز بالغ بر 1500 نفر برآورد شده است كه 700 نفر آنها معالجه سرپایی و سطحی داشته‌اند و 800 نفر بستری و بعضا جان سپرده‌اند. بر اساس اعترافات دستگیرشدگان و عكس‌هایی كه از بعضی اجساد شنناسایی شده تهیه گردیده است از مجموع 51 نفر هیئت اجرایی سازمان (مركزیت) حداقل 33 نفر از آنها در صحنه عملیات حضور داشته‌اند كه 16 نفر آنان كشته شده‌اند. لذا حجم ضربه به بدنه‌ی سازمان 50 تا 60 درصد بوده است و به كادر مركزی سازمان حدود 30 درصد ضربه وارد شده است كه این تعداد علاوه بر مجروحین و از كار افتادگانی است كه به عقب انتقال داده شده‌اند.

 رضا پورآگل، مهدی افتخاری و مهدی كتیرایی از جمله كشته‌شدگان مركزیت در این عملیات می‌باشند. تجهیزات منهدم شده سازمان در مجموع نبردهای عملیات فروغ جاویدان 612 خودرو از انواع مختلف، 72 تانك و زره‌پوش، 21 توپ 122 میلیمتری و 51 تفنگ 106 میلیمتری كه عمدتا بدون خودرو حمل‌كننده بودند برآورد گردیده است. آمار غنایم نیز حدود 500 دستگاه انواع خودرو و مقادیر زیادی تجهیزات انفرادی و جمعی بوده است.

 تنها پیامد مثبت این عملیات برای سازمان از بُعد تبلیغاتی بوده است. یكی از محورهای اساسی در مانور تبلیغاتی و ژست تشكیلاتی آنان پیشروی نیروهای سازمان تا حوالی كرمانشاه است و همیشه روی این مطلب مانور تبلیغاتی می‌داده‌اند.

 از زمان عملیات فروغ تاكتیك‌های سازمان تغییرات فاحش داشته است اما استراتژی سازمان كاملا حفظ شده است. سازمان معتقد است كه در عملیات فروغ چون سازمان فقط به ارتش متكی بوده است عملیات به شكست منجر شده است.

 پس از مدتی كه از عملیات فروغ گذشت، رجوی در نشست عاشورا زمینه لازم را برای انتقال بخشی از سازمان به اروپا و شروع به كار سیاسی فراهم نمود. رجوی در نشست موسوم به عاشورا، با یك مقدمه طولانی از قیام كربلا، شكست نظامی امام حسین (ع) نه به خاطر بحث نیرویی او بود (72 نفر در مقابل 3000 نفر) بلكه این شكست بدان معطوف می‌گردد كه امام حسین تمامی انرژی خود را روی شمشیر و ایدئولوژی خود گذاشت و از نقش عناصر خارجی غافل گردید. ما كه او را رهبر عقیدتی خودمان می‌دانیم و معتقدیم كه باید از قیام كربلا درس بگیریم، ضمن اعتقاد كامل به شمشیر و ایدئولوژی مجاهدین باید از تجربه مولایمان بهره برده و در پی كسب مشروعیت آلترناتیوی خود در عرصه بین‌المللی باشیم. من بعد مجاهدین و ارتش آزادیبخش در عراق تحت مسولیت مسعود رجوی به راهبردی كردن استراتژی جرقه و جنگ مشغول شدند و با مطرح كردن مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور برگزیده و انتقال او و بسیاری از نیروهای قدیمی به فرانسه و فعال كردن شورای ملی مقاومت، عملا مبحث حمایت‌های سیاسی، جذب نیرو و مالی سازمان در اروپا و آمریكا سازماندهی نمودند.

 از آن پس و با همین توجیه و در پی بن‌بست نظامی تحمیل شده، خط كار سیاسی در اولویت قرار گرفت ولی هیچ‌گاه دنباله‌روی از مشی مسلحانه به عنوان تنها راه مقابله با جمهوری اسلامی ایران، به كناری گذاشته نشد


:: موضوعات مرتبط: کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , مقالات و تحلیلها ,
:: برچسب‌ها: عملیات مرصاد , عملیات ها ,
:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1392/04/23

ای تاریخ !

بشکند قلمت

اگر ننویسی که بر یاران خمینی

چه گذشت ....

و اگر نگویی

بجرم حق خواهی و دین مداری

چه ناجوانمردیها از ابرقدرتها دیدند ....

--------------------------------------------------

درود بر شهدای عزیز عملیات رمضان

در آغازین ساعات 23 تیرماه 1361

در ماه رمضان

در کربلای خوزستان ....

IMAGE634151349361020000.jpg


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , کارنامه عملیات ها , سیره شهدا , در مسیر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: عملیات رمضان , شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 181
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/04/21

عمليات رمضان

 

ورود به خاك عراق


نام عمليات : رمضان زمان اجرا : 23/4/1361
مكان اجرا : منطقه عملياتي شلمچه ( شمال غربي خرمشهر و شرق بصره )
رمز عمليات : يا صاحب الزمان ادركني
تلفات دشمن : 8715 نفر كشته ، زخمي و اسير
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش اهداف عمليات : فتح منطقه اي از خاك عراق و گرفتن امتياز ارضي براي پايان عادلانه به جنگ دو ساله در طي 5 مرحله

 

شرح عملیات

             

صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسري اسرائيل به جنوب لبنان ، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتياز خرمشهر را براي خود نگه دارد . از سوي ديگر فرماندهان ايراني با اطلاع از اين قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه اي از خاك عراق و گرفتن امتياز ارضي ، پايان عادلانه اي به جنگ دهند . به اين ترتيب عمليات رمضان در چهار محور و پنج مرحله از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش ايران طراحي و اجرا گرديد ، تا با عبور از خط مرز بين المللي ، يك زمين مثلث شكل به وسعت 1600 كيلومتر مربع تصرف شود . اين منطقه از شمال به كوشك و طلاييه و پاسگاه هاي مرزي در جنوب هويزه و حاشيه جنوبي هور الهويزه و از غرب به رودخانه اروند ( در نقطه تلاقي دجله و فرات به نام القرنه ) تا شلمچه در غرب خرمشهر ، و از شرق به خط مرزي شمالي جنوبي و از كوشك تا شلمچه منتهي مي شد .مهندسين عراق در منطقه شمال غربي بصره و تنومه خطوط پدافندي عراق را با ساخت يك كانال به طول 30 و عرض يك كيلومتر ( كه مختص پرورش ماهي بود ) با پمپاژ آب و احداث موانع و كمين و سنگرهاي تيربار به عنوان مانع اساسي و بازدارنده از حملات احتمالي نيروهاي ايراني به سوي بصره تدارك ديده بودند . همچنين در قسمت جنوبي منطقه ( رو به روي شلمچه ) آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نيروهاي زرهي و پياده ، عملا ممانعت به عمل آيد . سرانجام عمليات رمضان در شب 21 رمضان و سالروز شهادت امام علي (ع) در ساعات 21 و 30 دقيقه شامگاه 23 تير ماه 1361 با رمز يا صاحب الزمان ادركني در منطقه عملياتي شلمچه و شرق بصره آغاز شد . در اين حمله 8 لشگر پياده از سپاه و دو لشگر زرهي از ارتش به عنوان نيروي اصلي و همچنين يك تيپ پياده ازسپاه و يك لشگر زرهي از ارتش به عنوان نيروي ذخيره حضور داشتند كه تحت امر چهار قرارگاه عملياتي كار مي كردند .

 در مرحله نخست در سه محور به علت موانع و استحكامات مثلثي شكل و ميادين مين فراوان ، نيروهاي ايراني نتوانستند با سرعت عمل به تمامي اهداف مورد نظر دست يابند ، لذا با روشن شدن هوان از ادامه پيشروي خودداري شد . اما در محور جنوبي جنوب پاسگاه زيد چهار تيپ از سپاه و دو تيپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگيري همه مواضع دشمن را در هم كوبيده و تا عمق 30 كيلومتري مواضع عراقي ها رسيده و خود را به نهر كتيبان در شرق اروند و كانال ماهيگيري برسانند ، به گونه اي كه به قرارگاه فرماندهي لشگر 9 زرهي عراق دست يافته و علاوه بر غنيمت گرفتن خودرو تويوتا فرماندهي ، قرارگاه را منهدم مي كنند . علي رغم اين موفقيت ، جناح راست نيروها بازمانده بود و با روشن شدن هوا عراقي ها با يك لشگر زرهي فشار اصلي را معطوف اين منطقه كرده و از پيشروي نيروهاي ايراني ممانعت به عمل آوردند .

 

 در اين مرحله از عمليات 85 دستگاه تانك و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانك و نفربر نيز به غنيمت گرفته شد .


                                

 

 مرحله دوم نيز در محور مياني جنوب پاسگاه زيد و با همان يگان ها و تقويت دو تيپ ديگر در تاريخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت كه چندان موفقيت آميز نبود و تنها مقداري خسارت به دشمن وارد آمد و شماري از آنان كشته و زخمي و اسير شدند .

 

 در مرحله سوم احتمال مي رفت كه دشمن با تجمع نيروهاي زرهي قصد پاتك دارد ، لذا در تاريخ 30 مرداد ماه 1361 از شركت نيروهاي زرهي خودي صرف نظر شد تا نيروهاي پياده بتوانند به انهدام تانك ها و نفربر ها بپردازند . بنابراين عمليات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زيد آغاز شد و نيروهاي ايراني به طور خيره كننده اي به در هم شكستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند . رزمندگان اسلام توانستند در اين مرحله مهم ، در زميني به وسعت 180 كيلومتر مربع ، نزديك به 700 دستگاه تانك و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانك و نفربر دشمن را كه 4 دستگاه از نوع پيشرفته تي 72 بود به غنيمت بگيرند .

 

 مرحله چهارم عمليات در يكم شهريور ماه 1361 از محور جنوبي منطقه عملياتي شلمچه شروع شد اما به دليل آمادگي و هوشياري عراقي ها و استحكامات و مواضعي كه تعبيه شده بود ، راهي از خط نخست دشمن ، به روي رزمندگان اسلام باز نشد .


                       

 

 مرحله پنجم و پاياني كه تلاش نهايي و اصلي اين عمليات سياسي نظامي بود ، در 6 شهريور ماه 1361 از شمال پاسگاه زيد و در حد فاصل دژ مرزي عراق و خاكريزهاي مثلثي آغاز شد . در آغاز درگيري و نبرد ، همه چيز طبق طرح فرماندهان ايراني پيش رفت و نيروهاي ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاكسازي و الحاق ، خاكريزي مناسب و دو جداره در جناح شمالي دشمن بسازند . ولي از آنجا كه دقت كافي در ساخت آن به كار نرفت ، دشمن توانست 5 كيلومتر در آن رخنه كند . در اين مرحله 130 دستگاه تانك و نفربر منهدم و 11 دستگاه نيز به غنيمت گرفته شد و همچنين 800 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند .

 

 بنابراين در اين عمليات 1097 دستگاه تانك و نفربر منهدم شده و 50 دستگاه تانك و نفربر به غنيمت نيروهاي ايراني درآمد . همچنين 8715 تن از نيروهاي بعثي عراقي نيز كشته و زخمي و اسير شدند .

 

 جمهوري اسلامي ايران با اجراي اين عمليات سياسي نظامي نشان داد كه در نفوذ به خاك عراق و ادامه نبرد ، تنها به دنبال خواسته هاي به حق مردم مظلوم خود است ؛ هر چند كه تنها محدوده پاسگاه زيد عراق به وسعت 400 كيلومتر مربع تصرف و لشگر 9 زرهي عراق به طور كامل منهدم شد و هدف اصلي تامين نگشت ، اما اين عمليات يك اقدام مثبت تلقي گرديد .


                                 

 


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: عملیات رمضان , عکس جبهه , تاریخ دفاع مقدس ,
:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
دوشنبه 1392/04/10
مهران تنها یک نام نیست، مهران قلب تپنده روزهای دفاع مقدس است، امروز در گلزارهای شهدای گوشه گوشه کشور رشیدمردانی خفته اند که محل شهادت پرافتخارشان مهران است، همانجا که برگرفته از نامش شهر مردمان مهربان است اما با تجاوز رژیم بعث عراق شهر خون رنگ شد تا دفتر پرافتخار مردم ایلام پرنقش تر شود.

مهر: دهم تیرماه در تاریخ کشور ما روزی فراموش نشدنی است چراکه با تاکیدات امام خمینی (ره) شهر مهران آزاد شد و ایشان در این خصوص فرمودند: مهران را هم خدا آزاد کرد و جمله معروف "مهران آزاد شد قلب امام شاد شد" در همه جا طنین انداز شد.

مردم مهران مانند دیگر استانهای مرزی درگیر جنگ، در برابر تجاوزات رژیم بعث عراق ایستادگی کردند و خونهای بسیار دادند. رشادتهای رزمندگان اسلام و مردم غیور منطقه در این خطه خون رنگ از استان ایلام هیچگاه از یاد دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی نخواهد رفت.

 

مهران تنها یک نام نیست، مهران قلب تپنده روزهای دفاع مقدس است، امروز در گلزارهای شهدای گوشه گوشه کشور رشیدمردانی خفته اند که محل شهادت پرافتخارشان مهران است، همانجا که برگرفته از نامش شهر مردمان مهربان است اما با تجاوز رژیم بعث عراق شهر خون رنگ شد تا دفتر پرافتخار مردم ایلام پرنقش تر شود.

 

مهران که در گذشته شهر خون و مقاومت و پیروزی بود، امروز یکی از امن ترین شهرهای مرزی کشور و دروازه عتبات عالیات است. این شهر در دهم تیرماه توسط لشکر اسلام و دلاورمردان این مرز و بوم و به دستور مستقیم امام خمینی (ره) آزاد شد به طوری که امام راحل (ره) بعد از آزادسازی مهران، فرمودند "مهران را هم خدا آزاد کرد".

 

مهران را هم خدا آزاد کرد

 

با وجود 420 کیلومتر مرز مشترک استان ایلام و شهرستان مهران با عراق و رشادتهای فراوان در طول هشت سال دفاع مقدس در دفاع از مرزهای کشور با کمترین امکانات، اما چنین روزی در تقویم کشور ثبت نشده است.

 

مردم و شهر مهران همواره به خون شهیدان دیار خویش و دلاورمردان شهید گوشه و کنار ایلام می بالند اما با ثبت روزی در تقویم ملی ایران به نام روز آزادسازی مهران بی شک مردم و کسانی که به نحوی دل در گروی هشت سال دفاع مقدس و از خودگذشتگی های شهدای عزیز دارند خرسندتر شده و مهران نیز همچون مناطق عملیاتی جنوب کشور می تواند به محملی برای انعکاس گنجینه پایان ناپذیر جنگ تبدیل شود.

 

شهر مهران ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۵ براى بار دوم به دست ارتش عراق اشغال شد.

 

بار اول که همزمان با هجوم سراسرى به میهن اسلامى بود، عراق در مهر ۱۳۵۹ وارد مهران شد و آن را اشغال کرد اما زمانى که عراق در پایان سلسله عملیاتهاى بزرگ آزادسازى مناطق اشغالى به دست رزمندگان اسلام، شهر خرمشهر را از دست داد، در یک عقب نشینى سراسرى از باقیمانده خاک کشور (نه تمام آن) شهر مهران را نیز خالى کرد و بر روى ارتفاعات شمال و جنوب شهر در داخل خاک ایران مستقر شد.

 

شهر تخلیه شده مهران به دلیل تسلط دشمن، براى نیروهاى خودى قابل استفاده نبود تا اینکه در عملیات والفجر ۳ شهر مهران و ارتفاعات مشرف بر آن کاملاً آزاد شد.

 

پس از عملیات والفجر ۸، ارتش عراق در جریان اجراى استراتژى دفاع متحرک (که از ۱۵ فروردین ۱۳۶۵ آغاز شد) بار دیگر شهر مهران را اشغال کرد.

 

این اقدام بیشتر با هدف بازسازى روحیه شکست خورده ارتش عراق و جلوگیرى از اجراى عملیات بعدى جمهورى اسلامى به عمل آمد. علاوه بر این، تبلیغات سیاسى براى پیروزى در مهران از نظر تحت الشعاع قرار دادن عملیات فاو در محیط خارجى نیز مورد توجه تصمیم گیرندگان حکومت عراق بود.

 

هنگام حمله عراق، نیروهاى زیادى در خطوط پدافندى منطقه مهران حضور نداشت، اما به نظر مى رسید پس از تک هاى عراق به محور دربندیخان (۱۵ فروردین ۱۳۶۵)، سومار (۲۲ فروردین ۱۳۶۵)، فکه (۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۵) و حاج عمران (۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۵) که به جز حاج عمران، در تمام تک هاى پیش از آن، به طور کامل موفق بود، باید آمادگى نسبى براى مقابله با حمله عراق تدارک مى شد، اما چنین نشد و عراق توانست شهر را تصرف کند.

 

در پى آن بلافاصله نیروهاى تیپ امیرالمؤمنین (ع) از لشگر ۵ نصر (سپاه پاسداران)، در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۵ در منطقه نمه کلان بو با دشمن درگیر شدند و پس از چند روز نبرد، تیپ ۲۱ امام رضا (ع) و لشگر ۴۱ ثارالله (ع) (از سپاه پاسداران) در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۵ ارتفاعات ۳۰۷ ،۳۱۰، ۳۴۵ ، ۳۳۰ و تپه رضا آباد از مجموعه ارتفاعات نمه کلان بو را آزاد کردند.

 

حمله یگانهاى سپاه در این محور با این هدف انجام گرفت که از استقرار عراق بر روى ارتفاعات حساس منطقه و تسلط بر تنگه کنجان چم جلوگیرى کنند.

 

در این درگیریها ۷۰ تن از رزمندگان سپاه شهید، ۶۶۶ تن مجروح، ۱۳۳ تن مفقود و هشت تن اسیر شدند. در حمله عراق و تصرف شهر نیز از نیروى زمینى ارتش ۹ تن شهید، ۱۸۰ تن مجروح، ۹۸ تن مفقود شده و ۴۰ تن به اسارت دشمن درآمدند.

 

علاوه بر این، بیشتر تجهیزات و سلاحهاى سنگین و نیمه سنگین یگانهاى ارتش از جمله توپهاى ۲۰۳ میلى مترى و شمار زیادى تانک، نفربر و خودرو به غنیمت دشمن درآمد.

 

ضرورت آزادسازى مهران و تاکیدات مکرر امام خمینی بر این امر

 

پس از اشغال مهران، ارتش عراق خود را براى تک در مناطق دیگرى آماده کرد و احتمال داده مى شد سومار و قصر شیرین نیز به دست دشمن سقوط کند که چنین رویدادى قابل پذیرش نبود و ضرورت داشت این تلاش دشمن به گونه اى مقتضى خنثى شود. افزون بر این، حضرت امام نیز به طور مکرر مسئله شهر مهران را پیگیرى مى کردند، لذا طرح ریزى عملیات آزادسازى مهران به سرعت آغاز شد.

 

آزاد سازی مهران

 


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز ,
:: برچسب‌ها: دفاع مقدس , مهران , عملیات ها ,
:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/03/04

همت از فتح خرمشهر میگوید

حاج همت

به گزارش فرهنگ نیوز ، خرمشهر، شقایقی خونرنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد؛ داغ شهادت؛ شهادت مردانی که از خانه تن را رهایی یافتند. در ایامی که خون حماسه‌آفرینان بر این شهر می‌خروشد، راز رهایی این شهر را از چنگال دژخیمان به روایت شهید «محمدابراهیم همت» قائم‌مقام فرماندهی تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) می‌خوانیم:

وقتی ارتش عراق خرمشهر را اشغال کرد، مستشاران روسی و آمریکایی به پیشنهاد صدّام، طرح بیست ساله دفاع از خونین‌شهر را طرح‌ریزی و اجرا کردند و در این طرح، میادین وسیع مین، احداث کانال‌ها و خندق‌هایی در دور شهر و تمام پیش‌بینی‌های بازدارنده برای ادامه اشغال خرمشهر انجام شده بود؛ به طوری که سه رده خاکریز (دژ اول، دژ دوم و خاکریز مارد از کارون تا جاده آسفالت اهواز ـ خرمشهر) و از جاده آسفالت تا شلمچه هم یک خاکریز ممتد شرقی غربی احداث کرد.

همین استحکامات سبب شده بود که دشمن حتی احتمال از دست رفتن خونین شهر را به مخیله‌اش راه ندهد؛ چرا که پشت او گرم بود به این استحکامات و نیروهایی که در شهر چیده بود. فقط در اطراف کانال دور خونین شهر، دشمن با هفده گردان پیاده - غیر از گردان‌های تانک‌اش - حفاظت می‌کرد. از اینرو، تصور سقوط شهر هم به مغز عراقی‌ها خطور نمی‌کرد.

برادران عزیز، بسیجیان باایمان! به خدمت شما عرض کنم که در آن وضعیت بحرانی، بعد از آن همه درگیری، دیگر مغزها خسته شده بود! یعنی برای مرحله سوم عملیات «الی بیت‌المقدس» هیچ کدام از فرماندهان نمی‌دانستند چه تصمیمی بگیرند. با آن شرایطی که پیش آمده بود، تردید داشتند که آیا داخل خونین شهر بشوند یا نشوند؟ از طرف دیگر، چون تلفات داده بودیم، کیفیت نیروهایمان به شدت افت کرده و همین امر باعث شده بود که همه ما دو دل شویم که آیا به داخل خونین شهر برویم یا نرویم؟ اگر برویم، آیا ضربه نخواهیم خورد؟

دیگر هیچ کس قدرت تصمیم‌گیری نداشت. تا این که قرار شد برادران عزیزمان محسن رضایی و صیّاد شیرازی به محضر حضرت امام شرفیاب بشوند. این دو برادر خدمت امام رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرمشهر دارای چنین سختی است. ما هر چه پیش‌بینی می‌کنیم، می‌بینیم نیروی ما برای اجرای مرحله نهایی عملیات کافی نیست.

استحکامات دشمن فوق‌العاده زیاد است و ما نمی‌توانیم به او حمله کنیم؛ ولی باز در عین حال قادر به تصمیم‌گیری نهایی هم نیستیم. شما نظر بدهید که ما چه باید بکنیم؟ حمله بکنیم یا نکنیم؟ تمام این صحبت‌ها را که مطرح کردند، امام در جواب آنها فرمودند «تا توکل‌تان چقدر باشد!»

در این لحظه برادران ما -رضایی و صیاد شیرازی - دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کل فرماندهان لشکرها و تیپ‌ها را احضار کردند و به آنها گفتند ما مسایل و مشکلات‌مان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند «تا توکّل‌تان چقدر باشد!» این موضوع در روحیه برادرها خیلی تأثیر گذاشت و باعث شد تا آنها با توکل به خدا، خودشان را برای اجرای مرحله سوم عملیات آماده کنند.


:: موضوعات مرتبط: ولایت مداری , شجاعت و مقاومت , خاطرات و داستان ها , کارنامه عملیات ها , وقایع و حوادث , مناطق حماسه ساز , تصاویر شهدا , سرداران ,
:: برچسب‌ها: خاطرات جبهه , فرهنگ جبهه , سرداران , عملیاتها ,
:: بازدید از این مطلب : 148
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/03/03
نگاهی به عملیات بیت المقدس - به بهانه سالگرد فتح قهرمانانه خرمشهر
========================================


http://www.aviny.com/Occasion/Enghelab_Jang/3Khordad/83/Beitolmoghaddas/beitolmoghaddas1.jpg

در حالی كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهم ترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن ایران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی می شد، آزاد سازی این شهر می توانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی بر متجاوز و اثبات برتری نظامی اش باشد.



بر همین اساس، با توجه به این كه منطقه عمومی غرب كارون آخرین منطقه مهمی بود كه هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از یك سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز كه طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتح المبین قطعی و مسجل می پنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح المبین، در حالی كه قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت می شد، به تمام یگان های تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.

[لینک]
 

:: موضوعات مرتبط: کارنامه عملیات ها , مناطق حماسه ساز , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: خرمشهر , عملیات بیت المقدس , عملیات ها ,
:: بازدید از این مطلب : 124
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
نگاهم " یـــــاد یـــــــاران " کـرده اینک دلمـــ ســـر در گـریــــــبان کرده ا ینک غمـــ و فریــــاد من از این و آن نیست دلم " یـــاد شـــــهیدان " کـــرده اینک ===================== چه بسیار فرق است بین " یا حسین " گفتن و " با حسین " بودن ! همۀ کوفیان " یا حسین " گفتند اما اندکی از آنان " با حسین " ماندند ... و عاقبت بجای حسین ، سرش را بالا بردند...
منو اصلی
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه