یادی که در دلـــــها هــرگـز نـمی مــیرد یاد شهیدان است

منوی کاربری


عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

Up Page
جنگ دفاع مقدس وصیت شهدا
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 417
:: کل نظرات : 111

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 8

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 317
:: باردید دیروز : 82
:: بازدید هفته : 816
:: بازدید ماه : 2,216
:: بازدید سال : 9,559
:: بازدید کلی : 162,437
تشکر

ممنونم که به این یادمان شهدا سر زدید .


تشکر میکنم اگه نــــــظر هم بدید .


السلام علیک یا صاحب الزمان

معرفی وبلاگ مذهبی

ضمن سپاس و تشکر از حضورتان


لطفا بقیه وبلاگ های بنده را ببینید:


1 - وبلاگ نـــ ــــــ ــــور ( مذهبی جامع )


2 - وبلاگ ال یاسین ( مذهبی عمومی )


3 - وبلاگ مشـــکوة ( تخصصی قرآنی )


4 - یاد یـار مـهربان ( تخصصی مهدویت )


      منتظر حضور سبزتان هستم




شلمچه ، قبله گاه عشاق

اولین ساعات زیارتگاه شلمچه 


السلام علیکم یا انصار ابی عبد الله الحسین و رحمة الله و برکاته




عاشقان عاشق بلایند.
دُرَّ حیات در احتجاب صدف عشق است
و آن را جز در اقیانوس بلا نمی توان یافت؛
در ژرفای اقیانوس بلا .
عاشقان غواصان این بحرند و اگر مجنون نباشد چگونه به دریا زنند ؟

1334866346866754.gif

نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/02/06

 

پـــ ــســـ ـــت ثــــ ـــــابـــ ــــت


:: موضوعات مرتبط: وصیت شهدا , سیره شهدا , نام آوران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 541
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 56
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1397/08/03
114698_orig.jpg

اربعینی ها
یادتان باشد که ستون به ستون را
مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید

اربعینی ها
وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد،
یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان می نوشتند :
یا زیارت یا شهادت

اربعینی ها !
میان ِ هروله های بین الحرمین ،
یاد کنید از شهـــــــدایی که
در آرزوی زیارت ِ شش گوشه ی اربابـــ پرپر شـــدند...

اربعینی ها
نمیدانم از کدام مرز میگذرید ! اما ؛
یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای
مهران ... چذابه ... حاج عمران ...
شلمچه ... .سردشت......
مدافعین حرم....

شما به نیت کدام شهید قدم برمی دارید؟!

نائب الشهید یعنی
همرنگ شهدا شدن
هم قدم شدن با شهدا
هم قدم شدن با اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا

زیارت به نیابت از شهیدان


:: موضوعات مرتبط: درس های جبهه , معنویت و عبادت , عشق و عرفان , فرهنگ و ادب , شعر و دلنوشته , پیام شهید , سیره شهدا , تداوم ایثار , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , نگارستان خون , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , سیره شهدا , فرهنگ جبهه , شهدا و امام حسین ,
:: بازدید از این مطلب : 157
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
جمعه 1396/04/30
1403780509417091_large.jpg

آنها چفیه داشتند ...... تو چادر داری

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...

تو چادر می پوشی تا زهرایی زندگی کنی...

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...

 تو چادر می پوشی تا از نفَس های آلوده دور بمانی...

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...

 تو چادر می پوشی تا از نگاه های حرام پوشیده باشی ...

آنان چفیه را سجاده می کردند و به خدا می رسیدند ...

 تو با چادرت نماز می خوانی تا به خدا برسی ...

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...

تو  وقتی چادری می بینی یاد زخم پهلوی فاطمه (س)  می افتی ...

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرت امانت داده اند...

تو چادر سیاهت را محکم می پوشی تا امانتدار خوبی برای آنان باشی ..

 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگ و ادب , شعر و دلنوشته , جملات حماسی , پیام شهید , سیره شهدا , حماسه سازان , بانوان ایثارگر , تداوم ایثار , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , نگارستان خون , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: سیره شهدا , شعر و دلنوشته , در مسیر شهدا , درس های جبهه , فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 35
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1396/01/27

فاطمه (دختر شهید عماد مغنیه) می گوید:

مادر من یک زن فوق العاده است، خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند ...
همه ی ما را مادر آرام کرد، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم،
خطاب به جنازه بابا گفت؛
الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند...
همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم.
بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند ...

خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور ...
دلم سوخت وقتی برادرم جهاد را دیدم ...
مثل بابا شده بود ...
خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها ...
تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم ...
باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد.
وقتی صورت جهاد را بوسید گفت:
ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده؛
البته هنوز به ارباً اربا نرسیده ...
باز خجالت آراممان کرد ...


:: موضوعات مرتبط: روایت ایثار , خاطرات و داستان ها , پیام شهید , سیره شهدا , حماسه سازان , سرداران , نام آوران , بانوان ایثارگر , تداوم ایثار , خانواده ایثارگران , شهدای جهان اسلام , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , نگارستان خون ,
:: برچسب‌ها: خانواده شهدا , شهدای جهان اسلام , سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 56
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1393/11/09

 

رفاقت هم ، رفاقت به سبک شهدا... شهید هاشمی و شهید تورجی زاده


محمد رضا و رحمان هردو رفیق بودن بچه محل و عضو یک گردان و...باهم عقداخوت بسته بودن.

محمد فرمانده گردان بود و رحمان بیسیم چیش.اما رحمان تو کربلای 5 پرکشید و رفت...

محمد رضا خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی می خواست مداحی کنه اول دعا موقع گفتن بسم الله تا میگفت بسم الله الرحمن ....به رحمن که می رسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امونش نمیداد...

یه شب محمد تو مناجات سحرش داشت با رحمان صحبت میکرد...ناله می کرد و می گفت رفیق بنا نبود نامردی کنی و...

بالاخره نوبت محمد شد ، بعد از گذشت چند ماه از شهادت سید رحمان هاشمی محمدم آسمونی شد..

الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , توسل و مناجات , اخلاق اسلامی در جبهه , محبت و اخوت , خاطرات و داستان ها , وقایع و حوادث , سیره شهدا , نام آوران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: فرهنگ جبهه , سیره شهدا , یاد یاران , درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/10/07





سالهاي نه چندان دور همين نزديکي ها،مرداني در همسايگي ما زندگي مي کردند،که زندگي براي شان جدي ترين بازيچه بود.زندگي کردند، چون هيچ وقت اسير وذليل زندگي نشدند.زندگي مي کردند،چون معناي زندگي را فهميدند.


آنها آمدند تا زندگي کردن را به ما ياد دهند وما ياد نگرفتيم.


چشم دوختند در چشم ما وبا سکوت شان فرياد زدند،که جور ديگر هم مي شود زندگي کرد.آنها رفتند وما مانديم.رفتن آنها به رفتن يک ستاره ي دنباله دار مي ماندو ماندن ما به ماندن آب در مرداب روزمرگي ها،انگار که آن ها مانده اند و ما مي رويم.


امروز سربرداشته ايم و چشم دوخته ايم به دنباله ي آن ستاره، تامسيرش را گم نکنيم.






شايد روزي کسي از ما خواست به آنها بپيونديم......



 

:: موضوعات مرتبط: عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , خاطرات شهدا , در مسیر شهدا , فرهنگ جبهه , دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 132
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/06/30
افسران - ܔ ❀ مـــادری فرزنــــد خود را هدیـــــه کرد !


از یــــــک سو باید بمــــانیم تا آینــــده شهیــــــد نشـــــــود


و از ســــــوی دیــــــــگر باید شهیــــــــد شویم

 

تا آینــــــــــده بمانــــــــد؛



هم باید شهیــــــد شویــــــــــم تا فـــــــــــردا بمـانــــــد


و هم بایــــد بمانیــــــــم تا فردا شهیـــــــد نشـــود.



عجـــــــــــب دردی !


چه خـــــــــــــوب می شد امــــــــروز شهیــــــــد می شدیــــــــم


و فــــــردا زنـــــــده می شدیــــــم

 

تا دوبـــــاره شهیـــــــــد شویــــــــم.



جملاتی زیبا از شهید رجب بیگی




هدیه به روح شهـــــدای عزیــــز:


اللهــــم صل علــــی محمــــد و آل محمــــد وعجــل فرجهـــم


:: موضوعات مرتبط: مظلومیت و صبر , جملات حماسی , سخنان شهدا , سیره شهدا , نام آوران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: دلنوشته , فرهنگ جبهه , سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : باز مانده
دوشنبه 1393/06/03
 

http://s5.picofile.com/file/8114253584/AVINI.jpg

مرتضی دل‌بسته بود ناله‌های شبانه‌اش دردی جانکاه در دل داشت،که با هق‌هق گریه می آمیخت

سید بارها و بارها برایمان از شهادت گفت:

از رفتن به سوی نور، پرواز کردن، بـی دل شدن، سجده‌گاه خویش را با خون سرخ نمودن،
و راهی بـی پایان تا اوج هستی انسان گشودن.

به یاد دارم که در مورد زندگـی و مرگ گفت: زندگـی کردن با مردن معنـی مـی یابد، کلید ماجرا در مردن است، نه زندگـی کردن ...

◥چگونه مردن برایش مهم بود؛ و خداوند آرزویش را به سر منزل مقصود رساند ◣


476255_ZtT7w700.jpg

حضرت آیت الله خامنه ای:

آن روز ها دروازه ای به شهادت داشتیم و حال معبری تنگ

هنوز برای شهید شدن فرصت هست

دل را باید صاف کــرد ....
sidJcW_535.jpg

دلــــــــــ  نوشـت:

خدایـــــــا ... !

تو خود دلم را صـاف کن ...!

آمیـــن یا رب العالمین

:: موضوعات مرتبط: ولایت مداری , عشق و عرفان , سخنان ابرار , شعر و دلنوشته , سخنان شهدا , سیره شهدا , سرداران , نام آوران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: فرهنگ جبهه , یاد یاران , سیره شهدا , شهید آوینی , رهنمودها ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/05/05
6fd0af5c33889660a68f84803afc0b38-425
═══════════ ♥ೋღ☃ღೋ♥ ═════════════

با اینکه جانباز جبگ بودم نتونستم پسرم رو خوب تربیت کنم

کم کم نمازش رو هم ترک کرده بود!

هر وقت بهش میگفتم:چرا اینجوری میکنی ؟

میگفت: شما نسلت با من فرق میکنه ما رو درک نمیکنی!!

گفتم:حداقل به احترام من جانباز برا حفظ آبروی پدرت این کارا رو نکن!!

توجه ای نمیکرد!!

هر کاری کردم نشد

عصبانی رقتم سر قبر شهید زین الدین شروع کردم گریه کردن

بهش گفتم:

ببین آقا مهدی تو فرمانده ی من بودی من به فرمان تو اومدم جبهه
همون موقعی که میتونستم پیش پسرم باشم،
همون موقعی که متونستم تربیتش کنم تا اینجوری نشه

ببین آقا مهدی اگه درستش کردی که بازم نوکرتم
اگه نه که میرم همه جا جار میزنم که همه ی این چیزایی که میگید بی خود بوده!!

اون شب دیدم نصف شب چراغ اتاق پسرم روشن شد

رفتم پشت در دیدم صدایی نمیاد

برگشتم

شب دوم هم همینطور

شب سوم طاقت نیاورد رفتم تو دیدم داره نماز شب میخونه

تموم که شد گفتم پسرم چی شده که؟!!

گفت:

بابا هیچی نپرس فقط بدون کار خودت رو کردی!!

این شبا شهید زین الدین من و برا نماز شب بیدار میکنه!!

من پشت شهید زین الدین نماز میخونم!!


برای شادی روح شهــــــــــدا صلوات بفرستید.

:: موضوعات مرتبط: عجائب و امدادهای غیبی , عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , سیره شهدا , سرداران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: خاطرات شهدا , عجائب جبهه , سرداران شهید , شهید زین الدین , سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 105
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/04/20


همسرم! ملیحه جان

بسم الله الرحمن الرحیم
همسرم !
راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد…
ملیحه جان!
همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد…

ملیحه جان!
اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران – امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری…
ملیحه جان!
در این دنیا فقط پاکی، صداقت، محبت به مردم، جان دادن در راه وطن و عبادت باقی میماند! تا میتوانی به مردم کمک کن…

حجاب !!!
حجاب را خیلی زیاد رعایت کن.


اگر شده نان خشک بخور ولی دوستت، فامیلت، … را که چیزی ندارد و کسی که بیچاره است را از بدبختی نجات بده. تا میتوانی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن.
همیشه سنگین باش ، زود از کسی ناراحت نشو، از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر…

ملیحه!
باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی، همیشه با ایمان باشی، همیشه به مردم کمک کنی و به همه محبت کنی.
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست…



قسمت هایی از وصیت نامه شهید عباس بابایی…

:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , وصیت شهدا , سیره شهدا , سرداران , بانوان ایثارگر , خانواده ایثارگران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: وصیت شهدا , سرداران , شهید بابایی , درس های جبهه , فرهنگ جبهه , سیره شهدا , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 257
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/04/13

ahmad-motevaselian-2.jpg

 

حاج احمد در آخر صحبت‌هایش، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر شده بود،

 

گفت: خدایا! راضی نشو که حاج احمد زنده باشد

 

و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی مانده.

 

خدایا! اگر بنابراین است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را برسان!

 

دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت باشی

 

و بروی زیر رگبار گلوله عجیب نیست؟

 

آدم باید خیلی کله شق باشد که همه چیز را ول کند

 

و بزند به بیابان، میان بسیجی های خاکی.

 

حاج احمد متوسلیان را می گویم.

 

فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله



68.gif 125.gif 68.gif

 

haj-ahmad.jpg

 

حاج احمــــــــد...

دلـــــ دوکوهــه برایت تنگ است....

دلــــــ بسیجی ها، بی تو چرا دروغ! سخت می گذرد به ما!

این همه سخنران، هیچ کدامش تــــــــو نیستی....

این همه جبهـــــه، در هیچ کدامش تو نیستی....

این همه جنگ، جناب فـــــــــرمانده! نیستی، نیستی، نیستی!

بی تو ما «این عمار» شنیدیم باز هم از علی....

چقدر باید تلفـــــــــات دهیم تا برگردی پیشمان؟!

می شنوی… می بینی…


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , بصیرت و سیاست , شجاعت و مقاومت , شعر و دلنوشته , سخنان شهدا , سیره شهدا , سرداران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: سرداران , شهید متوسلیان , یاد یاران , دلنوشته , فرهنگ جبهه , سخنان شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/03/30

sikZFWtX_450.jpg


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , ولایت مداری , شجاعت و مقاومت , خاطرات و داستان ها , وقایع و حوادث , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , نگارستان خون , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , فرهنگ جبهه , درس های جبهه , خاطرات شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/02/05
39bbfea5f0d2d0a6999771a06542c519-425

و دستـــ هـا قلـم شـدنـد

تـا مـن امـروز...

آسـوده دست بـه قلـم شـدم!

:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , شعر و دلنوشته , جملات حماسی , سیره شهدا , عطر تفحص , شهدای گمنام , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , در مسیر شهدا , درس های جبهه , شهدای تفحص ,
:: بازدید از این مطلب : 187
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/01/22

-یک-لحظه.jpg


:: موضوعات مرتبط: بصیرت و سیاست , ولایت مداری , خاطرات و داستان ها , جملات حماسی , وصیت شهدا , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: سیره شهدا , درس های جبهه , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/01/09

siUQtEG5_535.jpg


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , بصیرت و سیاست , مظلومیت و صبر , شعر و دلنوشته , جملات حماسی , سیره شهدا , نام آوران , شهدای روحانی , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , سیره شهدا , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/01/09

 

شهادت داستان ماندگاری آنانی است که دانستند،

دنیا جای ماندن نیست...

به یاد طلبه بسیجی،شهید امر به معروف ونهی ازمنکر

"علی خلیلی"

او برسربیعتش ماند...


(فاطمیه فصل بیعت باعلی است)


140.jpg


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , نام آوران , شهدای روحانی , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/12/27

 

" دوکوهـــــــه " سین " ندارد اما !ساختمانهـایش ، سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ، با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ، با خدا سخن میگفتند..

 http://yekqadamtakhoda.persiangig.com/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF92/9.jpg

" فکـــــــــه " سین ندارد اما !سجده های بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ، سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند .

http://yekqadamtakhoda.persiangig.com/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF92/8.jpg

" شـــــــــرهانی " سین ندارد اما !سنگرهایش زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی.ره.با رمــــز " یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند..

 

" کانال کمیــــــــــــل " سین ندارد اما !سکــوی پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست..


http://yekqadamtakhoda.persiangig.com/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF92/7.jpg

" طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد اما !سه راه ِ شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ، پرستــــو شدند..

http://yekqadamtakhoda.persiangig.com/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF92/3.jpg

" ارونـــــــــــد " سین ندارد اما !ساحل ِ خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس،گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدند..


   http://yekqadamtakhoda.persiangig.com/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%20%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF/%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF92/2.jpg

" شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما !سرداران ِ بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا.س. فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند..

 

الهـــــــــــی !حــَــول حالَنـــــــــــا اِلی اَحسـَــنِ الحال ، بحــــق ِ شهـــــدا .. " آمین "


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , عشق و عرفان , جملات حماسی , مناطق حماسه ساز , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , مناسبت ها , مناطق عملیاتی ,
:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/12/23
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/12/16

اینجا سرزمین نور است

 

منزلگاه راهیان نــــــور

 

میگویند جایی است در زمین

 

اما من میگویم قطعه هایی است از بهشت 

 

مهبط مــــــــلائکة الله

 

معراج برترین های آخرالزمــــان ...

 

جای جایش مقدس است

 

مقدس تر از بهشت برین

11.JPG

 

             parpin_28090422.jpg

ادامه مطلب را ببینید


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , عشق و عرفان , شعر و دلنوشته , مناطق حماسه ساز , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا , زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , فرهنگ جبهه , درس های جبهه , در مسیر شهدا , راهیان نور , عکس جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/12/13


ساپورت پوشان دهه 60:
«رفقایی که سن و سالشان زمان ساپورت پوشیدنشان ، آن زمانی که هم سن و سال من و تو بودند. جوان بودند و زیبا…غواصی می پوشیدند البته فرقش این است که آن زمان قیمتش گران بود… اصلا گیر نمی آمد می گفتند اگر خواستید تیر بخورید. سرتان را جلو بگیرید نکند لباس پاره شود ها! جنازه های بیجانشان را از داخل لباس در می آوردند و جوان دیگری را ساپورت پوش می کردند …»

کربلا کعبه‌ی عشق است و منم در احرام 
شد در این قبله‌ی عشاق دو تا تقصیرم
دستم من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست کنم قربانی 
تا که تکمیل شود حج من و میقاتم


:: موضوعات مرتبط: درس های جبهه , معنویت و عبادت , ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , شعر و دلنوشته , جملات حماسی , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: فرهنگ جبهه , یاد یاران , درس های جبهه , در مسیر شهدا , جنگ , جنگ نرم ,
:: بازدید از این مطلب : 154
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/11/04

در دلم غوغاست ، شورشی بر پاست
یاد یاران حزب روح الله ست
یادگار خاک ، استخوان و پلاک
بعدتان ماندیم ، با دلی غمناک
دل من شبهای جمعه وقتی که پر شور میشه
فاتحه میدم و دل من سراسر از نور میشه
وا ویلا وا ویلا آی شهدا، آی شهدا
وای خدایی ها ، کربلایی ها
یادگار شما ، شیمیایی ها


صحن دل شده تنگ ، در زمونه ی ننگ
می وزه امشب ، نسیم جبهه و جنگ
یاد کرببلای ایران دل من در طلاتمه
یاد درگیریا بخیر ، سر سربند فاطمه
وا ویلا وا ویلا آی شهدا، آی شهدا
میر حزب الله ، نسل ثارالله
جان فدای تو، من العسل اهلا

دل شد آینه ای، یار دیرینه ای
می تپه دل من ، به عشق خامنه ای
مدعی تو ببین منو ، اگه می خوای بشناسییم
اگه ولایت سیاسیه !!! آره من یک سیاسی ام


:: موضوعات مرتبط: بصیرت و سیاست , ولایت مداری , شجاعت و مقاومت , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , دلنوشته , فرهنگ جبهه , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1392/11/02

برای مشاهده این تصویر نیاز به دل و جیگر دارید + عکس

 

گوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود

چشم و گوشمان که باز نشد هیچ، بماند!

شرمنده ی ایثارتم شديم جوانمرد

 

خوشا به حال آنان که پروازشان اسیر هیچ قفس نشد

 

و هیچ بالی اسیر پروازشان نساخت...

 

 

خوشا به حال آنان که از رهایی رهیدند

 

و  بال  وبال جانشان نشد

 

خوشا به حال آنان که...

 

خوشا به حال ما، اگر شهید شویم


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , عکس شهدا , در مسیر شهدا , دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/10/24


نه........این قرارما نبود


ما خون دلها خورده ایم ،

قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!



من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ،

بعضی ها
امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند

و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!



من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم

و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !



من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ،

بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده

و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , شجاعت و مقاومت , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , در مسیر شهدا , فرهنگ جبهه , تهاجم فرهنگی ,
:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/10/21

همت همت مجنون
حاجی صدای منو میشنوید 
همت همت مجنون 
مجنون جان به گوشم
حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر 
محاصره تنگ تر شده ...
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند ....
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند....
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره ...
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده ...
همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان


فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ....
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه
ولی کو اخوی گوش شنوا...
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه.......
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ....
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه  
کمک می خوایم حاجی .......
به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند

داری صدا رو.......
همت همت مجنون.......



:: موضوعات مرتبط: مظلومیت و صبر , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , سرداران , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: دلنوشته , جنگ نرم , یاد یاران , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 218
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1392/10/18
آنان چفیه داشتند..

آنان چفیه داشتند... من چادر دارم....

من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است...اما چادر از چفیه بهتر است....

آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند...من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم...

آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود...

من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم...

آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند...

من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم...

آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ...

من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم...

آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند ...

من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم...

آنان با چفیه گریه های خود را می پوشاندند...

من در مجلس روضه با چادر صورتم را می پوشانم واشک هایم را به چادرم هدیه می دهم...

آنان با چفیه زندگی می کردند... من بدون چادرم نمی توانم زندگی کنم...

آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند...

من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم

 

منبع : وبلاگ من یک فرشته ام


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , عشق و عرفان , مقالات و گفته ها , شعر و دلنوشته , جملات حماسی , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: دلنوشته , سیره شهدا , فرهنگ جبهه , درس های جبهه , یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 119
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1392/10/11


نماز پرچم اسلام است

رمز تسلیم نشدن ما

رمز نترسیدن ما

رمز شهادت طلبی ما

رمز ماندگاری ما

و خلاصه همه چیز ما نماز است

این را حسین (ع) بما آموخت ...

آنگاه که شب عاشورا را برای نماز مهلت گرفت

و ظهر عاشورا نماز جماعت اقامه کرد ...

:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , عشق و عرفان , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: دزس های جبهه , فرهنگ جبهه , یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/10/06

52915783288801932688.jpg

حــاجــی چــنــد ســالــی اســت کـــه جـنــگ تــمام شده و ایــن روزهــا..!

دیگــر شـمــا را بــدســـت فــرامـــوشــی سپــردیم..!؟

.
 
ادامه مطلب را ببینید

:: موضوعات مرتبط: مظلومیت و صبر , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , سرداران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , نگارستان خون , تصاویر شهدا , عکس دفاع مقدس , زوار و زیارتگاهها و راهیان نور , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: فرهنگ جبهه , جنگ نرم , یاد یاران , دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/09/16

در مسیر شهدا

shalamche-7.jpg

در راه بازگشت به دزفول میرسیم اتوبوس برای نماز نگه داشته است پیاده میشویم ، مجبوریم مسیری را پیاده روی کنیم تا به مسجد برسیم فکر میکردم اینجا شهر جنگ زده است و بوی شهدا را میدهد برای بسیجیان احترام قائلند برای شهدا احترام فائلند یک ماشین از کنارم رد میشه صدای موسیقی من را از حال هوای فکه بیرون می آورد خدایا این گوش ها عادت کرده به صدای زیارت عاشورا به دعای عهد تحملم کم شده جلوتر میرم یکی متلک میندازه سلام علیکم خواهر دلم برای شهدا تنگ میشود دلم هوای شلمچه میکند سعی میکنم چفیه ام را بپوشانم طاقت بی احترامی به شهدا را ندارم بغض گلویم را فشار میدهد جلوتر میروم قیافه های رنگ و وارنگ فشن ، خدایا من ریه هایم یک هفته به بوی خاک به بوی شهدا عادت کرده طاقت این بوهای عطر تند و تیز را ندارد این چشمها به وسعت بیابان به رنگ خاک عادت کرده چطور با مغازه های رنگ و وارنگ سیرش کنم؟  دلم هوای پادگان حمیدیه میکند آخر خانه من آنجاست  مشهد نیست خونه ی من شلمچه است فکه است طلائیه است فرش من رمل های فکه است سقفم آسمان شلمچه است روشنائی خانه ام غروب دلگیر شلمچه است من مجنون شده ام طاقت شهر را ندارم نمیتونم برگردم دلم برای فکه پر میکشد این گوش ها عادت کرده است با زیارت عاشورای پادگان حمیدیه از خواب برخیزد ، خدایا من یک هفته با شهدا بودم همه یکی بودیم چطور میتوانم دل بکنم دل نکنده ام من گوشه ای از دلم را توی شلمچه جا گذاشتم گوشه ی دیگرش را طلائیه گوشه ی دیگرش را بین نیزار چزابه گوشه ی دیگرش را روی پل کرخه جا گذاشتم نگران دلم نیستم سپردمش به شهدا و آمدم اما حالا من مانده ام با یک دنیا خاطره و یک دنیا دلتنگی من جسمی بیزار از شلوغی شهر را به مشهد میبرم کاش میشد همیشه نماز ظهر را در فکه اقامه کرد کاش میشد همیشه حاج آقای بنفشه برایمان از غربت امام زمانمان بگوید یا به قول خودش مهدی جانمون بلکه باور کنیم او تنهاست خدایا دلم برای صدای حزن انگیز حاج آقا تنگ خواهد شد دلم برای گل و لای شلمچه بعد از باران رحمت الهی تنگ شده دلم برای چادر خاکی ، دلم برای چفیه دلم برای دوستان مهربانم که بوی شهدا گرفته بودند، دلم برای پرچم یا زهرای فکه ، دلم برای بی غذایی ها ، دلم برای سحر خیزی  ها، دلم برای نواهای آهنگران وقتی از پادگان بعد از نماز صبح شروع به حرکت به سمت مناطق میکردیم تنگ خواهد شد .

منتظریم کی شب حمله فرا میرسد …

دلم برای همه ی سختی ها تنگ خواهد شد ، دلم برای گرمای سوزان فکه ، دلم برای باران رحمت شلمچه که خوب شستمان ،  دلم برای  بوی نم پتو های پادگان حمیدیه ، دلم برای بدون کفش راه رفتن ها تنگ خواهد شد ، توی شلمچه باران که شروع شد سرم را رو به آسمان گرفتم ظلمات بود یکی از آن دانه درشت هاش آنچنان به صورتم خورد که به خود آمدم شاید دست همین شهدا بود بلکه از خواب غفلت  بیدارم کنند  و من هیچ وقت در زندگی ام به این اندازه شاد نبودم، خدایا من چطور این همه سال توی شهر زندگی کردم شهدا چه عشقی کردید دست من رو هم بگیرید آیا بار دیگر این چشم ها گنبد طلایی طلائیه را خواهد دید؟

10_8809070330_L600.jpg

حاج آقا تو فکه به بچه ها  میگفت خواهرم بلند شو گریه نکن انشاالله سال دیگه دوباره میطلبن بچه ها به شهدا قول بدید بچه ها شهدا را فراموش نکنین به یاد 3 سال پیش افتادم که همین قول ها رو به شهدا دادم ولی فراموش کردم عهدم قولم رو شکستم خجالت کشیدم روم نمیشد دوباره قول بدم ولی دادم آخه حاج آقا می گفت شهدا زنده ان و دستشون رو دراز کردن به سمت ما تا هر کی میخواد دستش رو بگیرن دستم رو گذاشتم تو دستشون و بلند شدم.

چقدر دل کندن از فکه سخته چند قدم بر میداریم دوباره به پشت سرمان نگاه میکنیم ، یکی این گوشه یکی گوشه دیگه با خاک نجوا میکنه با شهدا خداحافظی میکنه یکی دیگه داد میزنه یکی میگه نمیتونم دل بکنم یکی دیگه داره پشت تلفن ضجه میزنه برای یکی دیگه توضیح میده که کجاست ، یکی رفته سجده یکی نمیتونه رو پاهاش وایسته  بالاخره سوار اتوبوس شدیم وداع کردیم چقدر بچه ها فرق کردن دیگه سر جا با هم دعوا نمیکنن با هم مهربون تر شدن بوی شهدا گرفتن آخه

رسیدیم مشهد چقدر من اینجا غریبه ام این خانه چقدر برای من غریب است همه چیز برایم کوچیک و بی اهمیت شده اینجا دنیای واقعی نیست واقعیت شلمچه است حتی از این دنیای اینترنت هم بیزارم ، خانه من جنوب بود.

 از طرف حوزه  بسیج برام اس ام اس اومد :

 به مشهد خوش آمدید ، اکنون شهدا به نظاره نشسته اند تا حافظان خونشان را بنگرند .


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , بصیرت و سیاست , عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , مناطق حماسه ساز , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسب‌ها: راهیان نور , خاطرات جبهه , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/08/30

چه زیباست

 

بجای اینکه بگوییم

 

شهدا شرمنده ایم

 

بگوییم

 

شهدا بسیجی هستیم .

 

بی گمان

 

شهدا از این جمله خوشحال میشوند .

 

هفته بسیج

 

بر سبز دلان سرخ بال مبارک باد .


:: موضوعات مرتبط: بصیرت و سیاست , شعر و دلنوشته , جملات حماسی , سیره شهدا , بسیج و سپاه , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: بسیج , سیره شهدا , مناسبت ها , دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/08/28

بسم رب الزهراء(س) و الشهداء و الصدیقین

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
سوره احزاب ؛ آبه ۲۳ 


از مومنان مرداني هستند که به پيماني که با خدا بسته بودند وفا کردند
بعضي بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضي چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نکرده‏ اند. 

 

عجب است عکس شهدا را می بینیم وعکس شهدا عمل میکنیم


:: موضوعات مرتبط: آیات و روایات , سیره شهدا , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: شهدا , آیات و روایات , عکش شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 133
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/08/10

 

بابای تو بابای همه شد دخترک مغموم ...

اشک هایت را پاک کن

بجایشان اشک شوق بریز

چون بابایت کربلا رفته . پیش امام حسین ...

او هم از سفر برمیگرده

وقتی مسافرمون بیاد ...

بله . بابا با امام زمان میاد . در رکاب آقا ...

غصه نخور نازنین ... اگر بعضی ها معنای سفر را نمی فهمند

اما خدا بمن گفت

بابایت نمرده است ... باور کن .

ما می میریم اما بابا زنده می ماند تا همیشه ...

 

 


:: موضوعات مرتبط: شعر و دلنوشته , سیره شهدا , خانواده ایثارگران , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: دلنوشته , یاد یاران , خانواده شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 165
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/07/12


یكى از اصحاب امیرالمومنین (ع) در جنگ جمل به ایشان گفت: دوست داشتم برادرم این جا بود و میدید چگونه خداوند شما را بر دشمن پیروز نمود. او نیز خوشحال و به اجر و پاداش نایل میشد.

امام (ع) فرمود:
آیا قلب و فكر برادرت با ما بود؟

گفت : آرى !

امام (ع) فرمود: بنابراین او نیز در این جنگ همراه ما بوده است.
آنگاه افزود: نه تنها او بلكه آنها كه در صلب پدران و در رحم مادرانشان هستند، اگر در این نبرد با ما هم فكر و هم عقیده باشند، همگى با ما هستند كه به زودى پا به جهان گذاشته و ایمان و دین به وسیله آنان نیرو مى گیرد.
نهج البلاغه - خطبه 12

:: موضوعات مرتبط: ولایت مداری , آیات و روایات , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: آیات و روایات , فرهنگ جبهه , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/07/04

 این مطلب توسط یکی از بینندگان عزیز وبلاگ در نظرات درج شده بود . برای اینکه بهتر بتوانیم احساس یک مادر ، همسر و فرزند چشم انتظار را درک کنیم ، این نوشته را تقدیم تان میکنم . خدایا ما را شرمنده شهدا نفرما ...

سالها از نزدیک شاهد اشکهای مادربزرگم بودم که در انتظار آزادی پسر اسیرش هر روز (آهنگ ای گل ناز من افتخاری ) را گوش میداد و اشک میریخت اسم این کاست را گذاشته بود نوار دایی ممد
ولی حتی عمرش قد نداد تا اسنخوانها و پلاک پسرش را بعد از سالها انتظار تحویل بگیرد
اخه دایی محمد ما خیلی مظلومانه و یک دفعه نا پدید شد ،تا چند سال حتی اسمش در لیست اسرا هم نبود
بعد از چند سال توی یک فیلم از صلیب سرخ ایشان را لابلای اسرای ایرانی دیده بودند ولی هنگام آزادی اسرا باز هم آزاد نشد و اصلا" (عراقیها ) گفتند اسیری با این مشخصات وجود نداشته است
 چند سال بعد از آزادی اسرا یک پلاک و چند تکه استخوان به ما تحویل دادند که البته همسرش باور نکرد که او محمد است ...
آخرین روزی که برای مرخصی پیش خانواده اش آمده بود محرم بود (و خانمش باردار ) . سفارش کرده بود نام فرزند تو راهی را اگر پسر بود (نام خودش+نام امام حسین )
بگذارند یعنی محمد حسین
حالا سالهاست از این ماجرا میگذرد و محمد حسین برای خودش مردی شده مردی که هرگز رنگ پدر را ندید
و همسری که جوانیش را به پای بزرگ کردن چهار بچه اش گذاشت و هنوز هم در انتظار آمدن محمد است !


:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , عشق و عرفان , خاطرات و داستان ها , سیره شهدا , عطر تفحص , شهدای گمنام , جانبازان و آزادگان , خانواده ایثارگران , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: خاطرات شهدا , آزادگان , یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 15
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/07/02
shahadat.jpg

سرمشق های آب بابا یادمان رفت

 

رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت

 

از روی کوکب بارها املا نوشتیم

 

اما حسین فهمیده ها را یادمان رفت

 

از روستا گفتیم و از صدق و صفایش

 

اما صفای جبهه ها را یادمان رفت

 

هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان

 

اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت

 

شعر خدای مهربان را حفظ کردیم

 

اما خدای مهربان را یادمان رفت


:: موضوعات مرتبط: شعر و دلنوشته , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: اشعار , یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1392/06/24

دوکوهه

شاید تقدیر اینطور رقم خورده

خدا رحمت کنه شهید زین الدین رو گفته بود:


بچه ها همانطور که ما امروز به حال شهدای صدراسلام

غبطه میخورم روزی خواهدآمد کسانی به حال شما

غبطه خواهندخورد روزی می آید یه عده ای ناله می کنن چرا زمان

شما نیستند قدر این دوران رو بدونید

حالا مصداق دل ماست غبطه می خوریم به اون دوران


جاموندیم چه جاموندنی...اما ناامید نیستیم


شاید خدا برای ما یه دوکوهه دیگه در نظر داره


مگه آوینی نگفت:


دوكوهه،آیا دوست داری پادگان یاران امام مهدی نیز باشی؟

پس منتظر باش.ما هم منتظریم ...

:: موضوعات مرتبط: جملات حماسی , مناطق حماسه ساز , سخنان شهدا , سیره شهدا , سرداران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , عکس دفاع مقدس ,
:: برچسب‌ها: دو کوهه , یاد یاران , شهدا , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 115
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/06/21

 

به نام خدا

 

 

من می‌خواهم در آینده شهـــــید بشوم.


 

 برای این که معلم  جلوی خنده‌اش را بگیـــــره...


پرید وسط حرف مهدی و گفت: ببین مهدی جان!


موضوع انشاء این بود که در آینده می‌خواهید چه کاره بشین.


باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی.


مثلاً، پدر خودت چه کارست؟

 

 

آقا اجازه! شهید شده...

..


بابای این بچه واسه ارامش امروز من و شما شهید شد!!!!!


ایا حق این بچه رو ادا کردیم؟؟؟؟؟

 

"خواهرم حجابت ...برادرم نگاهت"

..


:: موضوعات مرتبط: ایثار و فداکاری , مظلومیت و صبر , خاطرات و داستان ها , شعر و دلنوشته , خانواده ایثارگران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: دلنوشته , یاد یاران , خانواده شهدا , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1392/06/06
siBTbt_535.jpg


برای فشردن کلید های کامپیوتر وضـــو بگیر

و با نیت قربتـــــــ الی الله مطلب بنویس .

بدون که تو مصداق و ما رمیتـــــ اذ رمیتــــ ... هستی

شما در شبهای تاریک جبهه سایبری از میدان میـــــن گناه عبور می کنید.

مراقب باشید، به شهــــــدا تمسک کنید

بصیـــــرتتون را بالا ببرید که ترکــــش نخورید.

رابطه خودتونو با خـــــدا زیاد کنید.

با اهل بیــــت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان آنها باشید


:: موضوعات مرتبط: شعر و دلنوشته , جملات حماسی , سیره شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , در مسیر شهدا , عکس های متفرقه ,
:: برچسب‌ها: جنگ نرم , در مسیر شهدا , بصیرت ,
:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/06/02

گفتم کلید قفل شهادت شکسته است!

یا اندر این زمانه، در باغ بسته است؟

خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست!

در بسته نیست بال و پر ما شکسته است!

**************************
بدی کردیم، خوبی یادمان رفت
ز دلـــها لای روبی یادمـان رفت


به ویـــلای شمالی خـو گرفتیم
شهـــیدان جنـوبی یـادمان رفت

اگر می خواهید در روز قیامت روسفید باشید...

نگذارید دلاوریها و رشادتهای شهیدان به فراموشی سپرده شود.

                                                         شهید بیوک آقا صوابی

:: موضوعات مرتبط: شعر و دلنوشته , وصیت شهدا , جوانان نسل سوم , در مسیر شهدا , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: اشعار , یاد یاران , شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1392/05/30

 


در شب بعد مجددا شهید به خواب خواهر می آید و می گوید نمی خواهی مرا ببینی من منتظرت هستم و مشخصات جنازه بی سر قبر وسط را به او می دهد خواهر صبح اقدام به پرس وجو می کند و مطلب را با سپاه پاسداران درمیان می گذارد و پس از بررسی و یافتن همرزمان شهید و جویای نحوه شهادت او، قبر شهید مورد تایید واقع می شود و او شهید حمید رضا ملاحسنی است.

شهید ملاحسنی

به گزارش سرویس فرهنگی جهان نیوز، شهید حمید رضا ملا حسنی در تاریخ ۰۵/۰۵/۱۳۴۴ در یکی از مناطق جنوب غرب تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و پس از گذراندن مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی مقطع متوسطه قبل از اخذ دیپلم و با حمله ور شدن آتش جنگی که صدامیان کافر به را ه انداخته بودند، عزم خود را جزم می کند تا به هر نحو ممکن در مناطق جنگی حضور پیدا نماید .لذا در لشگر ۲۷ محمد رسول الله و در گردان عمار سازماندهی شده و خود را آماده عملیات نماید و در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنجوین عراق در تاریخ ۱۲ /۰۸ / ۱۳۶۲ مفقود الاثر می گردد.

سالها بود خانواده منتظر بودند. ۲سال پیش برادران شهید می خواستند مقبره ای را به صورت نمادین برای ایشان بر پا کنند که شهید به خواب برادر می آید و می گوید دست نگه دارید. بعد از ۲ سال شبی خواهر شهید در خواب می بیند که در منطقه پونک خیابان سردار جنگل تشییع پیکر شهداست و شهید ملا حسنی هم حضور دارد از او می پرسد شما اینها را شفاعت می کنید. سپس می گوید من حتی کسانی که در پیاده رو راه می ورند وبرای تشییع هم نیامدند هم شفاعت می کنم.

خواهر شهید همیشه سر مزار شهید احمد پلارک (که او نیز از شهدای گردان عمّار می باشد ) می رود ( شهیدی که از مزارش بوی عطر پراکنده می شود ) در یکی از روزها در قاب بالای سر مزار در یک عکس برادر خود را کنار شهید پلارک می بیند که بالای سرش علامت ضربدری وجود دارد. پس از بررسی خانواده شهید پلارک را جویا می شود. خانواده ایشان می فرمایند که شهید پلارک هر کدام از دوستانشان که به فیض شهادت نائل می شدند بالای سرشان یک ضربدر میزد معلوم گردید که شهید ملاحسنی از دوستان و همرزمان شهید پلارک بوده.

http://www.jahannews.com/images/docs/000307/n00307676-t.jpg


خواهر شهید ملاحسنی بر سر مزار شهید پلارک او را به بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) قسم می دهند که به برادرم بگو یه نشانه ای چیزی از خودش به ما بدهد.

خواهر شهید دل شکسته و چشم انتظار برادر شهید مفقود الاثر خودرا در خواب می بیند و او به خواهر می گوید نمی خواهی مرا ببینی، من که برای دیدار شما آمده ام. خواهر می گوید کی؟ شهید به او می گوید در پارک نهج البلاغه سه شهید دفن کرده اند. قبر وسطی مربوط به من است خواهر از خواب بلند می شود و تعجب می کند که این چه خوابی است که بعد از ۲۷ سال برادر شهیدش به خواب او می آید. در شب بعد مجددا شهید به خواب خواهر می آید و می گوید نمی خواهی مرا ببینی من منتظرت هستم و مشخصات جنازه بی سر قبر وسط را به او می دهد خواهر صبح اقدام به پرس وجو می کند و مطلب را با سپاه پاسداران درمیان می گذارد و پس از بررسی و یافتن همرزمان شهید و جویای نحوه شهادت او، قبر شهید مورد تایید واقع می شود و او شهید حمید رضا ملاحسنی است.

http://www.jahannews.com/images/docs/files/000307/nf00307676-2.jpg



:: موضوعات مرتبط: معنویت و عبادت , توسل و مناجات , عجائب و امدادهای غیبی , خاطرات و داستان ها , وقایع و حوادث , وصیت شهدا , سیره شهدا , نام آوران , عطر تفحص , شهدای گمنام , خانواده ایثارگران , در مسیر شهدا , جوانان نسل سوم , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: درس های جبهه , خاطرات شهدا , عجایب و شگفتی ها , شهدای گمنام , خانواده شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/05/29

میخواستم بزرگ بشم

درس بخونم یه کاره مفیدی توی جامعه بشم ....
خاکمو آباد کنم .....
مادر و پدرمو ببرم کربلا ، سوریه ، خونه خدا ، مسجد جمکران ...
با یه دختر مومن و اهل نماز و با صداقت ازدواج کنم ......
دختر دار بشم .........
پسر دار بشم .........
بزرگشون کنم ببرمشون مسجد ،هیئت محله و پارک .......
تو راه مدرسه با هم حرف بزنیم ......
نماز خوندن و قرآن خوندن و کارای خوب یادشون بدم .....
واسه دختر چادر بخرم ...................
واسه پسرم زن بگیرم یه دختر چادری و محجبه انتخاب کنم .......
خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم ...


خوب نشد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

جنگ شد . دشمن اومد ...
باید می رفتم از خاک و خانواده و اعتقاداتم دفاع میکردم ......
رفتم که دروغ نباشه همش بشه راستی و صداقت ....
احترام کم نشه و اعتماد بشه فراوون ....
همدیگرو درک کنیم ، محبت کنیم .....
با هم مسلمان وار و مهربانانه برخورد کنیم .......
ریا و نفاق از بین بره .....
دیگه توهین و تهمت نباشه .........
محتاج کسی نباشیم ............
پرچم کشورمون با غرور بالا باشه ..........
خود کفا بشیم .........


خدایی !!!!!!!!!!!!!


الان اوضاع چطوره ....؟"
ما که مطلعیم ...........

شما که میدونید .........
شهداء زنده اند ..........
اینو که همه میدونند ..........

**********************

مواظب هستید ؟

انتظاری ازتون نداریم

فقط بعد از ما  مواظب خودتون باشید . همین


:: موضوعات مرتبط: مظلومیت و صبر , شعر و دلنوشته , سیره شهدا , جوانان نسل سوم , جنگ نرم , در مسیر شهدا , تصاویر شهدا ,
:: برچسب‌ها: یاد یاران , دلنوشته , در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 148
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 9

تعداد صفحات : 2


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
نگاهم " یـــــاد یـــــــاران " کـرده اینک دلمـــ ســـر در گـریــــــبان کرده ا ینک غمـــ و فریــــاد من از این و آن نیست دلم " یـــاد شـــــهیدان " کـــرده اینک ===================== چه بسیار فرق است بین " یا حسین " گفتن و " با حسین " بودن ! همۀ کوفیان " یا حسین " گفتند اما اندکی از آنان " با حسین " ماندند ... و عاقبت بجای حسین ، سرش را بالا بردند...
منو اصلی
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه