|
السلام علیک یا صاحب الزمان |
|
اولین ساعات زیارتگاه شلمچه
السلام علیکم یا انصار ابی عبد الله الحسین و رحمة الله و برکاته
عاشقان عاشق بلایند. دُرَّ حیات در احتجاب صدف عشق است و آن
را جز در اقیانوس بلا نمی توان یافت؛ در ژرفای اقیانوس بلا . عاشقان غواصان این
بحرند و اگر مجنون نباشد چگونه به دریا زنند ؟
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1397/08/03
|
اربعینی ها یادتان باشد که ستون به ستون را مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید اربعینی ها وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد، یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان می نوشتند : یا زیارت یا شهادت اربعینی ها ! میان ِ هروله های بین الحرمین ، یاد کنید از شهـــــــدایی که در آرزوی زیارت ِ شش گوشه ی اربابـــ پرپر شـــدند... اربعینی ها نمیدانم از کدام مرز میگذرید ! اما ؛ یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای مهران ... چذابه ... حاج عمران ... شلمچه ... .سردشت...... مدافعین حرم.... شما به نیت کدام شهید قدم برمی دارید؟! نائب الشهید یعنی همرنگ شهدا شدن هم قدم شدن با شهدا هم قدم شدن با اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا زیارت به نیابت از شهیدان
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
معنویت و عبادت ,
عشق و عرفان ,
فرهنگ و ادب ,
شعر و دلنوشته ,
پیام شهید ,
سیره شهدا ,
تداوم ایثار ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
سیره شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
شهدا و امام حسین ,
:: بازدید از این مطلب : 157
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1396/03/28
|
به عُشّاقِ قرآنِ اَحـمَد(ص)سلام
به یارانِ دینِ مُـحَمـَّد(ص)سلام
بر آن دسته گـُلهای عاشق درود
بر آن نسلِ همچون شقایق درود
بر آن لالـه هایی کـه پَرپَر شدند
و سرو و صِـنوبَر که بی سر شدند
بر آن بال و پَرشان شده شعله وَر
و آن بـیـقـراران بـه گـاهِ خـطر
بر آنان بُـلـندآسِمـان جایـگـاه
و آن جـانـفـدایـانِ ایـزدپـنـاه
شهـیــدانِ والامَـقـام! اَلـسَّـلام
و مـردانِ نـیکـومَـرام! اَلـسَّـلام
و ای جـان نثاران سـلام و درود
و دشمن شکـاران سـلام و درود
به خون خُفتِگان نامتان جـاوِدان
و بر روح تان رحمـتی بی کـران
خـدا یـارتـان بود و یـاور خـدا
و بر مـا شما حُـجَّـت و رَهـنَما
به خون حسین(ع) و علمدار(ع)او
بـه سقّـای(ع)طـفـلانِ تبـدار او
به اکبر(ع)به اصغر(ع) به یارانِ او
به یارانِ خـوش عَهد و پیمـانِ او
قَـسَم بی نـواییم و بس روسیـاه
و درمـانده و بی کـَس و بی پنـاه
شفیعـانِ مـا روزِ «مَـحشَر» شوید
و غـمخـوارِ مـا نـزدِ «داور» شوید
ز مـا ایـن بُـوَد الـتـمـاسِ دُعـا
شَفـاعت شَفـاعت به نـزدِ خُـدا
منبع : دفاع پرس - سیاوش امیری
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگ و ادب ,
شعر و دلنوشته ,
پیام شهید ,
سیره شهدا ,
تداوم ایثار ,
در مسیر شهدا ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
اشعار ,
سیره شهدا ,
یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 30
|
نویسنده : باز مانده
دوشنبه 1396/03/15
|
سخنان امام خمینی در مورد «شهید و شهادت»
شهداء شمع محفل دوستانند. شهداء در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان " عِندَ رَبّهم یُرزَقون " اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب " فادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنّتی " پرور دگارند .
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
ولایت مداری ,
رهنمودهای جهادی ,
سخنان ابرار ,
پیام شهید ,
سیره شهدا ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
رهنمودها ,
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
سخنان بزرگان ,
:: بازدید از این مطلب : 414
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 40
|
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1396/03/03
|
سوم خرداد؛ روزی به وسعت همه تاریخ ایران
فتح خرمشهر نه يك واقعه نظامی، بلکه يك مفهوم انساني است؛ تاریخ ايران مملو از حوادث تلخ و شيرين و فراز و نشيبهاي مختلف است. از 22 بهمن سال 57 به اين سو حركت تاريخ در ايران ديگر گونه میشود. اگر تا پيش از اين زمان ، تاریخ معاصر ما با شكست و سقوط و عقبنشيني و از دست رفتن بخشهاي مختلف كشور و تسليم شدن در برابر قدرتهاي بيگانه آغشته شده بود، با پيروزي انقلاب اسلامي جريان تاريخ در ايران مسير متفاوتي را در پيش گرفت. از اين به بعد بود كه پيروزي، سربلندي، مقاومت و تاراندن مهاجمان و سرسختي براي حفظ حتي يك ميليمتر از خاك كشور، تبديل به رسم ايرانيان شد. براي نخستينبار درتاريخ معاصر، ايران وارد يك جنگ نابرابر و همهجانبه شد و اجازه نداد وجبي از خاك سرزمينمان اشغال شود. فتح خرمشهر، پاياني بود بر صدها سال به يغما رفتن خاك اين سرزمین كه به واسطه حماقت و خيانت پادشاهان بر تاريخ ما تحميل شد. حتي رژيم استبدادي- استعماري پهلوي نيز بخشهایی از کشورمان را به بیگانگان بخشید؛ از جمله بحرين. اين بار ملتي كه با دم مسيحايي امام خميني(ره) زنده شده بود، با تكيه بر توانمنديها و ايمان خود، تاريخ را تغيير داد و به اين ترتيب، سوم خرداد، روزي شد به وسعت همه تاريخ و خرمشهر، شهري شد به بزرگي يك ملت. به همین دلیل بود که فرمانده بزرگ این آزادسازی در سخنی تاریخی و تاریخساز فرمود: «فتح خرمشهر فتح خاك نيست، بلكه فتح ارزشهای اسلامی است.»
:: موضوعات مرتبط:
رهنمودهای جهادی ,
مقالات و گفته ها ,
روایت ایثار ,
خاطرات و داستان ها ,
تاریخ دفاع مقدس ,
مناطق حماسه ساز ,
مقالات و تحلیلها ,
تداوم ایثار ,
در مسیر شهدا ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
مناطق عملیاتی ,
تاریخ دفاع مقدس ,
:: بازدید از این مطلب : 127
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 42
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1396/01/10
|
فتح المبین عملیات تاریخی چرا؟
اشاره:
عملیات فتحالمبین یکی از عملیاتهای بزرگ دوران هشت سال دفاع مقدس است که در سال دوم جنگ، در غرب رودخانه کرخه توسط فرماندهان و رزمندگان اسلام طراحی و با موفقیت اجرا شد. مجموعهای از حوادث و شرایط همراه با ابعاد، کیفیت و پیآمدهای عملیات فتحالمبین موجب گشت تا همواره از این عملیات به عنوان یک رویداد تاریخی و حماسهای بزرگ یاد شود؛ نکتهای که علاوه بر فرماندهان و کارشناسان داخلی مورد اعتراف شخصیتها و فرماندهان عراقی و همچنین کارشناسان خارجی جنگ ایران و عراق نیز قرار گرفته است. پرسش اساسی این است که چرا عملیات فتحالمبین به یک رویداد تاریخی و یک حماسه بزرگ تبدیل شد؟
پرسش فوق همراه با سؤالات مهم دیگری مانند: دلایل طراحی عملیات در آن مقطع - حدود 20 ماه پس از آغاز جنگ - ، اهمیت و ضرورت انجام عملیات، آثار و کارکردهای عملیات و ضرورتهای مطالعه و بررسی آن، مجموعه سؤالاتی هستند که در سخنرانی سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید - جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح - به طور اجمالی به آن اشاره شده است.
مقـــدمه
مجموعهای از حوادث دوران جنگ تحمیلی حتی برای کسانی که جزء حماسهسازان آن دوران بودهاند، بسیار متأثر کننده است؛ چرا که این جنگ از نظر تاریخی جزء بیسابقهترین جنگهایی بوده که ملت ایران در 300 سال گذشته متحمل شده است. در دوران جنگ تحمیلی بین دو سه میلیون رزمنده ایرانی در مدت هشت سال با ارتش سراسر مسلح و مجهز عراق جنگیدند. ملت ایران در این جنگ طعم شیرین دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی کشور را با وجود تمامی سختیها و مشقتهای آن چشید. از نظر گستردگی پنج تا شش استان از ایران و هفت تا هشت استان از کشور عراق همراه با نبردها، ناوها و قایقها در بخش بزرگی از خلیج فارس و نیز استفاده از انواع موشکها و هواپیماهای جنگی فضای جغرافیایی بسیار بزرگی را به خود اختصاص داد.
از نظر بینالمللی نیز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سالهای پایان دوران جنگ سرد اتفاق افتاد؛ دورانی که رقابت دو بلوک شرق و غرب موجب ایجاد فضاهای ژئوپلیتیکی حساسی شده بود. در این دوران قدرتهای بزرگ با حمایت از یک طرف جنگ، در صدد توسعه حوزه منافع حیاتی خود برآمدند. با نگاهی به برخی از جنگهای این دوره مانند جنگ ویتنام، جنگ دو کره و جنگ اعراب و اسرائیل مشاهده میشود که هر کدام از قدرتهای بزرگ از یک طرف جنگ حمایت کردهاند، اما در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میبینیم که هر دو ابرقدرت شرق و غرب و همه قدرتهای بزرگ دیگر به حمایت از عراق برخاستند و مردم ایران تنها با اتکال به خداوند، رهبری و ایمان به دفاع از سرزمین خود پرداختند و این نیز یکی از ویژگیهای هشت سال دفاع مقدس میباشد.
پرسش اساسی که در آستانه سالگرد این عملیات پیش روی قرار دارد، این است که چرا عملیات فتحالمبین به یک رویداد تاریخی و یک حماسه بزرگ تبدیل شد؟ البته این سؤال را میتوان برای سایر عملیاتهای بزرگ نیز مطرح ساخت. اساساً چه نیازی به بزرگداشت این عملیاتها وجود دارد؟ کارکرد این عملیاتها چیست؟ برای استفاده از تجربهها و دستآوردهای مهم این عملیاتها چه تلاشهایی صورت گرفته و میگیرد؟ پاسخ به این پرسشها بیش از هر چیز مستلزم بررسی و مطالعه عمیق حوادث جنگ میباشد.
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
ولایت مداری ,
رهنمودهای جهادی ,
مقالات و گفته ها ,
تاریخ دفاع مقدس ,
کارنامه عملیات ها ,
مناطق حماسه ساز ,
مقالات و تحلیلها ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
عملیات ها ,
مقالات ,
مناطق عملیاتی ,
فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 51
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1395/11/01
|
خوشا آن روز را که سنگری بود
شبی ، میدان مینی ، معبری بود
که شوری بود ، سودا و سری بود
خوشا روزی که دل را دلبری بود
خوشا آن روزها در خط اروند
که قدری بی نشان بودیم آن روز
و با صاحب زمان(عج) بودیم آن روز
و کاش آن روزگاران گم نمی شد
هوای خوب باران گم نمی شد ...
صفای جبهه ها می ماند ای کاش
من بال و پر شهید را می بوسم
پا تا به سر شهید را می بوسم
دستم نرسد اگر به دامان شهید
دست پدر شهید را می بوسم
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
فرهنگ و ادب ,
شعر و دلنوشته ,
پیام شهید ,
سیره شهدا ,
تداوم ایثار ,
خانواده ایثارگران ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
درس های جبهه ,
یاد یاران ,
خانواده شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 62
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1394/07/17
|
* تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران در 31 شهریور 1359 آغاز و در 29 مرداد 1367 پابان یافت. این دوران 8 ساله دوران دفاع مقدس نام گرفت. * کل شهدای دفاع مقس 188 هزار و 15 نفر است که از این تعداد 171235 نفر در جبهه های جنگ و 16708 تفر بر اثر حملات هوایی و توپخانه ای دشمن بعثی به شهرها و مناطق مسکونی به شهادت رسیده اند. * تعداد 132770 نفر از شهدا مجرد(71 درصد) و مابقی متاهل بوده اند. * 44 درصد شهدا در گروه سنی 16 تا 20 سال و 30 درصد در گروه سنی 21 تا 25 سال و 8 درصد در گروه سنی 26 تا 30 و مابقی در سایر گروه های سنی بوده اند. * از شهدای دفاع مقدس 64 درصد بسیجی و نیروی سپاه(وظیفه و کادر) و 23 درصد نیروهای کادر و وظیفه ارتش و 2.8 درصد از نیروهای انتظامی و 1.3 درصد تیز از نیروهای جهاد سازندگی بوده اند. * به نسبت جمعیت بیشترین تعداد شهید را قشر روحانیون تقدیم کرده اند. * استان اصفهان با 23 هزار شهید بالاترین آمار شهدا در دفاع مقس را در میان استان های دیگر داراست. * تقریبا 20 هزار تن از شهدا از اسماءالله ، 45 هزار تن محمد ، 30 هار تن علی ، 20 هزار تن رضا ، 13 هزار تن حسین ، 5400 تن اکبر و 3500 تن هم اصغر برخوردار بوده اند. * در فهرست شهدای جنگ تحمیلی 4363 نفر شهیده زن وجود دارند که بیشترین آن ها عمدتا در بمباران و موشک باران شهرها به شهادت رسیده اند. * در طول 8 سال دفاع مقدس ، 320 هزار نفر از رزمندگان اسلام جانبار شدند که در حال حاضر 100 هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد. حدود 8 هزار جانبار نیز در شرایط بحرانی می باشند. * در این دوران حدود 45 هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نیروهای عراقی در آمده اند که مردم به آن ها لقب آزادگان دادند. * حدود 25 هزار نفر نیز مفقود الاثر شدند که تاکنون پیکر مطهر نزدیک به 20 هزار تن از آن ها در عملیات های متعدد تفحص پیدا شده است. * رزمندگان اسلام در طول 8 سال دفاع مقدس بیش از 200 عملیات بزرگ و کوچک انجام دادند، یعنی هر دو هفته یک عملیات. * در دوران جنگ مجموعا رژیم بعث عراق 238 فروند هواپیما ، 91 فروند هلی کو.پتر ، 7360 دستگاه زرهی ، 965 قبضه توپخانه و 410 هزار نفر از نیروهای خود را از دست داد.
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
رهنمودهای جهادی ,
مقالات و گفته ها ,
تاریخ دفاع مقدس ,
کارنامه عملیات ها ,
مقالات و تحلیلها ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
مقالات ,
تاریخ دفاع مقدس ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 50
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1394/01/29
|
خاطره تفحص شهدای فکه سال 72 در محور فکه اقامت چند ماه های داشتیم. ارتفاعات 112 ماوای نیروهای یگان ما بود. بچه ها تمام روز مشغول زیرورو کردن خاک های منطقه بودند. شب ها که به مقرمان بر می گشتیم، از فرط خستگی و ناراحتی، با هم حرف نمی زدیم! مدتی بود که پیکر هیچ شهیدی را پیدا نکرده بودیم و این، همه رنج و غصه بچه ها بود. یکی از دوستان برای عقده گشایی، معمولا نوار مرثیه حضرت زهرا(علیها السلام) را توی خط می گذاشت، و ناخودآگاه اشک ها سرازیر می شد. من پیش خودم می گفتم: «یا زهرا! من به عشق مفقودین به اینجا آمده ام; اگر ما را قابل می دانی مددی کن که شهدا به ما نظر کنند، اگر هم نه، که برگردیم تهران...». روز بعد، بچه ها با دل شکسته مشغول کار شدند. آن روز ابر سیاهی آسمان منطقه را پوشانده بود و اصلا فکه آن روز خیلی غمناک بود. بچه ها بار دیگر به حضرت زهرا(علیها السلام)متوسل شده بودند. قطرات اشک در چشم آنان جمع شده بودند. هرکس زیر لب زمزمه ای با حضرت داشت. در همین حین، درست رو بروی پاسگاه بیست و هفت، یک «بند» انگشت نظرم را جلب کرد. با سرنیزه مشغول کندن زمین شدم و سپس با بیل وقتی خاک ها را کنار زدم یک تکه پیراهن از زیر خاک نمایان شد. مطمئن شدم که باید شهیدی در اینجا مدفون باشد. خاک ها را بیشتر کنار زدم، پیکر شهید کاملا نمایان شد. خاک ها که کاملا برداشته شد، متوجه شدم شهیدی دیگر نیز در کنار او افتاده به طوری که صورت هردویشان به طرف همدیگر بود. بچه ها آمدند و طبق معمول، با احتیاط خاک ها را برای پیدا کردن پلاک ها جستجو کردند. با پیدا شدن پلاک های آن دو ذوق و شوقمان دو چندان شد. در همین حال بچه ها متوجه قمقمه هایی شدند که در کنار دو پیکر قرار داشت، هنوز داخل یکی از قمقمه ها مقداری آب وجود داشت. همه بچه ها محض تبرک از آب قمقمه شهید سر کشیدند و با فرستادن صلوات، پیکرهای مطهر را از زمین بلند کردند. در کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هر دو شهید نوشته شده: «می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم...»
:: موضوعات مرتبط:
توسل و مناجات ,
ایثار و فداکاری ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
عطر تفحص ,
شهدای گمنام ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
سیره شهدا ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
تفحص ,
فکه ,
:: بازدید از این مطلب : 183
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 50
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1394/01/07
|
سه راهی شهادت ... این واژه هم از نظر مکانی دارای ارزش خاصیه ، هم از نظر کلامی ... از نظر مکانی که شهرست ... مکان عاشقی بود ... هیهات منه ذله ای بود ... آنجا بود که میگفتند کربلای جبهها یادش بخیر ... اما اما حرف حال من با خود واژه سه راهی هاست ... از اونجایی که نبودم و ندیدم مکان رو نفهمیدم اما ، دنیا به همین جا ختم نمی شه ... سه راهی شهادت از سه راه تشکیل شده که اتفاقا هر سه به شهادت ختم میشه ! ... اما تفاوت در طریق طی مسیره ... یک راهش راه میانبره ! ... راهی که خیلی از جوونهای پاک ما تو همون مکان پیش گرفتند و به خدای مقصود رسیدن ... یک راهش شاید کمی طول بکشه ... بقول معروف سوخت و سوز نداره ... نمونش میشه شهید کاظمی ها و شوشتری ها و طهرانی مقدم ها ، این راه مسولیت داره ... این راه مرد میخواد ... این ها همون مردانی هستند که اگر لازم بود در جنگ شهید میشدند ، اما خدایشان لقب فرمانده رو بهشون داده ... می بایست بمونن ... کارها که جور شد ... لقاالله صورت گرفت ... به همین سادگی ! - یاد قطعه ای از فیلم "خداحافظ رفیق افتادم "... یه جاش بود که روح شهدا میرن دم یه نون وایی به فرمانده قدیمشون سری بزنن ... کلماتی که گفته میشه پر از معناست ... شهدا به شوخی به فرمانده میگن : چیه ، چرا چسبیدی به این دنیا؟! فرمانده لبخندی میزنه و میگه : چیه ؟ حسودیتون میشه ؟ ... شما از خدا شهادت خواستید ، گرفتید ... اما من از خدا خواستم هر چی اون خواست بشه ! ... - این حرفش پر از معنی است ... گفتنش راحته ، اما عمل در عمق مطلب خیلی سخته ... شرایطی که این راه میطلبه ، شبیه روحیه طلبی فرماندهاست ... باید خیلی مرد باشی که تو این راه دوام بیاری ... باید مرد باشی که تو مسیر بمونی و هدفت واقعا هدف خدایی باشه ... اما راه سوم ... یه داستانی میخوندم که از زبون یه خلبان بالگرد نقل شده بود ، میگفت : خواب دیدم که به درجه شهادت میرسم ... بعد که بیدار شد تمام نشونه های خواب رو دید مطمئن به شهادتش شد ... حتی از خانواده خداحافظی کرده بود ... بعد عملیات بدون خراش برگشت ... نفهمید چی شده ... با هم نمی خوند ... حتی فکر کرد که شاید خطایی ازش سرزده باشه ...
منبع : آیه های انتظار
:: موضوعات مرتبط:
توسل و مناجات ,
ایثار و فداکاری ,
مظلومیت و صبر ,
شعر و دلنوشته ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
فرهنگ جبهه ,
دلنوشته ,
راهیان نور ,
:: بازدید از این مطلب : 182
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 45
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/12/15
|
آخرین روزهای سال 72بود.بچه های تفحص همه به دنبال پیکر های مطهر شهدا بودند.مدتی بودکه در منطقه خیبر(طلائیه)به عنوان خادم الشهدا انتخاب شدیم.با دل وجان به دنبال پاره های دل این ملت بودیم .قبل از وارد شدن به منطقه تابلویی نظرمان را جلب کرد: با وضووارد شوید این خاک آغشته به خون شهیدان است . این جمله کلی حرف داشت .همه ایستادیم نزدیک ظهربود بچه ها با آب کمی که همراهشان بود وضو گرفتند .
ناگهان صدای اذان آن هم به صورت دسته جمعی به گوشمان رسید ! به ساعت نگاه کردم وقت اذان نبود!همه این صدا را می شنیدند هر لحظه بر تعجب ما افزوده میشد .یعنی چه حکمتی در این اذان بی وقف ودسته جمعی وجود دارد!!نوای اذان بسیار زیبا ودلنشین بود این صدا ازمیان نیزارها می آمد با بچه ها به سوی نیزارها حرکت کردیم این منطقه قبلا محل عبور قایق ها بود هرچه جلوتر میرفتیم صدا زیباتر میشد اما هر چه گشتیم اثری از موذنین نبود محدوده صدا مشخص بود لذا به همان سمت رفتیم در میان نیزارها قایقی را دیدیم قایق را به سختی از لابه لای نی ها بیرون کشیدیم .آنچه می دیدیم بسیار عجیب وباورنکردنی بود .ما موذنین نا آشنا پیدا کردیم .درون قایق شکسته پراز پیکرهای شهدا بود آنها سال های سال در میان نیزارها وجود داشتند . پیکرمطهرسیزده شهیدداخل قایق بود.آنها را یکی یکی خارج کردیم عجیب تر اینکه همه آنها شهدا گمنام بودند .
راوی :شهید علیرضا غلامی مسئول تفحص لشگر امام حسین ع
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
عطر تفحص ,
شهدای گمنام ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
عجایب و امدادهای غیبی ,
سیره شهدا ,
خاطرات شهدا ,
تفحص ,
:: بازدید از این مطلب : 126
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 35
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/12/09
|
خاطره ای به روایت خواهر شهیـــد علی هاشمی: بعد از مفقود شدن حاجی من رفتم توی اتاق آنقدر گریه کردم تا سه چهار روز من فقط گریه می کردم طوری که از بچه هایم خجالت می کشیدم. من خیلی به علی وابسته بودم همش می گفتم خدایا کمکم کن. زندگی رو برا شوهر و بچه هام زهر کرده بودم. یه روز دیگه خودش اومد توی خوابم ، خوابیده بودم روی زمین بعد از نماز صبح بود ، با یک دشداشه سفید همین جوری که بغلش کرده بودم همدیگر رو می بوسیدیم و گریه می کردیم قربون محاسنش برم تمام ریش هایش از گریه خیس شده بود اشک های من هی می چکید روی آنها... به او گفتم : حاجی بلند شو... گفت : [من نمی توانم بلند شوم] گفتم : چرا !؟ گفت : [من کمرم شکسته]... گفتم : برای چی قربونت برم !؟ گفت : [من از اشک های توکمرم شکسته]... گفتم : دیدی که فلانی چی میگه !؟ میگه تو شهید شدی. گفت : [...دیگه باید راضی باشی به رضای خدا...] قشنگ این رو بهم گفت وقتی از خواب پریدم فقط گریه می کردم. برای شوهرم تعریف کردم... گفت : [دیگه می خوای چه جوری باهات حرف بزنه که قبول کنی !؟] . از اون موقع تا حالا سعی کردم دیگه با خودم کنار بیام...
:: موضوعات مرتبط:
محبت و اخوت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
خاطرات و داستان ها ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
بانوان ایثارگر ,
عطر تفحص ,
خانواده ایثارگران ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
خانواده شهدا ,
عجایب جبهه ,
سرداران ,
شهید علی هاشمی ,
:: بازدید از این مطلب : 125
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 35
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1393/11/09
|
رفاقت هم ، رفاقت به سبک شهدا... شهید هاشمی و شهید تورجی زاده
محمد رضا و رحمان هردو رفیق بودن بچه محل و عضو یک گردان و...باهم عقداخوت بسته بودن.
محمد فرمانده گردان بود و رحمان بیسیم چیش.اما رحمان تو کربلای 5 پرکشید و رفت...
محمد رضا خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی می خواست مداحی کنه اول دعا موقع گفتن بسم الله تا میگفت بسم الله الرحمن ....به رحمن که می رسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امونش نمیداد...
یه شب محمد تو مناجات سحرش داشت با رحمان صحبت میکرد...ناله می کرد و می گفت رفیق بنا نبود نامردی کنی و...
بالاخره نوبت محمد شد ، بعد از گذشت چند ماه از شهادت سید رحمان هاشمی محمدم آسمونی شد..
الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
اخلاق اسلامی در جبهه ,
محبت و اخوت ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
یاد یاران ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 20
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/10/07
|
:: موضوعات مرتبط:
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
شعر و دلنوشته ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
خاطرات شهدا ,
در مسیر شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 132
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/07/25
|
دانشآموز شهیدی که با کتابهای درسیاش تفحص شد
در منطقه فکه پیکر شهید 16 ـ 17 سالهای را پیدا کردم که زیر لباسش برجسته
بود؛ وقتی دکمههایش را باز کردم یک کتاب و دفتر زیر لباس گذاشته بود. کتابى که
10سال تمام، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود.یکى از روزها، در منطقه
عملیاتى «والفجر یک» در ارتفاع 112 فکه، محورى که نیروهاى گردان خندق لشکر
27حضرت رسول صلىالله علیه وآله وسلم، عملیات کرده بودند، صحنه بسیار
عجیبى دیدم که برایم جالب و تکان دهنده بود.
از دور پیکر شهیدى را دیدم که آرام و زیبا روى زمین دراز کشیده و طاق باز خوابیده
بود؛ سال 72 بود و حدود 10 سال از شهادتش مىگذشت؛ نزدیک که شدم، از قد و
بالاى او تشخیص دادم که باید نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.
بر روى پیکر، آنجا که زمانى قلبش در آن مىتپیده، برجستگىاى نظرم را به خود
معطوف کرد؛ جلوتر رفتم و در حالى که نگاهم به پیکر استخوانى و اندام
اسکلتىاش بود، در گودى محل چشمانش، معصومیت دیدگانش را مىخواندم،
:: موضوعات مرتبط:
مظلومیت و صبر ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
عطر تفحص ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
درس های جبهه ,
شهدای تفحص ,
:: بازدید از این مطلب : 118
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/07/11
|
کاش می شد به همان حال و هوا برگردیـم
بـه زمــیــن و بــه زمـــان شهـــدا بـرگـردیــم
دور بـاشـیـــم از آئـیـنـه ی خــودبـیـنـی مـان
کـاشــــ می شد که دوباره به خـدا برگردیـم
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
مظلومیت و صبر ,
خاطرات و داستان ها ,
شعر و دلنوشته ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
درس های جبهه ,
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/06/07
|
شهیدی که قاسم سلیمانی را نجات داد
در عملیات کربلای ۵، «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله در محاصرهی دشمن گیر میکند. با بیسیم همراه با داد و فریاد به قرارگاه میگوید: «عراقیها ما رو محاصره کردن. تو چند متریمون هستن... بعید میدونم کسی از ما زنده بمونه... دیدار به قیامت!». سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی سیم را برمیدارد و میگوید: «قاسم! قاسم! جعفر!» جواب میدهد: «جعفر به گوشم!» میگوید: «اشلو رو برات میفرستم.» جواب میدهد:«هر کاری میکنی زودتر جعفر جان!»
مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر لشکر المهدی که معروف به اشلو بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدودهی پنج ضلعی میرساند. با نیروهای عراقی درگیر میشود و میتواند محاصرهی آنها را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچههای لشکر ثارالله از محاصرهی دشمن بیرون بیایند.
تنها فرماندهی که امام پیشانیاش را بوسید.
مرتضی جاویدی همچنین در عملیات والفجر ۲ رشادتهای بسیاری خلق کرد و به همراه نیروهایش در محاصرهی دشمن مقاومت جانانهای میکند تا به قول خودش احد تکرار نشود.
بعد از عملیات والفجر ۲ فرماندهان جنگ به محضر امام میروند. محسن رضایی و صیادشیرازی گزارشی از عملیات میدهند و به رشادت و قابلیت مرتضی جاویدی و نیروهایش اشاره میکنند. امام با شنیدن سخنان صیاد از جا برمیخیزد و تمام قد میایستد و شهید جاویدی را در بغل میگیرد. همهی نگاهها به امام بود و لبهای مبارکشان که بر پیشانی مرتضی مینشیند و مرتضی در حالی که اشک میریخته است شروع به بوسیدن دست و بازو و صورت امام میکند.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
ادای احترام صیاد شیرازی به اشلو
صیادشیرازی در یکی از سفرهایش به شیراز، سراغ مزار مرتضی را میگیرد تا میرسد به شهر فسا و بعد روستای جلیان. همراهان صیاد میگویند از فاصلهی ۵۰ متری مزار، از ماشین پیاده میشود. لباسش را مرتب میکند و با احترام کامل نظامی با قدم آهسته به سمت مزار میرود و آنجا دست راست را به گوشهی کلاه نظامی میچسباند و فاتحه میخواند و هرچه بچههای سپاه فسا که از حضورش خبردار شده بودند از او میخواهند ناهار را آنجا بماند، میگوید من در ماموریتم و فقط به احترام مردی که امام به پیشانیاش بوسه زد، به اینجا آمدهام و باید بروم.
اشلو در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
در رابطه با زندگی این سردار شهید کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» به قلم «اکبر صحرایی» توسط انتشارات ملک اعظم منتشر شده است.
خاطرنشان میسازد روایتهای فوق از دو کتاب «تپه جاویدی و راز اشلو» و «هدایت سوم» خاطرات سردار محمدجعفر اسدی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آمده است.
منبع : جام نیوز
:: موضوعات مرتبط:
شجاعت و مقاومت ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
نام آوران ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
خاطرات شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران شهید ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/06/07
|
ماموریت های خارق العاده عقابان تیز پرواز ایران در هشت سال دفاع مقدس دوران هشت ساله دفاع مقدس سرشار از افتخار وبالندگی برای ایرانیان و رهروان اسلام ناب محمدی در سراسر تاریخ است. درمیان حماسه های بی نظیر رزمندگان اسلام، انجام ماموریت های خارق العاده و حیرت آور توسط خلبانان تیزپرواز ارتش جمهوری اسلامی ایران همچون خورشید می تابند. خلبانان جسور و شجاع ایران در این جنگ حماسه هایی خلق كردند كه فقط در افسانه ها و داستان های تخیلی ملل دیگر باید سراغ آنها را گرفت. گزارش آمارگونه از عملكرد این انسان های اسوه و اسطوره های زنده ی تاریخ گویای بخشی از این حماسه بزرگ است. ـ در طول 8 سال دفاع مقدس 149 فروند انواع هواپیماهای دشمنان شكار پنجه های قوی عقابان نیروی هوایی ارتش شدند. ـ دوربردترین شکار هوایی جهان توسط تامکت ایرانی و به وسیله موشک فونیکس به خلبانی امیر اصلانی با هدف قرار دادن جنگنده میراژ دشمن از فاصله 150 کیلومتری. ـ بی نظیرترین شکار هوایی تاریخ جنگ های هوایی درجهان با سرنگونی 4 فروند میگ-23 دشمن در یک پرواز ، توسط یک هواپیمای جنگی ایران و به وسیله تنها یک موشک فونیکس اتفاق افتاد. این كار عظیم را خلبان هوشنگ فرح آور انجام داد .دشمن سرنگونی 3 فروند از هواپیماهایش را تایید کرد. ـ شکار 19 هواپیمای عراقی تنها در ماه اول جنگ. ـ شکار 3 فروند میگ-23 توسط یک تامکت در یک پرواز در ماه اول جنگ. ـ شکار 4 فروند MiG-23MLA در یک روز و توسط یک تامکت در عملیات سلطان توسط صدقی در 7 آبان 59. ـ شکار 3 میراژ اف1 عراقی در یک روز توسط یک تامکت در 12 آذر1360. ـ شکار 3 میراژ و یک میگ-23 عراقی در یک روز توسط یک تامکت به خلبانی شهرام رستمی در 30 مهر 1360. ـ شکار 2 فروند MiG-23MF در یک روز توسط یک تامکت و تنها به ضرب یک موشک فونیکس. ـ شکار 2 میگ-23 و یک میگ-21 در یک روز و توسط یک تامکت در 30 آبان 1361. ـ شکار 2 میگ و یک سوخو در یک روز و توسط یک تامکت به وسیلة موشک فونیکس. ـ شکار 2 میراژ اف 1 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی جمشید افشار در 15 مهر 1365. ـ شکار 4 میراژ اف1 در یک روز و توسط یک تامکت به وسیلة 2 موشك فونیکس و AIM-7 و AIM-9 در 29 بهمن 1365. ـ شکار 3 میراژ اف1 در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی امیراصلانی در یکم اسفند 1365. ـ شکار 3 میراژ اف1 عراقی در یک روز و توسط یک تامکت به خلبانی قیاسی در 20 بهمن 1366 . مجله فرانسوی Fuerza-Aerea آمار دیگری در مورد شكارهای عقابان ایرانی نوشته است.
در این مجله کل آمار پرنده های سرنگون شده دشمنان توسط تامکتهای ایرانی برابر 197 فروند است که البته گمان می رود این تعداد شامل پیروزیهای هوایی ثبت نشده یا تایید نشده هم باشد: 27 فروند میگ-21. 58 فروند میگ-23. 12 فروند میگ-25. 3 فروند میگ-27. 11 فروند سوخو-20. 13 فروند سوخو-22. 1 فروند میراژ-5 (متعلق به نیروی هوایی مصر). 44 فروند میراژ اف-1. 2 فروند سوپر اتاندارد (متعلق به نیروی دریایی فرانسه و در اجاره نیروی هوایی عراق). 4 فروند توپولوف-22. 2 فروند بمب افکن اچ6 دی (نوع چینی بمب افکن توپولف-16). 3 فروند بالگرد. 1 موشک اگزوست و 2 موشک کرم ابریشم سی 601. 15 فروند پرنده که نوع آنها تاکنون معلوم نگشته اند.
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
مقالات و گفته ها ,
خاطرات و داستان ها ,
کارنامه عملیات ها ,
وقایع و حوادث ,
مقالات و تحلیلها ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات ,
درس های جبهه ,
فرهنگ جبهه ,
یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 235
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1393/06/06
|
ماجرای كانال كمیل از یكی از مسئولین اطلاعات پرسیدم: "یعنی چی گردانها محاصره شدن آخه عراق كه جلو نیومده اونها هم كه توی كانال سوم و دوم هستن". اون فرمانده هم جواب داد: "كانال سومی كه ما تو شناسایی دیده بودیم با این كانال فرق داره، این كانال و چند كانال فرعی دیگه رو عراق ظرف همین دو سه روز درست كرده. این كانالها درست به موازات خط مرزی بود ولی كوچكتر و پر از موانع. "بعد ادامه داد: " گردانهای خطشكن برای اینكه زیر آتیش دشمن نباشن رفتن داخل كانال. با روشن شدن هوا تانكهای عراقی هم جلو اومدن و دو طرف كانال روبستن. عراق هم همین طور داره رو سر اونها آتیش میریزه". بعد كمی مكث كرد و ادامه داد: "میدونی عراق شانزده نوع مانع سر راه بچهها چیده بود . میدونی عمق موانع نزدیك چهار كیلومتر بوده، میدونی منافقین تمام اطلاعات این عملیات رو به عراقیها داده بودن. " خیلی حالم گرفته شد ، با بغض گفتم: "حالا باید چیكار كنیم" گفت: "اگه بچهها بتونن مقاومت كنن یه مرحله دیگه از عملیات رو انجام میدیم و اونها رو مییاریم عقب" در همین حین بیسیمچی مقر گفت: "از گردانهای محاصره شده خبر اومده"، همه ساكت شدند، بیسیمچی گفت: "میگه برادر یاری با برادر افشردی دست داد". این خبر كوتاه یعنی فرمانده گردان حنظله به شهادت رسید. عصر همان روز هم خبر رسید حاج حسینی و ثابتنیا، معاون و فرمانده گردان كمیل هم به شهادت رسیدند. توی قرارگاه بچهها همه ناراحت بودند و حال عجیبی در آنجا حاكم بود. *** ادامه مطلب را ببینید
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
ولایت مداری ,
مظلومیت و صبر ,
شجاعت و مقاومت ,
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
کارنامه عملیات ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
عطر تفحص ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
سیره شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
عملیات ها ,
فکه ,
مناطق عملیاتی ,
:: بازدید از این مطلب : 1412
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : باز مانده
دوشنبه 1393/06/03
|
مرتضی دلبسته بود نالههای شبانهاش دردی جانکاه در دل داشت،که با هقهق گریه می آمیخت
سید بارها و بارها برایمان از شهادت گفت:
از رفتن به سوی نور، پرواز کردن، بـی دل شدن، سجدهگاه خویش را با خون سرخ نمودن،
و راهی بـی پایان تا اوج هستی انسان گشودن.
به یاد دارم که در مورد زندگـی و مرگ گفت: زندگـی کردن با مردن معنـی مـی یابد، کلید ماجرا در مردن است، نه زندگـی کردن ...
◥چگونه مردن برایش مهم بود؛ و خداوند آرزویش را به سر منزل مقصود رساند ◣
حضرت آیت الله خامنه ای:
آن روز ها دروازه ای به شهادت داشتیم و حال معبری تنگ
هنوز برای شهید شدن فرصت هست
دل را باید صاف کــرد ....
دلــــــــــ نوشـت:
خدایـــــــا ... !
تو خود دلم را صـاف کن ...!
آمیـــن یا رب العالمین
:: موضوعات مرتبط:
ولایت مداری ,
عشق و عرفان ,
سخنان ابرار ,
شعر و دلنوشته ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
یاد یاران ,
سیره شهدا ,
شهید آوینی ,
رهنمودها ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/05/10
|
خیره شده بود به آسمان
حسابی رفته بود تو لاک خودش !
- چی شده محمد؟
با بغض گفت :
" بالاخره نفهمیدم ارباً اربا یعنی چی ؟
می گن آدم مثل گوشت کوبیده می شه !
یا باید بعد از عملیات (کربلای 5) برم کتاب بخونم و بفهمم
!
یا همین جا توی خط بهش برسم ..."
تو بهشت زهراء که می خواستن دفنش کنن
دیدم جواب سئوالش رو گرفته !
با گلوله ی توپی که خورده بود رو سنگرش !
" شادی روح شهید سید محمد شکری صلوات"
:: موضوعات مرتبط:
توسل و مناجات ,
ایثار و فداکاری ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
سیره شهدا ، فرهنگ جبهه ، درس های جبهه ، خاطرات شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
خاطرات شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 319
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1393/05/09
|
«حاججعفر نظری» از جستجوگران نور در منطقه شرهانی است که حرفهای خواندنی بسیاری از تفحص شهدا دارد.
یکی از خاطرات این رزمنده را در ادامه میخوانیم:
خیلی وقت بود که توی منطقه عملیات محرم مشغول تفحص شهدا بودم؛ دیگر عشایر منطقه هم من رو میشناختند و اگر پیکر شهیدی را میدیدند، خبرم میکردند؛ یک روز یکی از عشایر چوپان به نام «غلامی» با بنده تماس گرفت.
شهید تفحص شده در منطقه شرهانی
ـ سه تا شهید پیدا کردم سریع بیا پیکرها را ببر.
ـ باشه میام.
ـ نه الان خودت را برسان؛ با تو کار دارم.
تعجب کردم که چرا این قدر اصرار میکند؛ خودم را به جایی که گفته بود رساندم؛ سه شهید را دیدم.
شهید تفحص شده در منطقه شرهانی با سربند «عاشقان شهادت»
غلامی میگفت: «چند وقت این شهدا را این جا دیدم، هر وقت خواستم به شما زنگ بزنم بیایید، موفق نشدم. تا اینکه شب گذشته در عالم خواب خانمی را دیدم که البته اجازه نگاه کردن به صورتش را نداشتم، ایشان به من فرمودند: چرا تماس نمیگیری بیایند بچههای من را ببرند. از خواب بیدار شدم، حیران بودم، نمیدانستم این خانم که بود. خواب را برای مادرم تعریف کردم؛ مادرم گفت: ایشان خانم حضرت زهرا(س)، مادر شهدا بودند. سریع برو و به مأمور تفحص منطقه بگو بیایند و شهدا را ببرند».
این شهدا اعزامی از بابلسر بودند.
:: موضوعات مرتبط:
عجائب و امدادهای غیبی ,
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
سیره شهدا ,
عطر تفحص ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
سیره سهدا ,
درس های جبهه ,
شهدای تفحص ,
:: بازدید از این مطلب : 110
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1393/05/08
|
همه میدانستند آن روز مراسم خاكسپاری سید مرتضی آوینی است، قرار نبود آیتالله سید علی خامنهای در این مراسم باشكوه شركت كنند، در اولین ساعات روز آقا تماس گرفتند و فرمودند:«من دلم گرفته، دلم غم دارد، میخواهم بیایم تشییع پیكر پاك شهید آوینی. من افتخار میكنم به وجود این بچههای نویسنده و هنرمندی كه در این مجموعه حوزه هنری تلاش می كنند. این آقای آوینی را آدم وقتی سیما و چهره نورانیاش را میبیند، همینطور دوست دارد به ایشان علاقمند بشود».
دل بیقرار رهبر در جست و جوی مروارید گم شده سپاهش بود، كه اینك بر دوش هزاران ایرانی مسلمان به سمت بهشتزهرا میرفت، و باز هم آقا صبور، سنگین و سرافراز غم فراق یكی دیگر از مرواریدانش را به جان میخرید.
منبع : کتاب راز خون صفحه 30
================================== ادامه مطلب را ببینید
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
اخلاق اسلامی در جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
ولایت مداری ,
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
سیره شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
شهید آوینی ,
سرداران ,
:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1393/05/08
|
درمیدان رزم حق علیه باطل اتفاق می افتاد که رزمــندگان اســلام
گــاهی با صحــنههای به یاد مــاندنی مــواجه میشــدند که تمام
فداکاریها در آن صحنهها ماندگار میشد، یکی از همین صحنهها
روایت رزمندهای در کتاب سورههای ایثار است از شهیدی که دهان
خودرا پر از گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن معبر شود.
* دهانش را پر از گِل کرده بود تا معبر لو نرود
برای شروع عملیات «کربلای 4» به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم، وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم که شهید «سعید حمیدیاصیل» هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.
بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.
شهیدان «سعید و علی حمیدیاصیل» برادرانی بودند که در عملیات «کربلای 4» آسمانی شدند.
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
سیره شهدا ,
یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 151
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/05/05
|
پنجم مرداد، سالروز عملیات مرصاد-آخرین عملیات جنگ تحمیلی آخرین عملیات جنگ تحمیلی، نبردی بزرگ در جبهه غرب میان ایران و سازمان موسوم به مجاهدین خلق بود که در روز سوم مردادماه 1367 آغاز و پس از سه روز پایان یافت. صدام که در تعدادی از عملیاتهای خود در خرداد و تیرماه 1367 به پیروزی دست یافته بود، سرمست از این موفقیتهایش تصمیم گرفت تا پیش از تشدید فشارها و اجبار برای پذیرش آتشبس،حمله جدیدی را به خاک ایران طرحریزی و اجرا کند که برای این کار، نیروهای منافقین موسوم به ارتش مجاهدین را به کار گرفت.
ادامه مطلب را ببینید
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
کارنامه عملیات ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
مقالات و تحلیلها ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
عملیات ها ,
عملیات مرصاد ,
:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/05/03
|
خواب امام علی (ع)
فرمانده عملیات یکی از گروهان های لشگر المهدی بود
.
روزی پس از ادای نماز صبح
رو به یکی از برادران روحانی میکنه و میگه:
آقا ! اگه کسی خواب امام علی (ع) رو ببیند،
چه تعبیری دارد؟
روحانی در پاسخ می گوید :
باید دید چه خوابی دیده و ماجرا چگونه بوده است!
...............................
حمزه دیگر چیزی نمی گوید ؛
اما دوساعت بعد در یکی از محور های عملیاتی
درحالی که فرق سرش شکافته شده بود ، به شهادت می رسد
شادی روح شهدا صلوات
شهید حمزه خسروی
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/04/28
|
ورود به خاك عراق در عملیات رمضان
صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسري اسرائيل به جنوب لبنان ، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتياز خرمشهر را براي خود نگه دارد . از سوي ديگر فرماندهان ايراني با اطلاع از اين قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه اي از خاك عراق و گرفتن امتياز ارضي ، پايان عادلانه اي به جنگ دهند .
به اين ترتيب عمليات رمضان در چهار محور و پنج مرحله از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ارتش ايران طراحي و اجرا گرديد ، تا با عبور از خط مرز بين المللي ، يك زمين مثلث شكل به وسعت 1600 كيلومتر مربع تصرف شود . اين منطقه از شمال به كوشك و طلاييه و پاسگاه هاي مرزي در جنوب هويزه و حاشيه جنوبي هور الهويزه و از غرب به رودخانه اروند ( در نقطه تلاقي دجله و فرات به نام القرنه ) تا شلمچه در غرب خرمشهر ، و از شرق به خط مرزي شمالي – جنوبي و از كوشك تا شلمچه منتهي مي شد .
مهندسين عراق در منطقه شمال غربي بصره و تنومه خطوط پدافندي عراق را با ساخت يك كانال به طول 30 و عرض يك كيلومتر ( كه مختص پرورش ماهي بود ) با پمپاژ آب و احداث موانع و كمين و سنگرهاي تيربار به عنوان مانع اساسي و بازدارنده از حملات احتمالي نيروهاي ايراني به سوي بصره تدارك ديده بودند . همچنين در قسمت جنوبي منطقه ( رو به روي شلمچه ) آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نيروهاي زرهي و پياده ، عملا ممانعت به عمل آيد .
سرانجام عمليات رمضان در شب 21 رمضان و سالروز شهادت امام علي (ع) در ساعات 21 و 30 دقيقه شامگاه 23 تير ماه 1361 با رمز يا صاحب الزمان ادركني در منطقه عملياتي شلمچه و شرق بصره آغاز شد . در اين حمله 8 لشگر پياده از سپاه و دو لشگر زرهي از ارتش به عنوان نيروي اصلي و همچنين يك تيپ پياده ازسپاه و يك لشگر زرهي از ارتش به عنوان نيروي ذخيره حضور داشتند كه تحت امر چهار قرارگاه عملياتي كار مي كردند .
در مرحله نخست – در سه محور – به علت موانع و استحكامات مثلثي شكل و ميادين مين فراوان ، نيروهاي ايراني نتوانستند با سرعت عمل به تمامي اهداف مورد نظر دست يابند ، لذا با روشن شدن هوان از ادامه پيشروي خودداري شد . اما در محور جنوبي – جنوب پاسگاه زيد – چهار تيپ از سپاه و دو تيپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگيري همه مواضع دشمن را در هم كوبيده و تا عمق 30 كيلومتري مواضع عراقي ها رسيده و خود را به نهر كتيبان در شرق اروند و كانال ماهيگيري برسانند ، به گونه اي كه به قرارگاه فرماندهي لشگر 9 زرهي عراق دست يافته و علاوه بر غنيمت گرفتن خودرو تويوتا فرماندهي ، قرارگاه را منهدم مي كنند . علي رغم اين موفقيت ، جناح راست نيروها بازمانده بود و با روشن شدن هوا عراقي ها با يك لشگر زرهي فشار اصلي را معطوف اين منطقه كرده و از پيشروي نيروهاي ايراني ممانعت به عمل آوردند .
در اين مرحله از عمليات 85 دستگاه تانك و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانك و نفربر نيز به غنيمت گرفته شد .
مرحله دوم نيز در محور مياني – جنوب پاسگاه زيد – و با همان يگان ها و تقويت دو تيپ ديگر در تاريخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت كه چندان موفقيت آميز نبود و تنها مقداري خسارت به دشمن وارد آمد و شماري از آنان كشته و زخمي و اسير شدند .
در مرحله سوم احتمال مي رفت كه دشمن با تجمع نيروهاي زرهي قصد پاتك دارد ، لذا در تاريخ 30 مرداد ماه 1361 از شركت نيروهاي زرهي خودي صرف نظر شد تا نيروهاي پياده بتوانند به انهدام تانك ها و نفربر ها بپردازند . بنابراين عمليات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زيد آغاز شد و نيروهاي ايراني به طور خيره كننده اي به در هم شكستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند . رزمندگان اسلام توانستند در اين مرحله مهم ، در زميني به وسعت 180 كيلومتر مربع ، نزديك به 700 دستگاه تانك و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانك و نفربر دشمن را كه 4 دستگاه از نوع پيشرفته تي – 72 بود به غنيمت بگيرند .
مرحله چهارم عمليات در يكم شهريور ماه 1361 از محور جنوبي منطقه عملياتي شلمچه شروع شد اما به دليل آمادگي و هوشياري عراقي ها و استحكامات و مواضعي كه تعبيه شده بود ، راهي از خط نخست دشمن ، به روي رزمندگان اسلام باز نشد .
مرحله پنجم و پاياني كه تلاش نهايي و اصلي اين عمليات سياسي – نظامي بود ، در 6 شهريور ماه 1361 از شمال پاسگاه زيد و در حد فاصل دژ مرزي عراق و خاكريزهاي مثلثي آغاز شد . در آغاز درگيري و نبرد ، همه چيز طبق طرح فرماندهان ايراني پيش رفت و نيروهاي ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاكسازي و الحاق ، خاكريزي مناسب و دو جداره در جناح شمالي دشمن بسازند . ولي از آنجا كه دقت كافي در ساخت آن به كار نرفت ، دشمن توانست 5 كيلومتر در آن رخنه كند . در اين مرحله 130 دستگاه تانك و نفربر منهدم و 11 دستگاه نيز به غنيمت گرفته شد و همچنين 800 تن از نيروهاي دشمن كشته و زخمي شدند .
بنابراين در اين عمليات 1097 دستگاه تانك و نفربر منهدم شده و 50 دستگاه تانك و نفربر به غنيمت نيروهاي ايراني درآمد . همچنين 8715 تن از نيروهاي بعثي عراقي نيز كشته و زخمي و اسير شدند .
جمهوري اسلامي ايران با اجراي اين عمليات سياسي – نظامي نشان داد كه در نفوذ به خاك عراق و ادامه نبرد ، تنها به دنبال خواسته هاي به حق مردم مظلوم خود است ؛ هر چند كه تنها محدوده پاسگاه زيد عراق به وسعت 400 كيلومتر مربع تصرف و لشگر 9 زرهي عراق به طور كامل منهدم شد و هدف اصلي تامين نگشت ، اما اين عمليات يك اقدام مثبت تلقي گرديد .
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : رمضان
زمان اجرا : 23/4/1361
مكان اجرا : منطقه عملياتي شلمچه ( شمال غربي خرمشهر و شرق بصره )
رمز عمليات : يا صاحب الزمان ادركني
تلفات دشمن : 8715 نفر كشته ، زخمي و اسير
ارگان هاي عمل كننده : سپاه و ارتش
اهداف عمليات : فتح منطقه اي از خاك عراق و گرفتن امتياز ارضي براي پايان عادلانه به جنگ دو ساله در طي 5 مرحله
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
کارنامه عملیات ها ,
مناطق حماسه ساز ,
مقالات و تحلیلها ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
عملیات ها ، عملیات رمضان ، فرهنگ جبهه ، یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/04/28
|
اگر شب قدر شبی باشد که تقدیر عالم در آن تعیین می گردد،
همه ی شب های جبهه شب قدر است
واز همین جاست که تاریخ آینده ی زمین تقدیر می شود؛
شب هایی که ملائکه ی خدا نازل می گردند
و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی که با نور فرش شده است
به معراج می برند.
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
عشق و عرفان ,
سخنان ابرار ,
جملات حماسی ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
شهید آوینی ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 126
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/04/28
|
اولين بار بود که می رفتم جبهه
شب قدر كه رسيد ، به اتفاق چند تا از بچه ها رفتیم مراسم احیاء
جمعیت رو که دیدیم تعجب کردیم
از مجموع 350 نفر افراد گردان ، فقط بيست نفر اومده بودن
شب دوم هم همين طور بود
برام سؤال شده بود كه چرا بچه ها برا احيا نیومدن
با خودم گفتم نكنه خبر نداشته باشن...؟!
... از محل برگزاری احیاء اومدم بیرون
پشت مقر ما صحرايي بود كه شيارها و تل زيادي داشت
به سمت صحرا حركت كردم
نزديك شيارها که رسيدم ، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته
قرآن رو روی سرش گرفته و زمزمه مي كنه
مراسم احياء از بلندگو پخش ميشد
بچه ها صدا رو می شنيدن و توی تنهايی و تاريكی حفره ها ، با خدا راز و نياز می كردن
تازه فهمیدم داستان اون جمعیت کم توی محل برگزاری مراسم چیه...
راوی: شهید رضا صادقی یونسی
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
خاطرات و داستان ها ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات جبهه ,
سیره شهدا ,
درس های جبهه ,
فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/04/20
|
فَــکِــه ..
حَــق میدَهَــم بِه آنــها که تــو را "قتلــــگاه "میخوانَند حَــق دارَنــد .. چه کَـــم داری از کَربَـــلا .. ؟ رمـــل .. آفتاب سوزان .. عَطِــــش .. شــــهادت
..
:: موضوعات مرتبط:
مظلومیت و صبر ,
شعر و دلنوشته ,
مناطق حماسه ساز ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسبها:
دلنوشته ,
یاد یاران ,
مناطق عملیاتی ,
فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 124
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/04/13
|
حاج احمد در آخر صحبتهایش، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر شده بود،
گفت: خدایا! راضی نشو که حاج احمد زنده باشد
و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی مانده.
خدایا! اگر بنابراین است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را برسان!
دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت باشی
و بروی زیر رگبار گلوله عجیب نیست؟
آدم باید خیلی کله شق باشد که همه چیز را ول کند
و بزند به بیابان، میان بسیجی های خاکی.
حاج احمد متوسلیان را می گویم.
فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله
حاج احمــــــــد...
دلـــــ دوکوهــه برایت تنگ است....
دلــــــ بسیجی ها، بی تو چرا دروغ! سخت می گذرد به ما!
این همه سخنران، هیچ کدامش تــــــــو نیستی....
این همه جبهـــــه، در هیچ کدامش تو نیستی....
این همه جنگ، جناب فـــــــــرمانده! نیستی، نیستی، نیستی!
بی تو ما «این عمار» شنیدیم باز هم از علی....
چقدر باید تلفـــــــــات دهیم تا برگردی پیشمان؟!
می شنوی… می بینی…
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
شجاعت و مقاومت ,
شعر و دلنوشته ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
جنگ نرم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
سرداران ,
شهید متوسلیان ,
یاد یاران ,
دلنوشته ,
فرهنگ جبهه ,
سخنان شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/03/30
|
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
ولایت مداری ,
شجاعت و مقاومت ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
نگارستان خون ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
خاطرات شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/03/16
|
یک افسر ارشد گارد ریاستجمهوری عراق در بازجویی اخیر خود با اعتراف به شکنجه با سوزاندن، قطع اعضای بدن و کشتار هزار اسیر ایرانی گوشهای دیگر از جنایات صدام معدوم علیه ملت ایران را فاش کرد.
این جنایتکار بعثی می افزاید: برروی برخی از اسرای تیرباران شده آهک یامواد شیمیایی یا اسید می پاشیدیم تا اثری از آنها باقی نماند.
به گزارش فارس، «علی البغدادی»، محقق و کارشناس عراقی با اعلام این مطلب گفت: این افسر بعثی از جلادان ماشین جنایت جنگی صدام علیه مردم عراق و ایران است که در پرونده خود اوراق سیاه بسیار زیادی دارد. البغدادی افزود: فرد دستگیر شده سرهنگ «عبدالرشید الباطن» نام دارد و بازپرس ویژه گارد ریاست جمهوری عراق در جنگ علیه ملت ایران بوده است. وی گفت: این سرهنگ بعثی به خوبی به زبان فارسی و فرهنگ و تاریخ ایران مسلط است و پیش از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران توسط استخبارات (اطلاعات) ویژه عراق و صدام برای تحصیل زبان فارسی به تهران اعزام میشود.
البغدادی تصریح کرد: سرهنگ عبدالرشید در بهار ۱۹۷۵ میلادی (اوایل دهه پنجاه شمسی) در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده است و با آغاز جنگ و تجاوز بعثیها به ایران مأموریت مییابد اسرای ایرانی خط مقدم جبههها را بازجویی و از آنان کسب اطلاعات کند.
این پژوهشگر عراقی تأکید کرد: این افسر بعثی عراقی که چند بار مستقیم به صدام معدوم گزارش داده است، به خاطر جنایات جنگی بیشمار خود به دریافت مدال و نشان از سردار نگون بخت قادسیه رسیده است.
البغدادی افزود: عبدالرشید در بازجوییهای خود اعتراف کرده است که به دستور فرماندهان ارشد ارتش و به ویژه گارد ریاست جمهوری که از صدام دستور مستقیم داشتند، بیش از هزار اسیر ایرانی را کشته است.
وی افزود: این جنایتکار جنگی در جریان بازجوییهای خود اعتراف میکند که اسرای ایرانی را پیش از به شهادت رساندن شکنجههای شدید میداده است؛ برای مثال وی درباره یک اسیر ایرانی که بر اثر اصابت مین پایش را از دست داده بود، میگوید زمانی که این اسیر را بازجویی میکردم به علت مقاومتش شروع به قطع انگشتان دستانش نمودم پس از قطع هر انگشت و به فاصله هر دو دقیقه پس از قطع محل قطع شده را با فندک میسوزاندم تا اینکه تمام انگشتانش را بریدم، اما مقاومت حیرتآور او که بسیار جوان هم بود، من را خشمگین ساخت و با اره پای او را نیز قطع کردم، اما این اسیر ایرانی هیچ اطلاعاتی نداد.
این جنایتکار جنگی که در پروندهاش کشتار و اعدامهای فجیع شیعیان و کردهای عراقی نیز دیده میشود، در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۵ و در سال پنجم جنگ نیز در یک قتل عامل اسرای ایرانی ۲۲ رزمنده جمهوری اسلامی ایران را که همگی زیر ۲۰ سال سن داشتند، با شلیک تیر خلاص بر سرشان به شهادت میرساند، در حالی که این اسیران همگی دستهایشان بسته بوده و قربانی وحشیگیری این جنایتکار جنگی شدهاند.
البغدادی در ادامه افزود: جنایات عبدالرشید الباطن در سالهایی به دستور صدام روی میداده است که رژیم منفور بعث مورد حمایتهای آمریکا، شوروی و کشورهای مدافع حقوق بشر اروپایی قرار داشته است.
وی از قول این جنایتکار بعثی میگوید: سرهنگ عبدالرشید تأیید میکند که صدام در اعدام بیش از ۴۵۰ اسیر ایرانی مستقیم و به همراه گروهی از همراهان همیشگی خود در تیم حفاظتش دست داشته است.
این کارشناس به نقل از این جنایتکار بعثی میافزاید: بر روی برخی از اسرای تیر باران شده آهک یا مواد شیمیایی یا اسید میپاشیدم تا اثری از آنها باقی نماند. البغدادی به نقل از این بعثی جنایتکار تصریح میکند که وی در بازجوییهای خود اعتراف کرده است، تا آنجا که در جریان بوده، ماشین جنگی جنایات صدام معدوم شش هزار اسیر ایرانی را به شکل فجیعی به شهادت رسانده است.
منبع : وبلاگ شوق شهادت
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
مظلومیت و صبر ,
شجاعت و مقاومت ,
خاطرات و داستان ها ,
جانبازان و آزادگان ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات ,
آزادگان ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 137
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/02/05
|
محمد ؛ آنقدر در والفجر آرپی جی زده بود که از هر دو گوشش ، همین طور خون شره می کرد.
اسماعیل ؛ غیرتش قبول نکرد که صبح به صبح کرکره مغازه خواربار فروشی اش را بالا بکشد و از پشت شیشه ، تشییع جنازه شهدای محلش را تماشا کند.
بهرام ؛ وقت خواستگاری شرط کرد که تا پایان جنگ – هر چند سال که طول بکشد – پای دین و میهنش خواهد ایستاد.جنازه اش را درست در روز پایان جنگ آوردند.
امین ؛ فقط توانست عکس دوقلوهای زیبایی که خدا به او داده بود را ببیند. دو روز قبل از آن که به مرخصی برود و کودکانش را در آغوش بکشد ، ترکش توپ ، گردنش را زد.
سید محسن ؛ در شب عملیات ، داوطلب شد تا از روی میدان مین رد شود و راه را باز کند.خودش تکه تکه شد.
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
شعر و دلنوشته ,
سیره شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/01/22
|
به روایت شهید صیاد شیرازی:
شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خوردوهایی که در انتظار جابه جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.بر این اساس با یک فروند هلی کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاههای تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم. نیمه شب چهارم تیر ماه بود و تا ساعت یک ونیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین طور در حال پیشروی است. ساعت 5 به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تاکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چارهای نداریم هلیکوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم آتش آماده شد ابتدا خودم با یک هلی کوپتر 214 برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم. صبح روزپنج مرداد عملیات با رمز یا علی (ع) آغاز شد. در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود. جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عملیات هوانیروز علاوه بر گروههای مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی میتوانستند به عقب برگردند. بعضی از آنها به روستاها پناه بردند و بعضی هایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند. عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتارکرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.حالا من از این عملیات نتیجه می گیرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هرزمان طوری مقدر می کند که بسیاری از مشکلات ما باید با حالت سرافرازانه حل شود. خداوند می فرماید: بجنگید تا آن کفار که من می خواهم به دست شما عذابشان بدهم و به ما قول و وعده می دهد تا آنها را خوار کند و به شما پیروزی وعده می دهد و قلبهای شما را شفا بخشد. کدام قلب ها؟ قلبهایی که قبل از این عملیات گرفته و غم زده بود. رزمندگان اسلام قلب و دلشان با امامشان برای همیشه گره خورده بود. امام اشارهای دارند که پذیرش قطعنامه مثل نوشیدن زهر بود برای رزمندگان اسلام که سالها فداکاری کرده بودند. در حالی که هشت سال تلاش شده بود بعد از آن ما دلمان می خواست به صورتی دیگر نبرد تمام می شد. دلمان گرفته بود. اما خداوند با این پیروزی بزرگ و با این کشتار دسته جمعی بدترین و خبیث ترین دشمنانمان به دست ما ، موجب رضایت خاطر رزمندگان اسلام شد و پایان نبرد هشت ساله دفاع مقدس با این عملیات درخشان مرصاد انجام گرفت.»
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
خاطرات و داستان ها ,
کارنامه عملیات ها ,
وقایع و حوادث ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
شهید صیاد شیرازی ,
فرهنگ جبهه ,
عملیات ها ,
عملیات مرصاد ,
:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/01/09
|
عاشق رزمندگان بود . عملیات که میشد در حجره ها را یکی یکی میزد و به طلبه ها می گفت : فلان شهید امروز خاکسپاری شد . برایش نماز وحشت ( نماز شب اول قبر ) بخوانید .
یک شب که تعداد زیادی از شهدا دفن شده بودند ، در حجره ها را میزد و میگفت برای 5 نفر از شهدا نماز وحشت بخوانید . یکی از دوستتان گفت : آخه پنج بار نماز وحشت طول میکشد . من برای دو نفرشان نماز میخوانم . او با حالتی نیمه عصبانی گفت : آنها رفتند شهید شدند ، جانشان را دادند ، خیلی سخت است ما برایشان نماز بخوانیم ؟؟؟
او عاقبت در عملیات نصر 4 عاشقانه به جمع شهدا پیوست .
روحانی شهید محمود جولاپور . یادش گرامی باد .
:: موضوعات مرتبط:
اخلاق اسلامی در جبهه ,
محبت و اخوت ,
خاطرات و داستان ها ,
خاطرات من ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
شهدای روحانی ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
سیره شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
خاطرات شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1393/01/03
|
آری ما از این موهبت برخوردار بودیم که انسان دیدیم.
ما یافتیم آنچه را که دیگران نیافتند.
ما همه ی افق های معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم.
ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می یابد.
عشق را هم، امید را هم، ذوق را هم، شجاعت را هم، کرامت را هم،
عزت را هم، شوق را هم،
و همه ی آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیدند ما به چشم دیدیم.
ما دیدیم که چگونه کرامات انسانی در عرصه ی مبارزه به فعلیت می رسد.
ما معنای جهاد اصغر و اکبر را درک کردیم.
آنچه را که عرفای دلسوخته حتی بر سر دار نیافتند،
ما در شبهای عملیات آزمودیم.
ما فرشتگان را دیدیم که چه سان اوج و نزول دارند.
ما عرش را دیدیم. ما زمزمه ی جویبارهای بهشت را شنیدیم.
از مائده های بهشتی تناول کردیم و بر سر سفره ی حضرت ابراهیم نشستیم.
ما در رکاب امام حسین جنگیدیم. ما بی وفایی کوفیان را جبران کردیم.
و پادگان دوکوهه بر این همه شهادت خواهد داد...
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
معنویت و عبادت ,
مظلومیت و صبر ,
شجاعت و مقاومت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
عشق و عرفان ,
شعر و دلنوشته ,
جملات حماسی ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
عکس دفاع مقدس ,
زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسبها:
سیره شهدا ,
یاد یاران ,
شهید آوینی ,
فرهنگ جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/12/27
|
" دوکوهـــــــه " سین " ندارد اما !ساختمانهـایش ، سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ، با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ، با خدا سخن میگفتند..
" فکـــــــــه " سین ندارد اما !سجده های بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ، سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند .
" شـــــــــرهانی " سین ندارد اما !سنگرهایش زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی.ره.با رمــــز " یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند..
" کانال کمیــــــــــــل " سین ندارد اما !سکــوی پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست..
" طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد اما !سه راه ِ شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ، پرستــــو شدند..
" ارونـــــــــــد " سین ندارد اما !ساحل ِ خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس،گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدند..
" شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما !سرداران ِ بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا.س. فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند..
الهـــــــــــی !حــَــول حالَنـــــــــــا اِلی اَحسـَــنِ الحال ، بحــــق ِ شهـــــدا .. " آمین "
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
ایثار و فداکاری ,
مظلومیت و صبر ,
عشق و عرفان ,
جملات حماسی ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
مناسبت ها ,
مناطق عملیاتی ,
:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1392/12/25
|
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدایی که در هم کوبنده ستمگران و ظالمان تاریخ است.
بنام او که مالک هستی است ،جان می دهد و جان می ستاند .
با سلام به حضرت بقیه الله و شهیدان راه حق و آزادی ،
با سلام به نائب برحق حضرت مهدی (عج)
امروز ظلم بر جهان چیره گشته و ما مظلومان تاریخ ،
ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید .
این وصیت را با سرعت نوشتم و نتوانستم کلی بگویم .
امیدوارم پدر و مادر مرا حلال کنند.
برای آنها و برادرانم و خواهرانم آرزوی موفقیت میکنم
اگر شهید شدم بدانید که گرچه دستم از این دنیا کوتاه است
ولی از قفس تنگ دنیا خلاص شدم ،رها گشتم و به ملکوت اعلا پیوستم
برای من ناراحت نباشید.
امیدوارم خداوند متعال یارتان باشد و خداوند را هرگز فراموش نکنید
شهید عبدالحسین عرفانی
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
مظلومیت و صبر ,
عشق و عرفان ,
وصیت شهدا ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
وصیت شهدا ,
در مسیر شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/12/13
|
ساپورت پوشان دهه 60: «رفقایی که سن و سالشان زمان ساپورت پوشیدنشان ، آن زمانی که هم سن و سال من و تو بودند. جوان بودند و زیبا…غواصی می پوشیدند البته فرقش این است که آن زمان قیمتش گران بود… اصلا گیر نمی آمد می گفتند اگر خواستید تیر بخورید. سرتان را جلو بگیرید نکند لباس پاره شود ها! جنازه های بیجانشان را از داخل لباس در می آوردند و جوان دیگری را ساپورت پوش می کردند …»
کربلا کعبهی عشق است و منم در احرام شد در این قبلهی عشاق دو تا تقصیرم دستم من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست کنم قربانی تا که تکمیل شود حج من و میقاتم
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
معنویت و عبادت ,
ایثار و فداکاری ,
شجاعت و مقاومت ,
شعر و دلنوشته ,
جملات حماسی ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
جنگ نرم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
یاد یاران ,
درس های جبهه ,
در مسیر شهدا ,
جنگ ,
جنگ نرم ,
:: بازدید از این مطلب : 154
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1392/11/13
|
یاران چه غریبانه . رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما.هم سوخته پروانه
بشکسته سبوهامان. خون است به دل هامان
فریاد وفغان دارم.دوردیکش میخانه
هرسو نظر اندازی. در یاد کسی افتی
آنها که سفر کردند . زین جاسوی جانانه
تا سربه بدن باشد.این جامعه کفن باشد
فریاد اباذرها. ره بسته به بیگانه
ای وای که یارانم.گلهای بهارانند
رفتند از این خانه رفتند غریبانه
یاران چه غریبانه .رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما . هم سوخته پروانه
:: موضوعات مرتبط:
مظلومیت و صبر ,
عشق و عرفان ,
شعر و دلنوشته ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
اشعار ,
:: بازدید از این مطلب : 127
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
|
|