|
السلام علیک یا صاحب الزمان |
|
اولین ساعات زیارتگاه شلمچه
السلام علیکم یا انصار ابی عبد الله الحسین و رحمة الله و برکاته
عاشقان عاشق بلایند. دُرَّ حیات در احتجاب صدف عشق است و آن
را جز در اقیانوس بلا نمی توان یافت؛ در ژرفای اقیانوس بلا . عاشقان غواصان این
بحرند و اگر مجنون نباشد چگونه به دریا زنند ؟
|
نویسنده : باز مانده
چهارشنبه 1398/11/16
|
بانو فاطمه اسماعیل نظری:مرا در برابر شوهرم شکنجه دادند!
□ چند سال داشتید که برای نخستین بار توسط ساواک دستگیر شدید و به چه دلیلی؟
بسم الله الرحمن الرحیم.
حدود 20، 21 سال داشتم که در مهر ماه سال 1354، دستگیر شدم. در شانزده سالگی با آقای اکبر عزیزی همدانی ازدواج کردم. ایشان در کارخانه فیلکو کار میکرد و انسان بسیار متفکر و اهل مطالعهای بود. از طریق یکی از همکارانش با گروه حزبالله آشنا شد و بعد از ازدواج، سازمان یک نفر را فرستاد که با من عربی و قرآن کار کند! در خانه ماشین تایپ هم داشتیم و مطالب سازمان را تایپ میکردم.
□ بیشتر روی چه مباحثی کار میکردید؟
مطالعات ما بیشتر در باره مسائل عقیدتی بود و غالباً به جلسات سخنرانی دکتر شریعتی، شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید هاشمینژاد میرفتیم. در سال 1352 ارتباطمان با سازمان قطع شد، ولی در سال بعد از طریق پسرخالهام مهدی بخارایی- برادر شهید محمد بخارایی که حسنعلی منصور را ترور کرد- به سازمان وصل شدیم. در همان سال یکی از افراد سازمان، زیر شکنجه تاب نیاورد و همه ما را لو داد! یادم هست ساعت از نیمه شب گذشته بود که ریختند و ما را دستگیر کردند. مرا به زندان انفرادی انداختند و شوهرم را بردند که شکنجه کنند. هوا خیلی سرد بود و من هم از سرما و هم از شدت اضطراب میلرزیدم. در سلول هم فقط یک زیلوی خونآلود و چرک انداخته بودند و ناچار شدم همان را دور خودم بپیچم که کمی گرم شوم! تا صبح صدای فریاد کسانی را که شکنجه میکردند، میشنیدم و میلرزیدم! موقع سحر صدای اذان به گوشم خورد و احساس کردم آرام گرفته و گرم شدهام. هنوز هم وقتی آن اذان را میشنوم، همان احساس دلگرمی به سراغم میآید.
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
مظلومیت و صبر ,
شجاعت و مقاومت ,
روایت ایثار ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
نام آوران ,
بانوان ایثارگر ,
جانبازان و آزادگان ,
نگارستان خون ,
عکس های متفرقه ,
:: برچسبها:
خاطرات انقلاب ,
یاد یاران ,
زنان ایثارگر ,
آزادگان ,
:: بازدید از این مطلب : 90
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1396/10/28
|
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
معنویت و عبادت ,
اخلاق اسلامی در جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
شجاعت و مقاومت ,
رهنمودهای جهادی ,
مقالات و گفته ها ,
روایت ایثار ,
خاطرات و داستان ها ,
تاریخ دفاع مقدس ,
مقالات و تحلیلها ,
پیام شهید ,
:: برچسبها:
زندگی نامه شهدا ,
سیره شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
مناسبت ها ,
خاطرات شهدا ,
درس های جبهه ,
سراداران ,
:: بازدید از این مطلب : 177
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 15
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1396/10/14
|
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
شجاعت و مقاومت ,
پیام شهید ,
سیره شهدا ,
حماسه سازان ,
بانوان ایثارگر ,
شهدای روحانی ,
تداوم ایثار ,
خانواده ایثارگران ,
مدافعان حرم ,
نگارستان خون ,
تصاویر شهدا ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
سیره شهدا ,
خانواده شهدا ,
شهدای مدافع حرم ,
:: بازدید از این مطلب : 155
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 15
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1396/07/02
|
رویدادها در تاریخ، هرچه از زمان وقوع و ولادت خویش فاصله می گیرند، كم رنگتر و بی فروغتر می شوند و سرانجام به سایه روشنی از یك خاطره یا حادثه در ذهنها بدل می گردند، امّا تنها، یك حادثه را می شناسیم كه در روزی داغ، در سرزمینی كوچك و گمنام به نام «كربلا» رخ داد و امروز پس از قرنها و روزگاران دراز، دامنگستر و تأثیر گذار و حركت آفرین، به سمت فردایی درخشانتر راه می سپارد. شور و شكوه و شرارهای كه عاشورا آفرید، هنوز و هماره قلمرو قلب و ذهن انسانها را فتح می كند و خون خیزش و حركت در رگها می دواند.
این ویژگی، این سخن پیامبر را به یاد می آورد:
ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا[1]
از شهادت حسین، آتشی در قلب مۆمنان افروخته شود كه هرگز سردی و خاموشی نمی پذیرد.
كربلا، زنده، زاینده و فزاینده است؛ كوثری است كه می جوشد و هر عصر و نسلی به نسبت توان و تكاپو و ظرفیت خویش از آن بهره میگیرد. كربلا به روحها طراوت، زیبایی، سرزندگی و شیوه خوب زیستن می آموزد كه حسین (علیه السلام) یعنی خوب، یعنی زیبا.
كربلا، اساسنامه ایمان، فهرست همه خوبیها و فرهنگنامه قبیله معرفت و عشق است. هیچ كس نیست كه با كربلا انس و الفت بیابد و شكفتن و بالیدن و جوشش و حیات را در خود احساس نكند. جامعهای نیز كه با فرهنگ عاشورا پیوند و آشنایی بیابد، سرشار پویایی، زایایی و توانایی خواهد شد. به همین دلیل است كه كربلا، بهترین پایگاه الهام برای حركت و خیزش و قیام است و آنان كه معرفت عاشورایی یافته اند، انسان هاییاند كه حرّیت، عزّت، جوانمردی، پاكبازی، اخوّت، صمیمیّت، عرفان، ایمان وشهادت، درون مایه زیستن و قانون زندگی و جهت گیریهاشان خواهد شد.
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
اخلاق اسلامی در جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
محبت و اخوت ,
مظلومیت و صبر ,
عشق و عرفان ,
رهنمودهای جهادی ,
مقالات و گفته ها ,
پیام شهید ,
سیره شهدا ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 20
|
نویسنده : باز مانده
دوشنبه 1396/04/26
|
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
فرهنگ و ادب ,
جملات حماسی ,
پیام شهید ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
حماسه سازان ,
نام آوران ,
تداوم ایثار ,
شهدای جهان اسلام ,
نگارستان خون ,
تصاویر شهدا ,
:: برچسبها:
سیره شهدا ,
سخنان شهدا ,
شهدای جهان اسلام ,
عکس نوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 30
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1394/11/10
|
وقتی امام ره فرمود خط، باید حفظ شود حاج ابراهیم هیچ چیز جز فرمان حضرت امام ره جلوی چشمش نمی آمد، بعد از یه مدت با ظاهری خسته و سر و صورت خاکی اومد، گفتم ابراهیم ترو خدا چیزی بخور،
گفت: من تو این دنیا سهمی ندارم...... هنوز فرمان امام رو زمینه.......
آیا ما برای فرمان امام حاضر کاری کردیم ؟!
دلیل غربتشان اهل خاک بودن ماست
نه بی مزار شدن ها ، نه بی پلاکی ها
به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند
زمین چقدر حقیر است آی خاکی ها
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
روایت ایثار ,
خاطرات و داستان ها ,
پیام شهید ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
حماسه سازان ,
سرداران ,
تداوم ایثار ,
در مسیر شهدا ,
نگارستان خون ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
شهید همت ,
:: بازدید از این مطلب : 154
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1393/11/09
|
تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است
خدایا این خانه کوچک را بر من مبارک گردان ...
بخشی از دست نوشته ای به جا مانده از شهید علم الهدی : "من در سنگر هستم .. این خانه ی کوچک این سنگر این گودی در دل
زمین این گونی های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است فریاد است غوغاست ...
تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است خدایا این خانه کوچک
را بر من مبارک گردان ..
خدایا اگر من در دل سنگرم تو در دل من و در دل سنگر هر دو حضور داری
لحظات چگونه می گذرد عبور زمان مانند عبور آب بحری از جلوی چشمان
کاملا ملموس است.
اما زندگی در این خانه کوچک که یک قلب پر طپش است یک دل خاکی است
در زمین خدا در متن پاکی نمی تواند تکرار پذیر باشد
آری ...تنهایی موهبتی است الهی در تنهایی از تنهایی
بدر می آییم در تنهایی به خدا می رسیم ... و در سنگر تنها هستم...
خاطـــــره ای از شهید علم الهـــدی :
نیمه های شب بود که نهج البلاغه میخواند. من نگاه کردم به ایشان، دیدم
چهره اش برافروخته شده و دارد اشک میریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه
نهج البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم پس از مدتی، سید حسین نهج البلاغه
را بست و برای استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز کردم،
دیدم همان خطبه ای است که حضرت علی (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میکند
و مبفرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ کجاست عمار؟ ...
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
خاطرات و داستان ها ,
جملات حماسی ,
وقایع و حوادث ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
در مسیر شهدا ,
زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
سیره شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
سرداران شهید ,
:: بازدید از این مطلب : 124
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 20
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/04/13
|
حاج احمد در آخر صحبتهایش، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر شده بود،
گفت: خدایا! راضی نشو که حاج احمد زنده باشد
و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی مانده.
خدایا! اگر بنابراین است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را برسان!
دانشجوی مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت باشی
و بروی زیر رگبار گلوله عجیب نیست؟
آدم باید خیلی کله شق باشد که همه چیز را ول کند
و بزند به بیابان، میان بسیجی های خاکی.
حاج احمد متوسلیان را می گویم.
فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله
حاج احمــــــــد...
دلـــــ دوکوهــه برایت تنگ است....
دلــــــ بسیجی ها، بی تو چرا دروغ! سخت می گذرد به ما!
این همه سخنران، هیچ کدامش تــــــــو نیستی....
این همه جبهـــــه، در هیچ کدامش تو نیستی....
این همه جنگ، جناب فـــــــــرمانده! نیستی، نیستی، نیستی!
بی تو ما «این عمار» شنیدیم باز هم از علی....
چقدر باید تلفـــــــــات دهیم تا برگردی پیشمان؟!
می شنوی… می بینی…
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
شجاعت و مقاومت ,
شعر و دلنوشته ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
جنگ نرم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
سرداران ,
شهید متوسلیان ,
یاد یاران ,
دلنوشته ,
فرهنگ جبهه ,
سخنان شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 138
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1393/01/22
|
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
خاطرات و داستان ها ,
جملات حماسی ,
وصیت شهدا ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
جنگ نرم ,
عکس های متفرقه ,
:: برچسبها:
سیره شهدا ,
درس های جبهه ,
در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1393/01/09
|
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
مظلومیت و صبر ,
شعر و دلنوشته ,
جملات حماسی ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
شهدای روحانی ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
تصاویر شهدا ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1392/12/25
|
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خدایی که در هم کوبنده ستمگران و ظالمان تاریخ است.
بنام او که مالک هستی است ،جان می دهد و جان می ستاند .
با سلام به حضرت بقیه الله و شهیدان راه حق و آزادی ،
با سلام به نائب برحق حضرت مهدی (عج)
امروز ظلم بر جهان چیره گشته و ما مظلومان تاریخ ،
ای مظلومان بپاخیزید و کاخ ظلم و ستم را فروریزید .
این وصیت را با سرعت نوشتم و نتوانستم کلی بگویم .
امیدوارم پدر و مادر مرا حلال کنند.
برای آنها و برادرانم و خواهرانم آرزوی موفقیت میکنم
اگر شهید شدم بدانید که گرچه دستم از این دنیا کوتاه است
ولی از قفس تنگ دنیا خلاص شدم ،رها گشتم و به ملکوت اعلا پیوستم
برای من ناراحت نباشید.
امیدوارم خداوند متعال یارتان باشد و خداوند را هرگز فراموش نکنید
شهید عبدالحسین عرفانی
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
مظلومیت و صبر ,
عشق و عرفان ,
وصیت شهدا ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
وصیت شهدا ,
در مسیر شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/12/16
|
دراین موقعیت زمانی و مكانی جنگ ما جنگ اسلام و كفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت خیانت به پیامبر اكرم (ص) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداكاری بكند.در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان داد و فداكاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا كند كه ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا كنیم.
( شهیدحسن باقری )
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
:: برچسبها:
فرهنگ جبهه ,
سخنان شهدا ,
شهید حسن باقری ,
سیره شهدا ,
سرداران شهید ,
:: بازدید از این مطلب : 118
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/11/04
|
در دلم غوغاست ، شورشی بر پاست یاد یاران حزب روح الله ست یادگار خاک ، استخوان و پلاک بعدتان ماندیم ، با دلی غمناک دل من شبهای جمعه وقتی که پر شور میشه فاتحه میدم و دل من سراسر از نور میشه وا ویلا وا ویلا آی شهدا، آی شهدا وای خدایی ها ، کربلایی ها یادگار شما ، شیمیایی ها
صحن دل شده تنگ ، در زمونه ی ننگ می وزه امشب ، نسیم جبهه و جنگ یاد کرببلای ایران دل من در طلاتمه یاد درگیریا بخیر ، سر سربند فاطمه وا ویلا وا ویلا آی شهدا، آی شهدا میر حزب الله ، نسل ثارالله جان فدای تو، من العسل اهلا دل شد آینه ای، یار دیرینه ای می تپه دل من ، به عشق خامنه ای مدعی تو ببین منو ، اگه می خوای بشناسییم اگه ولایت سیاسیه !!! آره من یک سیاسی ام
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
شجاعت و مقاومت ,
شعر و دلنوشته ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
تصاویر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
یاد یاران ,
دلنوشته ,
فرهنگ جبهه ,
در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/09/16
|
در مسیر شهدا
در راه بازگشت به دزفول میرسیم اتوبوس برای نماز نگه داشته است پیاده میشویم ، مجبوریم مسیری را پیاده روی کنیم تا به مسجد برسیم فکر میکردم اینجا شهر جنگ زده است و بوی شهدا را میدهد برای بسیجیان احترام قائلند برای شهدا احترام فائلند یک ماشین از کنارم رد میشه صدای موسیقی من را از حال هوای فکه بیرون می آورد خدایا این گوش ها عادت کرده به صدای زیارت عاشورا به دعای عهد تحملم کم شده جلوتر میرم یکی متلک میندازه سلام علیکم خواهر دلم برای شهدا تنگ میشود دلم هوای شلمچه میکند سعی میکنم چفیه ام را بپوشانم طاقت بی احترامی به شهدا را ندارم بغض گلویم را فشار میدهد جلوتر میروم قیافه های رنگ و وارنگ فشن ، خدایا من ریه هایم یک هفته به بوی خاک به بوی شهدا عادت کرده طاقت این بوهای عطر تند و تیز را ندارد این چشمها به وسعت بیابان به رنگ خاک عادت کرده چطور با مغازه های رنگ و وارنگ سیرش کنم؟ دلم هوای پادگان حمیدیه میکند آخر خانه من آنجاست مشهد نیست خونه ی من شلمچه است فکه است طلائیه است فرش من رمل های فکه است سقفم آسمان شلمچه است روشنائی خانه ام غروب دلگیر شلمچه است من مجنون شده ام طاقت شهر را ندارم نمیتونم برگردم دلم برای فکه پر میکشد این گوش ها عادت کرده است با زیارت عاشورای پادگان حمیدیه از خواب برخیزد ، خدایا من یک هفته با شهدا بودم همه یکی بودیم چطور میتوانم دل بکنم دل نکنده ام من گوشه ای از دلم را توی شلمچه جا گذاشتم گوشه ی دیگرش را طلائیه گوشه ی دیگرش را بین نیزار چزابه گوشه ی دیگرش را روی پل کرخه جا گذاشتم نگران دلم نیستم سپردمش به شهدا و آمدم اما حالا من مانده ام با یک دنیا خاطره و یک دنیا دلتنگی من جسمی بیزار از شلوغی شهر را به مشهد میبرم کاش میشد همیشه نماز ظهر را در فکه اقامه کرد کاش میشد همیشه حاج آقای بنفشه برایمان از غربت امام زمانمان بگوید یا به قول خودش مهدی جانمون بلکه باور کنیم او تنهاست خدایا دلم برای صدای حزن انگیز حاج آقا تنگ خواهد شد دلم برای گل و لای شلمچه بعد از باران رحمت الهی تنگ شده دلم برای چادر خاکی ، دلم برای چفیه دلم برای دوستان مهربانم که بوی شهدا گرفته بودند، دلم برای پرچم یا زهرای فکه ، دلم برای بی غذایی ها ، دلم برای سحر خیزی ها، دلم برای نواهای آهنگران وقتی از پادگان بعد از نماز صبح شروع به حرکت به سمت مناطق میکردیم تنگ خواهد شد .
منتظریم کی شب حمله فرا میرسد …
دلم برای همه ی سختی ها تنگ خواهد شد ، دلم برای گرمای سوزان فکه ، دلم برای باران رحمت شلمچه که خوب شستمان ، دلم برای بوی نم پتو های پادگان حمیدیه ، دلم برای بدون کفش راه رفتن ها تنگ خواهد شد ، توی شلمچه باران که شروع شد سرم را رو به آسمان گرفتم ظلمات بود یکی از آن دانه درشت هاش آنچنان به صورتم خورد که به خود آمدم شاید دست همین شهدا بود بلکه از خواب غفلت بیدارم کنند و من هیچ وقت در زندگی ام به این اندازه شاد نبودم، خدایا من چطور این همه سال توی شهر زندگی کردم شهدا چه عشقی کردید دست من رو هم بگیرید آیا بار دیگر این چشم ها گنبد طلایی طلائیه را خواهد دید؟
حاج آقا تو فکه به بچه ها میگفت خواهرم بلند شو گریه نکن انشاالله سال دیگه دوباره میطلبن بچه ها به شهدا قول بدید بچه ها شهدا را فراموش نکنین به یاد 3 سال پیش افتادم که همین قول ها رو به شهدا دادم ولی فراموش کردم عهدم قولم رو شکستم خجالت کشیدم روم نمیشد دوباره قول بدم ولی دادم آخه حاج آقا می گفت شهدا زنده ان و دستشون رو دراز کردن به سمت ما تا هر کی میخواد دستش رو بگیرن دستم رو گذاشتم تو دستشون و بلند شدم.
چقدر دل کندن از فکه سخته چند قدم بر میداریم دوباره به پشت سرمان نگاه میکنیم ، یکی این گوشه یکی گوشه دیگه با خاک نجوا میکنه با شهدا خداحافظی میکنه یکی دیگه داد میزنه یکی میگه نمیتونم دل بکنم یکی دیگه داره پشت تلفن ضجه میزنه برای یکی دیگه توضیح میده که کجاست ، یکی رفته سجده یکی نمیتونه رو پاهاش وایسته بالاخره سوار اتوبوس شدیم وداع کردیم چقدر بچه ها فرق کردن دیگه سر جا با هم دعوا نمیکنن با هم مهربون تر شدن بوی شهدا گرفتن آخه
رسیدیم مشهد چقدر من اینجا غریبه ام این خانه چقدر برای من غریب است همه چیز برایم کوچیک و بی اهمیت شده اینجا دنیای واقعی نیست واقعیت شلمچه است حتی از این دنیای اینترنت هم بیزارم ، خانه من جنوب بود.
از طرف حوزه بسیج برام اس ام اس اومد :
به مشهد خوش آمدید ، اکنون شهدا به نظاره نشسته اند تا حافظان خونشان را بنگرند .
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
بصیرت و سیاست ,
عشق و عرفان ,
خاطرات و داستان ها ,
مناطق حماسه ساز ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
زوار و زیارتگاهها و راهیان نور ,
:: برچسبها:
راهیان نور ,
خاطرات جبهه ,
در مسیر شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/08/30
|
چه زیباست
بجای اینکه بگوییم
شهدا شرمنده ایم
بگوییم
شهدا بسیجی هستیم .
بی گمان
شهدا از این جمله خوشحال میشوند .
هفته بسیج
بر سبز دلان سرخ بال مبارک باد .
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
شعر و دلنوشته ,
جملات حماسی ,
سیره شهدا ,
بسیج و سپاه ,
در مسیر شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
بسیج ,
سیره شهدا ,
مناسبت ها ,
دلنوشته ,
:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/08/03
|
چند وقتی بود كه از مأموریت گردان حضرت معصومه (س) می گذشت و از عملیات خبری نشده بود، روزی «علی» پیش من آمد و گفت چون ایام تحصیلی است، اجازه بدهید بروم و به درس و بحثم برسم. چیزی نگفتم، دلم راضی نبود كه برگردد، آخر او از نیروهای خوب و مخلص گردان بود. این طور بگویم «علی» طلبه ای بود فاضل و متقی كه مهر و محبتش نه تنها بر دل من كه بر دل یكایك بچه های گردان نشسته بود. چون اصرار به رفتن داشت، گفتم خب حالا كه می خواهی بروی برو. پایان مأموریتش را گرفت و رفت. فكر می كنم متوجه شده بود من ناراحت هستم. چند روزی گذشت كه دیدم دوباره به جبهه برگشته. تعجب كردم، پرسیدم چطور شد كه برگشتی؟ گفت: هر چه فكرش را كردم، دیدم درس را می شود بعداً خواند ولی فرصت جبهه و عملیات را نمی شود پیدا كرد. تا این عملیات والفجر (8) از راه رسید و طلبه شهید «علی خوش نژاد» به باغ سبز شهادت راه یافت.
به نقل از سردار اكبر نوری
منبع: كتاب با یاران سپیده، نوشته محمدخامه یار، ص 38
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
خاطرات و داستان ها ,
سیره شهدا ,
نام آوران ,
شهدای روحانی ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
درس های جبهه ,
فرهنگ جبهه ,
خاطرات شهدا ,
شهدای روحانی ,
:: بازدید از این مطلب : 125
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
|
نویسنده : باز مانده
یکشنبه 1392/06/31
|
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لَآئِمٍ ذالِکَ فَضْلُ اللهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَلیمٌ (54)
در این آیه، سخن از افرادی است که طبق پیش بینى قرآن، بعدها از آئین مقدس، بر مى گردند!
در آغاز آیه، به عنوان یک قانون کلّى به همه مسلمانان اخطار مى شود که: «اى کسانى که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد (به خدا زیانى نمى رساند ، بلکه) خداوند، گروهى (جدید) را (بجای آنان) مى آورد» (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْم).
باید دانست ، دلى که از محبّت خدا خالى شد ، بیمار و وابسته به دنیا و کفّار مىشود، ولى دلى که از مهر خدا پُر است، هرگز وابسته نمىشود.
در ادامه آیه ، خداوند برای گروه جدید ، یکسری صفات را معرفی می نماید :
1 ـ آنها کسانى هستند که به خدا عشق می ورزند و جز به خشنودى او نمى اندیشند ، خداوند هم در مقابل، آنها را دوست دارد (یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ).
2 و 3 ـ آنها در برابر مؤمنان خاضع و مهربان، و در برابر دشمنان و ستمکاران، سرسخت، انعطاف ناپذیر و پر قدرتند ! (أَذِلَّة عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّة عَلَى الْکافِرینَ).
4 ـ جهاد در راه خدا به طور مستمر از برنامه هاى آنهاست (یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ).
5 ـ آخرین امتیازى که براى آنان ذکر می شود این است که در راه انجام فرمان خدا و دفاع از حق، از ملامت هیچ ملامت کننده اى نمى هراسند و جنگ روانى، در آنان ، که از مؤمنین واقعى هستند ، اثرى ندارد. (وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم).
و در پایان می فرماید: «به دست آوردن این امتیازات (علاوه بر کوشش انسان) مرهون فضل الهى است که هر کس بخواهد و شایسته ببیند مىدهد» (ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ). «و خداوند دایره فضل و کرمش، وسیع و به آنها که شایستگى دارند آگاه است» (وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ).
شآن نزول :
«هنگامی که آیه ۵۴ سوره مائده نازل گردید و عده ای از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) درباره این آیه سؤ ال کردند دست خود را بر شانه سلمان زد و فرمود: این و یاران او و هموطنان او هستند. و به این ترتیب از اسلام آوردن ایرانیان و کوششها و تلاشهاى پرثمر آنان براى پیشرفت اسلام در زمینه هاى مختلف، پیشگوئى کرد.
سپس فرمود: لو کان الدین معلقا بالثریا لتناوله رجال من ابناء الفارس : «اگر دین (و در روایت دیگری اگر علم) به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمانها قرار گیرد، مردانی از فارس (پارس) آن را در اختیار خواهند گرفت.»
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
بصیرت و سیاست ,
شجاعت و مقاومت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
آیات و روایات ,
مقالات و گفته ها ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
عکس های متفرقه ,
:: برچسبها:
آیات و روایات ,
یاد یاران ,
:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/06/08
|
کارناوال نيويورک دربن بست
صهيونيسم مسيحي در روزهاي گذشته سرگرم اجراي نمايش پليدي در آمريکا بود،گويا آنها هر سال با خبر حضور احمدي نژاد درنيويورک کلافه مي شوند وچه بسا مشاعر خويش از سر مي نهند! كشيشي ابله سرگرم راه اندازي كارناوال سوزاندن قرآن است. گويا بوش كوچك از اينكه اجراي اين تئاتر را مدير يك كليسا بر عهده گرفته، شادمان است، اما عقلاي آمريكا خيلي زود، سركردگان كاخ سفيد را بر سرعقل مي آورند و آنها را از شور و حماسه نوپديدي در جهان اسلام انذار مي دهند كه اقدام هاي سفيهانه مقابل اسلام ممكن است تابوت هاي پر از اجساد يانکي ها را از حوزه هاي نفوذ ناتو به نيويورك سرازير كند و اينگونه بود كه خيلي زود همه، حتي دوستان و همکاران رامسفلد و بولتون گفتند، " جونز" مدير كليساي ورشكسته اي بيش نيست! وانگهي،صهيونيسم مسيحي به رغم سفاهت خويش، خوب فهميد "جونز" آنها بالاتر از سلمان رشدي كه نيست!سلمان رشدي اي كه تماميت غرب نتوانست او را از طعم وحشت اعدام هر روزه برهاند وضعي که ربع قرن، زندگي زجرآوري براي وي رقم زد. نه از اسکاتلند يارد کاري برآمد ونه از سيا، پس حالا جونز يك جوجه سلمان رشدي بيش نيست! خوب بود البته اگر جونز، طعم مرگ وانتظار تير غيب را از سلمان رشدي مي پرسيد، گفته اند ودرست گفتند که کار هر خرنيست خرمن کوفتن، گاو نر مي خواهد و مرد کهن! ومگرآقاي جونز با اين لباس هاي اتو کشيده اش وبا آن سبيل هاي مسخره خواهد توانست دردامنه آتشفشان سکني گزيند! آقاي جونز!سلمان رشدي در يكي از آخرين كتاب هاي خود، به فلاكت و ذلت 10 ساله نخست پس از انتشار كتاب «آيات شيطاني »، اشاره اي شنيدني دارد. وي در كتاب خود با اشاره به مجروحيت مترجم ايتاليايي توسط مسلمانان غيور ايتاليايي تا سر حد مرگ و به هلاكت رسيدن مترجم ژاپني آيات شيطاني بر اثر عمليات جهادي مسلمانان ژاپني، از روز اقدام انقلابي عليه ناشر نروژي كتابش به اين شكل ياد مي كند: « روزي كه ناشر نروژي مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
يكي از بدترين روزهاي عمر من است.» او در آن ايام تنها طي 20 روز، 13 بار محل خواب خود را تغيير داد. چنان فضاي جهنمي اي بر زندگي او حاكم گرديد كه همسرش از وي جدا شد و در مطبوعات وي را «فردي بزدل » ناميدند.
مسافرت با هواپيماي جنگي!
دو سال پس از صدور حكم اعدام بود آقاي جونز! كه سلمان رشدي توانست با هزارترفند امنيتي جرأت سفر به خارج انگلستان را پيدا کند آن هم با يك هواپيماي جنگي! در سال 1991 ميلادي براي سخنراني به دانشگاه كلمبيا در آمريكا برود و برگردد. محافظت از او پس از صدور فتواي حضرت امام بر عهده «اسكاتلند يارد» (پليس انگليس) قرار گرفت. چند سال قبل تر هزينه هاي محافظت از او در سال، بين يك تا 10 ميليون پوند تخمين زده شد.
در حدي كه يكبار شاهزاده چارلز (وليعهد انگلستان) اعلام كرد: « سلمان رشدي سرباري پرخرج براي ماليات دهندگان انگليسي است.» ماجرا به اينجا هم ختم نشد، شركت هواپيمايي «بريتيش ايرويز» حضور رشدي را در هواپيماهاي خود تا سال 1998 ممنوع اعلام كرده و شركت هواپيمايي «ايركانادا» چند سال پيش سفر رشدي را با پروازهاي خود غيرممكن اعلام كرد.
در سال هاي اخير، اما سلمان رشدي در آمريكا زندگي مي كند و توسط دولت آمريكا محافظت مي شود. جونز پيشکش!آقاي بوش وآقاي اوباما! همان سلمان رشدي را بچسبيد تا بعد! امپراطوري رسانه اي غرب اما بارها اعلام كرد كه حكم اعدام اين نويسنده از طرف ايران پس گرفته شده است بلکه قدري ازکابوس هاي خود بکاهد. اين ترفند اما هربار با بانگ انقلابي رهبر انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه اي مواجه شدند.
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
خاطرات و داستان ها ,
وقایع و حوادث ,
مقالات و تحلیلها ,
سیره شهدا ,
خانواده ایثارگران ,
شهدای جهان اسلام ,
تصاویر شهدا ,
نام آوران ,
:: برچسبها:
شهدا ,
شهدای مقاومت اسلامی ,
شهدای جهان اسلام ,
:: بازدید از این مطلب : 190
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/04/28
|
شهید شیرودی دو روز قبل از شهادت در مصاحبه با خبرنگاران رسانه های خبری، کمک گیری از امدادهای غیبی را علت توانایی وارد ساختن کوبنده ترین ضربات به قوای دشمن عنوان کرد و از آنان خواست برای درک بیشتر امدادهای غیبی به جبهه های نبرد حق علیه باطل بیایند؛ تا چهره نورانی رزمندگان اسلام را از نزدیک ببینند.
هنگامی که مصاحبه کنندگان از وی تقاضا کردند که محدوده جغرافیایی پروازهای آینده اش را ترسیم کند، به آنان گفت:" بهتر است نقشه های دنیا را نگاه کنند؛ زیرا اگر امام خمینی فرمان دهد در هر نقطه جهان که مرکز کفر است می جنگم". این شهید بزرگوار با این جمله عمیق و کوبنده ، اطاعت محض خود را از مقام ولایت به گوش جهانیان رساند.
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
شجاعت و مقاومت ,
عجائب و امدادهای غیبی ,
خاطرات و داستان ها ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
تصاویر شهدا ,
نام آوران ,
:: برچسبها:
شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
شهید شیرودی ,
سیره شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 132
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/04/25
|
امام خامنه ای : رژیم صهیونیستی در قواره و اندازهای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم بیاید . گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی ما را تهدید هم میکنند ! تهدید به حملهی نظامی میکنند ! اما به نظرم خودشان هم میدانند و اگر نمیدانند بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد ...
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
سخنان ابرار ,
عکس های متفرقه ,
مطالب متفرقه ,
:: برچسبها:
رهنمودها ,
جهاد ,
:: بازدید از این مطلب : 128
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/04/14
|
وصیت نامه شهید محمد باسیوس جوان 16 ساله ای که در اردیبهشت 1366 به درجه رفیع شهادت نائل آمد
وقاتلوهم حتى لاتکون فتنه
بجنگید تا فتنه از روى زمین برداشته شود
با درود و سلام فراوان بر تنها منجى عالم بشریت حضرت حجت امام زمان (عج) و نایب بر حقش حضرت امام خمینى و آرزوى پیروزى رزمندگان اسلام در جبهههاى حق علیه باطل هم اکنون وصیت نامهام را آغاز میکنم :
وصیت من به ملت قهرمان ایران این است که این نعمت شایان الهى را تنها نگذارند و فرمان گوهربار آن حضرت را اطاعت کنند و جبههها را پر کنند که نیاز مبرم دارند و امیدوارم که به وصیتهاى شهدا عمل کنند و پیرو خط اسلام و خون شهیدان باشند.
از برادران فرهنگى میخواهم که سنگر تعلیم و تربیت را خالى نکنند و تعلیم و تربیت آنها مغایر با قوانین اسلامى نباشد و اگر مغایر باشد از فرمان خدا سرپیچى شده است و تسلى را براى مغایرت داشتن با قوانین خدا پرورش دادهاید و این مسئله آموزش و پرورش است که در فرهنگ اسلام اثر بسیار زیادى دارد درس آموزش و پرورش که همان تعلیم و تربیت است همه زمینها را براى انسان سیر میکند .
:: موضوعات مرتبط:
درس های جبهه ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
وصیت شهدا ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
نام آوران ,
:: برچسبها:
وصیت شهدا ,
درس های جبهه ,
فرهنگ جبهه ,
ولایت مداری ,
:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/04/08
|
بیمارستان از مجروحین پر شده بود...
حال یکی خیلی بد بود...
رگ هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.
وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.
من آن زمان چادر به سر داشتم.
دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم...
مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت:
من دارم می روم تا تو چادرت را در نیاوری.ما برای این چادر داریم می رویم...
چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
خاطرات و داستان ها ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
جوانان نسل سوم ,
جنگ نرم ,
در مسیر شهدا ,
عکس های متفرقه ,
بانوان ایثارگر ,
:: برچسبها:
پیام شهدا ,
فرهنگ جبهه ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 10
|
نویسنده : باز مانده
دوشنبه 1392/02/16
|
از كار بركنار شدم چون ...
چند روز بعد به همراه تعدادي از فرماندهان و همرزمانم جهت پاره اي از گزارش هاي منطقة غرب به تهران رفتم . من هميشه در اين گونه جلسات با تعدادي از فرماندهان منطقه و به خصوص بچه هاي سپاه شركت مي كردم . آن روز شهيد محمد بروجردي ، شهيد ناصركاظمي و چند نفر ديگر هم در جلسه شركت كرده بودند . مشاوران بني صدر (رييس جمهور وقت) شروع به بدگويي دربارة قرارگاه عملياتي غرب كردند . گزارش همة آن ها سر تا پا دروغ بود . با حرف هاي دروغي كه مي زدند ، كنترل از دست ما خارج مي شد . بني صدر به گفته هاي مشاورانش خيلي اهميت مي داد . متأسفانه به حرف بچه هاي سپاه هم گوش نمي كرد و بي اعتنا بود . دلم از جلسه خون شده بود . حرف هاي مشاوران بني صدر بد جوري ناراحتم كرده بود . آنان را آن قدر پست مي دانستم كه نمي توانستم در برابرشان دفاعي كنم . از همان جا بود كه همة اميدم از بني صدر (به عنوان رييس جمهوري) قطع شد . آن روز در آنجا جمله اي گفتم كه بعد ها ميان مسئولان مملكتي دهان به دهان گشت و معروف شد . اول دعاي امام زمان (عج) را خواندم . سپس گفتم : آقاي رييس جمهور ! خيلي عذر مي خواهم كه اين صحبت را ميكنم . در جلسه اي به اين مهمي كه براي حفظ امنيت نظام جمهوري اسلامي تشكيل شده است ، يك بسم الله و يك آية قرآن خوانده نشد . من آنقدر اين جلسه را ناپاك و آلوده مي بينم كه احساس مي كنم وجود خودم نيز از اين جلسه آلوده مي شود . چاره اي ندارم جز اينكه يك راست از اين جا به قم بروم و با زيارت آنجا احساس كنم كه تزكيه و پاك شده ام . همة اينها بهانه بود تا فرمانده ي منطقة غرب را از من بگيرند و درست در شب بيست و نهم شهريور 1359 ( يك شب قبل از آغاز رسمي جنگ ايران از طرف بعث عراق ) به دستور آقاي بني صدر من از سمت خود ، بركنار شدم .
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
توسل و مناجات ,
اخلاق اسلامی در جبهه ,
بصیرت و سیاست ,
محبت و اخوت ,
مظلومیت و صبر ,
شجاعت و مقاومت ,
خاطرات و داستان ها ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
تصاویر شهدا ,
سرداران ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
درس های جبهه ,
شهدا ,
سرداران ,
:: بازدید از این مطلب : 971
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
شنبه 1392/02/14
|
می خواست برگرده جبهه، بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست… … وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد... خواستم بهش اعتراض کنم که گفت: این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند. دیگه حرفی برا گفتن نداشتم خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
خاطرات و داستان ها ,
سیره شهدا ,
خانواده ایثارگران ,
در مسیر شهدا ,
عکس دفاع مقدس ,
:: برچسبها:
خاطرات جبهه ,
درس های جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 130
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/02/10
|
ماجرای خواستگاری مخفیانه یک فرمانده از همسرش
مادرم همیشه میگفت: این پسر شهید میشود و برای تو نمیماند. حتی به خاطر مخالفتهای ایشان بود که خانواده اسماعیل مرا مخفیانه از پدرم خواستگاری کردند.
شهید اسماعیل دقایقی به سال 1333 در استان خوزستان و در شهر بهبهان به دنیا آمد. وی پس از ورود به دبستان و پشت سر گذاشتن این مرحله و اتمام دبیرستان، در سال 1349 در کنکور هنرستان شرکت ملی نفت شرکت کرد و پس از قبولی، به ادامه تحصیل در آن هنرستان پرداخت. اسماعیل در همین هنرستان با محسن رضائی (فرمانده سابق کل سپاه) آشنا شد.
اسماعیل به خاطر مبارزات انقلابیای که داشت در سال 1353 و پس از چند ماه از زندان آزاد شد. در پی همین اتفاق بود که از هنرستان نیز اخراج شد، اما در همان سال در رشته آبیاری دانشکده کشاورزی «دانشگاه اهواز» قبول شد و پس از دو سال تحصیل در این رشته، دوباره در کنکور شرکت کرد و به دانشکده علوم تربیتی دانشگاه وارد شد.
وی در سال 1357 ازدواج کرد. شهید دقایقی در سال 1358با یک نسخه از اساسنامه جهاد سازندگی(سابق) که دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاهها آن را تنظیم کرده بودند؛ به «آغاجری» رفت و به اتفاق عدهای از دوستان، جهاد سازندگی را راه اندازی کرد.
هنوز چند ماه از فعالیتش در این ارگان نگذشته بود که طی حکمی(در اوایل مردادماه 1358) مسئول تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه« آغاجری» شد.
اسماعیل به دنبال شروع جنگ تحمیلی، به عنوان نماینده سپاه در اتاق جنگ «لشکر92 زرهی اهواز» حضور یافت. در عملیات «فتحالمبین» نیز در قرارگاه لشکر فجر با سردار شهید بقایی که در آن زمان فرماندهی قرارگاه فجر را به عهده داشت، همکاری کرد.
در سال 1362، مسئول راهاندازی دوره عالی مالک اشتر (ویژه آموزش فرماندهان گردان) شد. در زمان اجرای طرح مالک اشتر، عملیات خیبر در منطقه عملیاتی جزایر مجنون انجام شد و شهید دقایقی نیز با حضور در این نبرد فراموش نشدنی، فرماندهی یکی از گردانهای خط مقدم را به عهده داشت. بعد از عملیات خیبر به پشت جبهه بازگشت و دوره یاد شده را در تابستان 1363 به پایان رسانید.
وی پس از مدتی در لشکر 17 علیبن ابیطالب(ع) در کنار شهید «مهدی زینالدین» قرار و با پذیرش مسئولیت طرح و عملیات لشکر به ادامه جهاد پرداخت.
شهید دقایقی هنگامی که فرماندهی«تیپ 9بدر» را پذیرفت، گردان «احرار» را از میان اسیران عراقی تشکیل داد. آنها به رغم آنکه اسیر بودند، با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن ارتش بودند، میجنگیدند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند. اسماعیل دقایقی سرانجام در 28 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.
آنچه پیش روی شماست گفت و گویی است با خانم طیبه همراهی همسر شهید دقایقی که از دوران زندگی با اسماعیل میگوید:
شهید اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر(نفر وسط)
ادامــــــــه مطــــــلب را ببیـــــــــــــنید
:: موضوعات مرتبط:
معنویت و عبادت ,
اخلاق اسلامی در جبهه ,
بصیرت و سیاست ,
شجاعت و مقاومت ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
سرداران ,
:: برچسبها:
خاطرات شهدا ,
زندگی نامه شهدا ,
سرداران ,
درس های جبهه ,
عکس شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 870
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
پنجشنبه 1392/02/05
|
بخشی از وصیتنامه ی "شهیده سیده طاهره هــــــاشمی"
شهیده ۱۴ساله که در سال 1360 بدست گروهکهای کمونیستی
به شهادت رسید..
این شهیده به عنوان شهید شاخص سال ۹۲ انتخاب شد. ………………………………………………………………………………………………
ملتی که برای هر قطعه از این میهن خونها فدا کرد، دیگر سازش
با نوکران آمریکا و شوروی؛ این دشمنان اسلام را جایز نمیداند. مبادا سازشی صورت گیرد و خونهای شهیدان به هدر رود و نتوانیم
ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم که نــــــدای امـــــــام
همان ندای اسلام است.
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
شجاعت و مقاومت ,
وصیت شهدا ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
بانوان ایثارگر ,
:: برچسبها:
یاد یاران ، خاطرات شهدا ، زنان شهیده ,
:: بازدید از این مطلب : 565
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
|
نویسنده : باز مانده
سه شنبه 1392/02/03
|
شهید محمد ولی قرنی: من یک سربازم و اهل ریاست نیستم
در سال ۱۳۵۸ و در چنین روزی، ساعت یازده و سی دقیقه صبح، سپهبد قرنی نخستین رییس ستاد مشترک ارتش جمهورى اسلامى ایران، به دست گروهگ فرقان به درجه رفیع شهادت رسید.
به گزارش گروه رصد دیدبان به نقل از تابناک؛ شهید سپهبد قرنی در سال ۱۲۹۲ (ه. ش) دیده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، وارد ارتش شد و در این راه رشد کرد و در دانشکده افسری صاحب معلومات نظامی شد.
وی از همان آغاز به دلیل عشق به مفاهیم مذهبی، دنبالهرو تعالیم امام خمینی (ره) شد و در سال ۱۳۳۷ به همراه برخی از همفکران خود، تصمیم به کودتا علیه رژیم منحوس پهلوی گرفت؛ اما این طرح لو رفت و او به زندان محکوم شد.
اما پس از آزادی از زندان، در راه تازهای قرار گرفت، ولی هرازگاهی به دلیل فعالیتهای گستردهاش علیه رژیم پهلوی به زندان محکوم میشد.
پس از پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى، سپهبد قرنى به سمت نخستین رییس ستاد مشترک ارتش منصوب شد. وی در روز بیست و چهارم بهمن ۵۷ در دفتر ریاست ستاد ارتش، تمثال حضرت امام خمینى رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهورى اسلامى آویخت و سپس رو به حاضران گفت: ارتش شاهنشاهى که مىگفتند از مجهزترین ارتشهاى دنیاست و شاید هم از لحاظ وسایل و تجهیزات چنین بود، از آنجا که ایمان و اعتقاد نداشت، در چند ساعت متلاشى شد. افراد یک ارتش، اولا باید مؤمن باشند، ثانیا آرمان آنان حفظ استقلال میهن باشد، نه حمایت یک فرد. ارتش ایران قبل از این تبدیل به یک ارتش شخصى شده بود و دیدیم که چه زود متلاشى شد.
تاریخ معاصر نشان داده که هرگاه متجاوزان حمله مىکردند، این ارتش نابود مىشد؛ برای نمونه، در شهریور ۱۳۲۰ چنین شد. در این زمان نیز یک عده مردم در پناه ایمان به خدا، بدون سلاح پیروز شدند. امروز به اینجا آمدهایم. دوستان مىبینید که هیچ چیز وجود ندارد. باید به این ارتش شکل داد و بعد هم تصفیه صورت گیرد و ایمان و ایدئولوژى باید حاکم شود.
وی سپس فعالیت خود را براى تصفیه و بازسازى و توان مکتبى بخشیدن به ارتش آغاز کرد. مدت مسئولیت او در نظام جمهوری اسلامی، ۴۳ روز ـ از ۲۳ بهمن ۵۷ تا ۷ فروردین ۵۸ ـ بود؛ مدتی هرچند کوتاه اما در مقطعی حساس از تاریخ انقلاب که لحظه لحظه آن آبستن رویدادهایی بزرگ در ابعاد گوناگون به ویژه در بعد نظامی بود.
از دید نیروهای ضدانقلاب که با وابستگی به بیگانگان از جمله رژیم بعث عراق، از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، آشوب و بلوا در بسیاری از شهرها و به خصوص استان کردستان به پا نمودند و تا آنجا پیش رفتند که پادگان کردستان را تصرف و غارت کردند، گناه بزرگ سپهبد قرنی این بود که با همه وجود از سقوط پادگان سنندج جلوگیری کرد و اجازه نداد به سرنوشت دیگر مراکز نظامی که با خیانت برخی افراد به دست ضد انقلابیون افتاد، دچار شود.
اما سرانجام کارشکنی لیبرالها و مدافعین گروهکهای ضدانقلاب، باعث شد تا در تاریخ ۷ / ۱ / ۵۸ سپهبد قرنی، به دلیل اختلافی که در نوع برخورد با اشرار فعال در کردستان با دولت موقت داشت، استعفای خود را تقدیم امام (ره) کند و در همین روز از طرف دولت موقت برکنار شد و طولی نکشید که در تاریخ سوم اردیبهشت همان سال به دست گروهک تروریستی فرقان به شهادت رسید.
خاطرهای از شهید
سرلشکر بازنشسته مرحوم «منصور طالبزاده» از همرزمان شهید «سپهبد قرنی» میگوید: به مهندس بازرگان و رفقای ایشان اعتقادی نداشت. آنها هم او را قبول نداشتند چنان که بالاخره موفق شدند پس از جنگ اول کردستان او را برکنار کنند. تمام امید و اعتقاد این مرد بزرگ پس از خدا، به آقای خمینی بود. به یاد دارم در بحث انتصاب او به سمت اولین رئیس ستاد مشترک بعد از انقلاب، آن آقایان (لیبرالها) در شورای انقلاب به شدت با این انتصاب مخالف بودند.
در اوایل گرفتن این مسئولیت یک شب به خانه ما در تهراننو آمد. از آنجا که از دهه سی شمسی با هم رفیق بودیم و هر دو در سال ۳۷ به اتهام طراحی کودتا علیه رژیم شاه دستگیر، زندانی و تا پیروزی انقلاب تحت نظر ساواک خانهنشین شدیم، زبان همدیگر را خوب میفهمیدیم. از او پرسیدم: چطور شد با وجود مخالفت آقایان دولت موقت این پست را به تو دادند؟
او خندید و گفت: فلانی تو که میدانی من یک سربازم و اهل ریاست نیستم. دستور آقای خمینی بود که آقایان را سر جایشان نشاند و بار جمع و جور کردن ارتش برای انقلاب را به دوش من انداخت.
مأخذ: قرنی از چشم یاران
:: موضوعات مرتبط:
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
مظلومیت و صبر ,
خاطرات و داستان ها ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
سرداران ,
:: برچسبها:
یاد یاران ، شهید ، راه شهدا ,
:: بازدید از این مطلب : 159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/01/30
|
در یک از مقطعی از زمان بر اثر فشار کار و بعضی مسائل حسابی خسته شده و بریده بودم و می خواستم به عقب برگردم. قبل از اینکه بروم ، رفتم سراغ آقا مهدی و گفتم : ((من دیگه آدمی نیستم که بتونم بمونم و طاقتم طاق شده .)) چیز زیادی به من نگفت. او گفت : ((ببین اگر ما بخوایم عقب بکشیم ، اولین کسی که باید عقب بکشه ،امامه.ما اگه برای خدا داریم کار می کنیم ، باید بمونیم و مقاومت کنیم و در برابر همه ی تهمت هایی که به ما می زنن ، صبر کرده و به خدا توکل کنیم.))
:: موضوعات مرتبط:
ایثار و فداکاری ,
بصیرت و سیاست ,
ولایت مداری ,
مظلومیت و صبر ,
سخنان شهدا ,
سیره شهدا ,
در مسیر شهدا ,
تصاویر شهدا ,
سرداران ,
:: بازدید از این مطلب : 152
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/01/30
|
|
نویسنده : باز مانده
جمعه 1392/01/30
|
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
|
|