السلام علیکم یا انصار ابی عبد الله الحسین و رحمة الله و برکاته
عاشقان عاشق بلایند. دُرَّ حیات در احتجاب صدف عشق است و آن
را جز در اقیانوس بلا نمی توان یافت؛ در ژرفای اقیانوس بلا . عاشقان غواصان این
بحرند و اگر مجنون نباشد چگونه به دریا زنند ؟
علی بسیجی 16 ساله لشکر ثارالله کوله پشتی اش را محکم بسته بود کوله سنگین و پر از موشک آر پی جی بود پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد میشدیم سنگرهای دشمن در 200 متریمان قرار داشتند آرام و بی هیچ صدایی جلو میرفتیم اطرافمان میدان مین بود کوچکترین صدایی فاجعه به بار می آورد ناگهان کوله پشتی علی گلوله خورد و خرج ها آتش گرفتند و علی شعله ور شد کوله پشتی علی محکم بسته شده بود و خرج ها هم خیلی سریع آتش گرفتند امکان اینکه کوله پشتی را باز کنیم نبود همه بهت زده علی را نگاه میکردند شعله های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان میکشیدند و همه هر لحظه منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع کند علی همانطور که داشت میسوخت نارنجکهایش را زا خودش جدا کرد یک کار دیگر هم کرد دستش را گرفت جلوی دهانش و مظلومانه روی زمین افتاد فقط میشد نگاه کرد شعله ها ذره ذره علی را میسوختند و علی جلوی چشمهای ما داشت جان میداد علی جان میداد ... ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود آتش کم کم سرد شد علی که هنوز ته رمقی برایش مانده بود با اشاره از یکی از بچه ها تقاضای آّب کرد رزمنده چفیه اش را خیس کرد و گذاشت روی لب های علی ... شاید این حق علی بود که لحظه آخر در میان این همه آتش طعم آب را بچشد...
+ته پوتین رزمنده ها نسوزه ... ضد آتش !
میگن روز بعد از این حادثه وقتی اومدن نشونی از این شهید برای خونوادش ببرن ته پوتینش رو بردن ... تنها چیزی که از پیکر پاک و سوخته ی علی به جا مونده بود ...
نگاهم " یـــــاد یـــــــاران " کـرده اینک
دلمـــ ســـر در گـریــــــبان کرده ا ینک
غمـــ و فریــــاد من از این و آن نیست
دلم " یـــاد شـــــهیدان " کـــرده اینک
=====================
چه بسیار فرق است بین
" یا حسین " گفتن و " با حسین " بودن !
همۀ کوفیان " یا حسین " گفتند
اما اندکی از آنان " با حسین " ماندند ...
و عاقبت بجای حسین ، سرش را بالا بردند...